بدترین سرزنشها (۵)
بدترین سرزنشها (۵)
نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
پرسش
خانمی یا آقایی گفته است و پرسیده است: نوشتههای «بدترین سرزنشها»یتان را دنبال میکنم و بهدقت میخوانم. دائم منتظرم که «سرزنش همسران» را نیز بنویسید، اما نیست! مگر این جزو بدترینهای سرزنش نیست؟
پاسخ ما
بلی. از بدترینهاست. از دانهدرشتترینهاست. آن را در ذهنم، در ردیف بدترینها نهاده بودم. آفرین به شما که آن را جلو انداختید.
۶. سرزنش همسران
برخی از مسائل را نمیتوان وصف کرد؛ یا به دلیل بینهایت بزرگی آنها، یا به سبب بینهایت کوچکیشان.
بنابرمثال: خدا را میگوییم: الله اکبر؛ خدا بزرگتر است از آنکه به وصف آید. (بینهایت بزرگ). یا کسی را که کرداری بسیار ناروا کرده است، میگوییم: او لایق پاسخ نیست. (بی اندازه کوچک).
برای همسران میگوییم: آثار ستایش همسران از همدیگر، خجستهتر از آن است که به وصف آید؛ زندگی را بوستان میکند؛ بوستانی طربانگیز. و آثار سرزنش همسران، سیاهتر از آن است که وصف شود؛ زندگی را تباه میکند.
صفا و جفای یاران
همسران، نزدیکترین کسان به یکدیگرند. در زندگانی اینجهانی، هیچ دو نفری مانند همسران به هم نزدیک نیستند؛ بیشترین اوقات را ایشان با هماند.
بیشترین معاشرتها را ایشان با هم دارند. بیشترین کارها را ایشان باهم انجام میدهند. بیشترین سخنها را ایشان به هم میگویند.
نزدیکترین رابطههای انسانی را ایشان با هم دارند.
عاشقانهترین عاطفهها را ایشان به هم میورزند.
و هزار «ترین» دیگر.
از این روست که میگوییم:
روابط همسران، دقیقترین مدیریتها را میطلبد.
هیچکسان، مانند همسران، با هم نزدیک نیستند. با هم راحت و صمیمی و بیتکلف نیستند.
ایشان، چون با هم بسیار صمیمیاند، گاهی میپندارند که میتوان هر رفتاری را با هم داشته باشند که با هیچ کس دیگر مجاز به آن نیستند.
سرزنشهای آلودهٔ به انتقاد، یا انتقادهای آلودهٔ به سرزنش، آفت هولناکی برای این رابطهٔ حمیده است. از جفاهای یاران است.
گوهر تغافل
حقا که «تغافل»؛ چشمپوشی بزرگوارانه، راهکاری هموار برای پیشگیری از این جفاهاست.
این نمونهٔ کارساز را ببینید:
نقد سخن یک روانپزشک
یکی از روانپزشکان، در کتابی روانشناختی، در راهکاری به یکی از مراجعانش، مطلبی نوشته است، که آن را نقد میکنیم:
مراجع: «خانمم ظرفهای آشپزخانه را نمیشوید. ظرفها، در آشپزخانه، انباشته میشود. وقتی به آنها نگاه میکنم، حالم بد میشود. هر چه به خانم میگویم ظرفها را بشوید، گوش نمیدهد. دعوایمان میشود. مجادله میکنیم. حال خودمان و زندگیمان و فرزندانمان بد میشود. چه کنم؟»
پاسخ روانپزشک:
«به جای اینکه به همسرتان تذکر دهید و از او انتقاد کنید و با هم دعوا کنید، به او بگویید: من وقتی ظرفهای نشستهٔ در آشپزخانه را میبینم، «چندشم» میشود... .»
نقد ما
این راهکار شما، «آنچنان را آنچنانتر میکند»؛ به قول مولوی! «چندش»، بدتر از «چرا» است. «چرا ظرفها را نمیشوی؟» سرزنشآمیز است، اما «وقتی ظرفهای نشسته را میبینم، چندشم میشود»، هم سرزنشآمیز است، هم نفرتانگیز. بدتر از بد است.
راهکارما
من نیز مراجعان اینگونهای دارم؛ بسیار. بهویژه، مردان وسواسی. یکی از راهکارهایم به ایشان این است:
✔️ ۱. خودتان ظرفها را بشویید.
به جای نقزدن، انتقادکردن، سرزنشکردن، عصبانیت،
آستینها را بالا بزنید و خودتان ظرفها را بشویید.
این کار، چندین فایده دارد:
یکم: خانمتان سپاسگزارتان میشود. اگرچه به زبان نیاورد، اما حتماً در دل، شادمان و قدردان میشود.
دوم: خودتان لذت خدمت در خانه را میچشید.
سوم: ثواب کمک به همسر، نزد خداوند، برایتان ثبت میشود.
چهارم: خانم میکوشد جبران کند؛ هم در شستن ظرفهای بعدی، هم در دیگر کارها.
پنجم: باعث افزایش علاقهٔ خانم به شما میشود.
ششم: فرزندانتان یاد میگیرند که ظرفشستن و دیگر کارهای خانه، وظیفهٔ مشترک آقا و خانم است. پس به پدر اقتدا میکنند. و نیز خشنود میشود که والدین، یاور همدیگرند. فایدهٔ تربیتی و روانی ارجمندی است.
و فایدههای بسیار دیگر.
✔️ ۲. به ظرفها نگاه نکنید.
اگر، به هر سبب، نمیتوانید یا نمیخواهید ظرفها را بشویید، آنها را نادیده بگیرید. اصلاً به آنها نگاه نکنید که عصبانی شوید (یا چندشتان بگیرد!)
این شیوهٔ خردمندان است.
{ادامه، فردا. انشاءالله.}
۱۹ شهریور ۱۴۰۱
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
- ۰۱/۰۶/۲۰