عرفان ناب 1
عرفان ناب
ارادت و رحمت
نویسنده: # علیاکبر مظاهری
خداوند به آدمی میفرماید:
یَابْنَ آدَمَ!
۱. تُریدُ وَ اُریدُ وَ لا یَکُونَ إِلّا ما أُریدُ.
٢. فَمَنْ قَصَدَنی، عَرَفَنی.
٣. وَ مَن عَرَفَنی، أَرادَنی.
۴. وَ مَن أَرادَنی، طَلَبَنی.
۵. وَ مَن طَلَبَنی، وَجَدَنی.
۶. وَ مَن وَجَدَنی، خَدَمَنی.
۷. وَ مَن خَدَمَنی، ذَکَرَنی.
۸. وَ مَن ذَکَرَنی، ذَکَرْتُهُ بِرَحْمَتی؛ ۱
ای فرزند آدم!
۱. تو اراده میکنی و من نیز اراده میکنم، و (اما) تحقّق نمییابد، مگر آنچه من اراده میکنم.
۲. پس، کسی که مرا قصد کند (و مقصودش من باشم) مرا میشناسد و به من معرفت مییابد.
۳. و کسی که مرا بشناسد، مرا اراده میکند (و تنها خواستهٔ او، من میشوم).
۴. و آن که مرا بخواهد، مرا میطلبد (و در پی یافتنم برمیآید)
۵. و آن که مرا بطلبد، مییابدم.
۶. و آن که مرا بیابد، خدمتم میکند.
۷. و آن که مرا خدمت کند، یادم میکند (و ذکر و یادم با جانش درمیآمیزد).
۸. و کسی که مرا یاد کند، من نیز با رحمت خویش، او را یاد میکنم.
خدای دستیافتنی!
خداوند، دستیافتنی است. رابطهٔ انسان و خدای رحمان، رابطهای نزدیک و صمیمی است. خداوند، از رگ گردن انسان و حتی از خود او به او، نزدیکتر است.
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را؟!
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را؟!
غیب نکردهای که شوم طالب حضور
پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را
با صدهزار جلوه برون آمدی که من
با صدهزار دیده تماشا کنم تو را
میان آدمیان و خدای سبحان، حائل و مانعی نیست: «میان عاشق و معشوق، هیچ حائل نیست».
بلی! گاهی آدمی، میان خود و خداوند، پرده میافکند و فاصله میاندازد و مسافت بین خویشتن و پروردگار را بعید کنند و راه وصول به کوی محبوب را دور و دشوار میسازد؛ «تو خود حجاب خودی حافظ، از میان برخیز!»
رذیلتهای اخلاقی و هواهای نفسانی و گناهان و تبهکاریها، غباربرانگیزند و فتنهخیز؛ اینها راه روشن و هموار وصول به مقصود را تار و ناهموار میکنند و رابطهٔ صمیمی عابد و معبود را تیره میگردانند.
ارادتی خالصانه، عزمی جزم، معرفتی آگاهانه، کوششی مجدّانه، خدمتی صادقانه، پرستش و ذکر و یادی عابدانه، و عبادتی عارفانه، آدمی را به مقصد میرساند و رحمت و رأفت پروردگار رحیم و رئوف را بر جان انسان فرو میبارد.
به فرمودهٔ امام عارفان و عابدان، حضرت سجاد (ع):
«أَنَّ الرّاحِلَ إِلَیکَ قَریبُ الْمَسافَةِ»؛
رهپوی به سوی تو، راهش نزدیک است.
(دعای ابوحمزه)
و آنگاه است که انس و جذبه و صفا و لذتی دست میدهد که انسان، آن را با تمامی جهان، مبادله نمیکند.
به فرمودهٔ امیر عارفان، امام علی - علیهالسلام:
«إِنَّ لِلذِّکْرِ لَأَهْلاً أَخَذُوهُ مِنَ الدُّنْیا بَدَلاً»؛
حقا که اهل ذکر، دنیا را دادهاند و به جای آن، ذکر را ستاندهاند. (در مبادلهٔ دنیا و ذکر، دنیا را رهانیده و ذکر را برگزیدهاند)
(نهجالبلاغه)
آری!
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
۱. کلمةالله، ص ۴۷۹
🌍http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
- ۰۱/۰۹/۰۷