وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

اقتدار مرد (۷)

جمعه, ۷ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۵۹ ب.ظ

اقتدار مرد (۷)

مشاورهٔ مهارت‌های زندگی مشترک

نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

⭕️ تحصیل اقتدار

ادامه راه‌کارها:

۱۵. در امور کوچک وارد نشوید.
دخالت در امور کوچک، آدمی را کوچک می‌کند؛ ورود در جزئیات، از وقار آدمی می‌کاهد و نیروهایش را هدر می‌دهد. زندگی انسان پر است از مسائل کوچکی که ارزش درگیری ندارند. بخش عظیمی از این امور کوچک، در قلمرو زندگی خانوادگی است. درگیر کردن خود با مسائل کوچک، مقدار زیادی از نیروی فکری، روانی و جسمانی آدمی را مستهلک می‌نماید. غرق شدن در این امور، آدم را کلافه می‌کند.
مردی که خواهان اقتدار است، باید به روی بسیاری از امور چشم بپوشد. دخالت در جزئیات مسائل زن و فرزند و خانه و خانواده، مرد را در حدّ یک کودک، کوچک می‌کند؛ آن جزئیاتی که بدون دخالت مرد، بهتر حلّ و فصل می‌شوند. اگر مسائل ریز خانوادگی را زیر ذرّه‌بین بگذاریم و آن‌ها را بزرگ کنیم، واقعاً بزرگ می‌شوند و از آدمی دمار بر می‌آورند.
مرد چه کار دارد که میان همسرش با فلان خانم چه رخ داده؟ چرا غذا روی فرش ریخته و آن را کثیف کرده؟ خانمش در گفت‌وگوی تلفنی با مادر خود چه گفته؟ چرا همسرش تا ساعت ده صبح خوابیده؟ چرا چینش اثاث منزل را تغییر داده است؟!
مرد باید بر اصول کلّی زندگی خانوادگی نظارت کند، امّا دخالت در همۀ امور زندگی، نه مطلوب است و نه ممکن؛ نه شایسته است و نه بایسته. در آموزه‌های دینی ما آمده است:
«إِنَّ العاقِلَ نِصفُهُ احتِمالٌ و نِصفُهُ تَغافُلٌ»؛
نیمی از وجود انسان خردمند، شکیبایی است و نیمۀ دیگرش چشم‌پوشی بزرگوارانه.
این مسأله در بسیاری از امور زندگی جاری است. اگر غذای امروز شور بود، چه اشکالی دارد که مرد اصلاً به روی مبارک نیاورد؟ اگر خانم، به هر علّت، امروز غذا نپخته است، چه عیب دارد که آقا بدون اخم و اعتراض، غذای حاضری بخورد یا از بیرون غذا بگیرد؟ این نمونۀ درس‌آموز را بنگرید.
حکایت مرد فضایی
معروف است که یکی از فضانوردانی که به کرۀ ماه رفت، وقتی بازگشت، رفتارش تغییر چشم‌گیری کرده بود. اگر قبل از رفتن به ماه مثلا لیوان چای از دست همسر یا فرزندش روی سفره می‌ریخت، برمی‌آشفت و او را توبیخ می‌کرد، امّا پس از بازگشت، به آن صحنه نگاه می‌کرد و هیچ نمی‌گفت. اگر قبلاً غذا شور می‌شد یا می‌سوخت، اعتراض می‌کرد، امّا بعد، هیچ واکنشی نشان نمی‌داد.
از او پرسیدند: «چرا چنین شده‌ای؟»
گفت: «در ماه که بودم، به زمین نگاه کردم و آن را یک توپ شناور دیدم. شهر و کوچه و خانه‌مان به اندازه‌ای کوچک بودند که اصلاً دیده نمی‌شدند. آن‌گاه بسیاری از اموری که قبلاً در نظرم بزرگ بودند، کوچک شدند. حالا افتادن یک لیوان و ریختن چای و سوختن غذا، اصلاً به چشمم نمی‌آیند.»
پس به مردی که طالب اقتدار است، با تأکید فراوان می‌گوییم: خویشتن را از امور کوچک، برتر بگیر و از مکانی بلند به زندگی بنگر.

{ادامهٔ مطلب را در پست بعد بخوانید.}

۴ آبان ۱۴۰۰

برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید:

🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • ۰۰/۰۸/۰۷
  • علی اکبر مظاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">