✴️ اندر حکایت مهریه
🖋 دلنوشتهای از خانم زهرا شریفزاده، دانشجوی خوبمان.
آن اوایل که خواستگاری به منزلمان میآمد، وقتی آقاپسر از من درمورد مهریه و رسوممان در این زمینه سوال میکرد، میگفتم: نظر پدرم و بقیهٔ بزرگترهایم در این قضیه نقش دارد.
و خب هیچکدام در این باره چیزی نمیگفتند و گفتهٔ مرا تأیید میکردند.
حدود ۲ سال که از رفت و آمد خواستگاران به منزلمان گذشت و من در این مدت به جمعآوری اطلاعات دربارهٔ خواستگار و سؤالات و مسائل مربوط به آن کردم، متوجه شدم که مقولهٔ مهریه از چه قرار است.
مهریه، یک هدیه و پیشکشی است که از طرف آقای داماد به عروسخانم داده میشود.
با خودم گفتم: آیا درست است که من یا خانوادهام یا برخی دیگر از بزرگان فامیلمان، به شوهر آیندهام که چه چیزی را چه مقداری به من هدیه بدهد؟
اصلا حکم ادب در هدیه گرفتن، این وسط چه میشود؟
مگر این نیست که اگر قرار است شخصی به دیگری هدیهای بدهد، باید از روی رضایت باشد، بر اساس توان و استطاعتش باشد؟
و خب این راهم قبول دارم که شخص هدیه دهنده، باید شأن و منزلت هدیهگیرنده را در نظر بگیرد.
تا آنجایی که من میدانم، مهریه چیزی است که باید بعد از عقد به عروس خانم داده شود، و حال دیگر نمیتوانم به کسی که راحت زیر بار مهریه سنگین میرود، اعتماد کنم. اصلا چگونه اعتماد کنم؟
مگر اینکه عقیدهاش این باشد که مهریه را چه کسی داده و چه کسی گرفته است.
برخی از خانوادهها مهریهٔ سنگین را ضامن خوشبختی دخترخانمشان میدانند.
چه ضمانتی؟
وقتی یک مرد اهل زندگی نباشد، وقتی خانم را اذیت کند، وقتی برای پرداخت آن مهریه هنگفت پولی نداشته باشد، وقتی ...
اکنون دیگر برای مهریه، کسی را زندانی نمیکنند. بر فرض هم زندانی شود، به چه درد خانم میخورد؟
اگر شرایط زندگی برای کسی بد باشد، فقط میخواهد از آن زندگی آزاد شود، چه با مهریه چه بی مهریه.
و در این میان، برخی برای در نظرگرفتن مهریههای نجومیشان، اسم خدا و پیغمبر(ص) را سر پوشی بر آن میکنند.
آیا خدا و حضرات معصومین(ع) راضی به این عمل ما هستند؟
در روایتی خواندم که از برکات زن، کمى مهریه اوست.
به امید آن روزگاران که همه دخترخانمها، حضرت زهرا (س) و همه آقا پسرها، امیرالمومنین حضرت علی (ع) را الگوی خود در همه مراحل زندگی قرار دهند.