بشارت!
برای خجستهباش میلاد حضرت مسیح
همواره موضوع پایان تاریخ و آیندهٔ بشر، از دغدغههای اولیهٔ انسان بوده است. بشر در هر گرایش و آیینی سعی در پاسخگویی به مسائل آیندهٔ خود دارد. اکثر ادیان، آینده را همواره با صلح و صفا و آرامش و امنیت میدانند.
اگرچه عدهای آن را جبر تاریخی و خارج از اختیار آدمی میشمرند، اما باور مشترک همهٔ ادیان توحیدی، وجود منجیای است که آمدنش بشر را قبل از پایان جهان، غرق در عدالت و شادی خواهد کرد و او را از بند آلودگیها که چون مردابی پایش را در خود نگه داشته، نجات خواهد داد.
آمدن منجی در همهٔ ادیان توحیدی وعده داده شده است. مسیحیت نیز یکی از ادیانی است که این امر را در آن نمیتوان نادیده انگاشت.
موعود مسیحیان برخلاف منجی یهود، مانند اسلام مصداق مشخصی دارد. موعودی که لقب و نسبش کاملاً مشخص است. در انجیل به آمدن ناگهانی او اشاره شده است، چنانکه عیسی (ع) میفرماید: شما نمیتوانید زمان آمدن مرا بدانید؛ چراکه این فقط در ید قدرت خداست. هیچ بشری از آن لحظه آگاهی ندارد، حتی فرشتگان هم، تنها خدا آگاه است.
البته مسیحیان براساس دیدگاههای متفاوت، گاهی عیسی (ع) را منجی پنداشته و براساس اندیشهٔ موعود یهودی، او را نجاتبخش معرفی میکنند و گاه رجعت وی را در آخرالزمان نوید میدهند و او را داور جهان میخوانند، اما گروهی دیگر بر این عقیدهاند که موعود آنها کسی است که خود عیسی (ع) نیز نوید آمدنش را داده است و مصداقی غیر از عیسی (ع) دارد. کسی که وی را پسر انسان میخوانند و مشخص است که چون او دارای صفات ممتاز و ویژگیهای برجسته است، در موقعیتی بالاتر از عیسی (ع) قرار دارد.
براساس نوشتهٔ مستر هاکس آمریکایی در کتاب «قاموس کتاب مقدس» این واژه هشتاد بار در انجیل آمده که تنها سی مورد آن به حضرت عیسی (ع) قابل تطبیق است، اما پنجاه مورد دیگر آن از منجیای سخن میگوید که در پایان روزگار یعنی آخرالزمان ظهور خواهد کرد و عیسی (ع) نیز با او خواهد آمد و او را جلال و عظمت خواهد داد که البته از زمان آمدن و وقت معین آن کسی خبر ندارد.
به قلم خانم طیبه نوحی
ادامۀ مطلب را در سایت تبیان بخوانید.
- ۹۸/۱۰/۰۶