وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۱۰۱ مطلب با موضوع «مشاوره» ثبت شده است

۲۲
مرداد

مشاورهٔ تربیتی

پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش یک مادر جوان

کودک

پرسش:
خانمی هستم ۲۵ ساله که به‌زودی دو سال قمری فرزندم به پایان می‌رسد. یکی از دوستانم تعریف می‌کردند که وقتی فرزندشان را از شیر می‌گرفتند، کودکشان چهار شبانه‌روز گریه می‌کرد و سرش را به زمین می‌کوبید.
اکنون این سؤال را از محضرتان دارم که با چه روشی دخترم را از شیر بگیرم تا فرزندم راحت‌تر با این مسئله کنار بیاید و روحیه‌اش آسیب نبیند؟

پاسخ استاد:
مقدمه:
شیردهی کامل و به قول قرآن: «حولین کاملین؛ دو سال تمام»*¹ نعمت بزرگی است. به خاطر توفیق نوشاندن این نعمت جسمانی به فرزندتان، خدا را شاکر باشید. همت شما ستودنی است. آفرین به شما!

مراحل از شیر گرفتن کودک:

١. از شیر گرفتن مرحله‌ای: فرزندتان را مرحله‌ای از شیر بگیرید. ابتدا وعدهٔ عصر او را قطع کنید، پس از چهار روز وعدهٔ صبح را قطع کنید، بعد از گذشت چهار روز دیگر وعدهٔ ظهر را قطع کنید و پس از چهار روز بعد وعدهٔ شب را قطع کنید. 

٢.جایگزین: در طول این مدت که شیر را کم‌کم قطع می‌کنید، حتماً جایگزینی برای شیر قرار دهید. مانند شربت عسل، شربت شیره، شیر دیگر، دم‌نوش‌ها؛ سعی کنید نوشیدنی‌ها متنوع باشد.
٣. غذایش را بیشتر کنید.
۴. با کودکتان صحبت کنید و بگویید که تو بزرگ شدی، ببین دخترخاله، علی، فاطمه بزرگ شده‌اند و شیر نمی‌خورند. تو هم بزرگ شدی و شیر نمی‌خوری. آخر این صحبت، برایش دست بزنید و تشویقش کنید.
٥. با کودکتان بیش از پیش بازی کنید و او را سر گرم سازید.

به قلم: نرگس صفرخانلو

٢٢ مرداد ۹۸

↩️ پی نوشت
*¹ سورهٔ بقره/ آیهٔ ٢٣٣

  • علی اکبر مظاهری
۰۹
مرداد

مشاورهٔ تربیتی

تربیت



احترام به بزرگترها و والدین را چگونه در فرزندانمان نهادینه کنیم؟

پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش یک مادر دغدغه‌مند

پرسش:

پسر هفت‌ساله‌ای دارم که در کل پسر خوبی است، ولی گاهی رفتارهایی دارد که برایم عجیب و سؤال‌برانگیز است. از جمله اینکه:

۱. گاهی پسرم سر بزرگترها داد می‌زند و به آنها بی‌احترامی می‌کند.
۲. گاهی به پدربزرگ و مادربزرگش سلام نمی‌کند.
۳. گاهی جواب من را که مادرش هستم، پس می‌دهد و به قول معروف «تو روی من درمی‌آید»
۴. گاهی دایی‌اش را با اسم کوچک صدا می‌زند.
خلاصه اینگونه رفتارهایش حسابی کلافه‌ام می‌کند. نمی‌دانم چه کنم؟ راهنمایی‌ام کنید.

پاسخ استاد:

مقدمه:
دیدن خوبی‌های فرزند در کنار ضعف‌هایش نشانهٔ دانایی است. اینکه شما همهٔ رفتارهای پسرتان را می‌بینید و فقط روی کاستی‌هایش متمرکز نمی‌شوید، پسندیده است.

۱. در پی تعلیم زبانی رفتار محترمانه به کودکان نباشیم

یکی از مسائلی که جامعهٔ ما، خانواده‌های ما، بزرگترهای ما و پدر و مادرهای ما به آن توجه ندارند، این است که می‌خواهند با تعلیم زبانی به کودکان آموزش بدهند که باید به بزرگترها احترام گذاشت. این اشتباه است، مثلا وقتی پدر و مادر با یک بزرگتر روبه‌رو می‌شوند، به فرزندشان می‌گویند سلام کن، یا می‌گویند سلام کردی دخترم؟ یا حتی گاهی به دروغ می‌گویند دخترم سلام کرد، پسرم سلام داد.
این رفتار اشتباه، آثار ناگواری دارد؛ کودک را تحقیر می‌کند و او را ترسو بار می‌آورد؛ کودک با خود فکر می‌کند گویا من خودم بلد نیستم سلام کنم، خودم بلد نیستم احترام کنم و بزرگترها باید به من گوشزد‌ کنند. این، نوعی تربیت تحمیلی است. تربیت تحمیلی همزاد تنبیه نابجاست. ما به تربیت تحمیلی «نه» می‌گوییم.

۲.رفتار محترمانه، الگوی فرزندانمان

اگر پدر و مادرها رفتار محترمانه داشته باشند، فرزندان متوجه می‌شوند که باید به پدر و مادر احترام گذاشت، نه اینکه به بچه بگوییم به پدر و مادر احترام بگذار.
پیشینیان می‌گفتند: «احترام هر کس دست خودش است.»
این سخن حکیمانه‌ای است. این نوع احترام، احترام دیداری و فطری و شکوهمند است، نه احترام تحمیلی.
*شهید مطهری می‌گویند: پدر نباید خود را در مقابل فرزندان سبُک کند، به اینکه خودش احترام خود را حفظ کند. فرزندان وقتی در مقابل پدر هستند، باید احساس کنند در مقابل شخص بزرگی (نه ابوالهول) قرار دارند. پدر و مادر باید احترام یکدیگر را حفظ کنند تا فرزندان احترام هر دو آنها را حفظ کنند.

پی‌نوشت:
*کتاب یادداشت‌ها، جلد ۵، صفحه ۲۷، پاورقی


به قلم: نرگس صفرخانلو
۹۸/۵/۹

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

فرزندآوریفرزندآوری 2

 

مشاورهٔ خانواده

پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش یک مخاطب
 
یکی از مخاطبان نشریهٔ «خانه‌ٔ خوبان» پرسیده‌اند:
من و همسرم هر دو ۲۷ سال سن داریم و چهار سال است ازدواج کرده‌ایم. زندگی خیلی‌خوبی داریم. با توجه به نیاز کشور، زندگی خودمان را وقف کارآفرینی و همچنین کار علمی مورد نیاز کشور کرده‌ایم. علاوه ‌بر مشکلات و دغدغه‌های کارآفرینی، هیچ‌کدام علاقه‌ای به بچه نداریم؛ مخصوصاً خودم هرگز، حتی قبل از ازدواج، از بچه‌ها خوشم نمی‌آمد و الان هم دوست ندارم بچه‌دار شوم؛ اما با توجه به اوضاع جمعیتی کشور و نیز لزوم «زادآوری»، به‌عنوان یک اصل اساسی فطری، اکنون من و همسرم وظیفهٔ اصلی خودمان را نمی‌دانیم. با حجم زیاد کار و تمایل نداشتن به فرزند، نمی‌دانیم به‌ خاطر بچه‌دار نشدنمان، در برابر خداوند مسئول هستیم یا خیر؟ نمی‌دانیم زمان مناسب برای بچه‌دارشدنمان چه وقت است؟ تا کی می‌توانیم به تأخیر بیندازیم؟ خواهش می‌کنم ما را راهنمایی کنید.


پاسخ ما:
۱. الهی‌ شکر که - به تعبیر خودتان - زندگی خیلی‌خوبی دارید. خدا را بر این نعمت ارجمند شکرگزار باشید و این نهال فرخنده را رشد و کمال دهید. همچنین از این گوهر گرا‌ن‌سنگ صیانت کنید. مراقب باشید هرگز آفت نخورد. برای این هدف، دو کتاب «فرهنگ خانواده» و «آداب عشق‌ورزی» ما را بخوانید.

۲. خدمت در مسیر رشد علمی، اقتصادی و اجتماعی کشور، از بهترین حسنات است که شما از آن بهره‌مندید. الهی شکر؛ اما امیر مؤمنان(ع) به مردمان زمان خلافت خویش می‌فرمود: «من شما را به بهای فاسدشدن خودم، اصلاح نمی‌کنم».*۱
این منطق دانایان و زیرکان است. اگر حضرت، همه مردم جهان را اصلاح می‌کرد، اما خودش فاسد می‌شد، هیچ نمی‌ارزید و خسارت محض بود. از این‌رو به صراحت می‌فرماید: من خودم را فدای شما نمی‌کنم. شما سعید شوید و من شقی؟ هرگز!
لازم نیست شما زندگی‌تان را وقف کارهایتان کنید. به قدر اعتدال کار کنید.

۳. کارآفرینی و کار علمی، منافاتی با فرزندآوری ندارد. به‌خوبی قابل جمع‌اند. می‌شود هیچ‌کدام را فدای دیگری نکنید؛ هرکدام به جای خود.
«که هر چیزی به جای خویش نیکوست.» *۲

۴. علاقه‌نداشتن به بچه‌ را جدی نگیرید. خودتان گفته‌اید «زادآوری یک اصل اساسی فطری است.» نمی‌شود که فطریات، نامطلوب جان انسان باشد. ما نمی‌دانیم که چه عاملی باعث بی‌علاقگی‌تان به فرزند شده است؛ اما هرچه که هست، خلاف فطرت است و گذراست. سن که بالاتر رود، جای خالی بچه به‌شدت احساس می‌شود. شما با تعبد به حکم فطرت که، خودتان آن‌را قبول دارید، بی‌علاقگی به فرزند را نادیده بگیرید و از ما، به‌عنوان متخصص این عرصه، بپذیرید که حتماً علاقه به فرزند در شما ایجاد می‌شود؛ بی‌هیچ تردید.

۵. زادآوری، از درخشان‌ترین ثمره‌های حیات آدمیان است. فرزند، نسل ما را ادامه می‌دهد و مانع ابتر شدنمان می‌شود. فرزند، گلی است از بوستان بهشت. فرزند، مایه برکت و طراوت و لطافت حیات این‌جهانی است. نیز سرمایه‌ای است برای جهان آخرتمان.

۶. به تعبیر خودتان، به خاطر بچه‌دار نشدنتان در برابر خداوند، مسئول هستید. بله مسئول هستید! آفرین به شما که چنان مؤمنید که خواهان ادای مسئولیت خود در قبال خداوندید.

۷. تا کی می‌توانید به تأخیر بیندازید؟ زن‌وشوهری ۲۷ ساله و پس از چهار سال ازدواج، اکنون زمان فرزندآوری‌شان است. تأخیر بیشتر، به صلاح نیست. از قوای جوانی‌تان کاسته می‌شود. نمی‌خواهیم نگرانتان کنیم، اما از نظر بیولوژیکی هم تأخیر انداختن به صلاح نیست. نگران نشوید و با توکل به خدا و ملاقات با پزشکی دانا و توانا و متدین، با تخصص زنان و زایمان، اقدام به فرزندآوری کنید.
خوب است در ادامه، با متخصص تغذیه نیز مشاوره‌ای داشته باشید.
کتاب «من و کودک من» از دکتر جواد فیض را داشته باشید و مطالعه کنید.

۸. این آیه از سورهٔ فرقان را، که در اوصاف بندگان ناب خداوند است، زیاد بخوانید:
رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ؛ خدایا! خدای ما! همسران و فرزندان ما را مایهٔ خنکا و روشنای چشممان قرار بده.*۳

هرگاه نیاز شد، با ما مشاوره کنید، هیچ دریغی نیست.
خداوند سبحان یاورتان باشد.

♦️پی‌نوشت‌ها:
۱. نهج‌البلاغه، خطبه ۶۹
۲. شیخ محمود شبستری، گلشن راز
۳. فرقان، ۷۴

مجله «خانه خوبان»، شماره ۱۲۳، خرداد و تیر ۹۸.

  • علی اکبر مظاهری
۰۱
تیر

مشاورهٔ تربیتی

تربیت

مدتی بود که سوال‌هایی در زمینه تربیت فرزند داشتم و شوق فراوان برای رسیدن به جواب.
از استاد ارجمندمان حاج‌آقای مظاهری درخواست مشاوره کردم و ایشان، که همیشه به ما لطف دارند، پذیرفتند.
با تماس ما مشاوره شروع شد:
در برابر حرف‌های بدی که بچه‌ها از جاهای مختلف یاد می‌گیرند و تکرار می‌کنند، چه باید بکنیم؟

مقدمه

ایشان سخن را با مقدمه‌ای شروع کردند:
۱. بچه‌های ما در همین جامعه بزرگ می‌شوند، به مدرسه می‌روند، به کوچه و خیابان و پارک می‌روند. نمی‌شود که بچه‌ها را از جامعه جدا کرد. جامعه خوبی‌هایی دارد و بدی‌هایی.
۲. نباید نگران شد. نگرانی والدین اصلاً خوب نیست. نگرانی، همسایه استرس است. نگرانی، بخشی از انرژی انسان را تباه می‌کند. انسان نگران نمی‌تواند خوب فکر کند و خوب تربیت کند. نگرانی و استرس، با تربیت، یک‌جا جمع نمی‌شوند.
۳. تربیت، یک فن دقیق و هنر ظریف است که باید آن‌را آموخت؛ با مطالعه، مشاوره، کلاس، تفکر.
پس از مقدمه
۱. اولین شرط تربیت، آرامش است. بر خویشتن مسلط باشید. با اضطراب و شتابزدگی، اول خودتان را داغان می‌کنید و سپس فرزند را.
۲. آنچه را که شما بد می‌بینید، معلوم نیست که واقعا بد باشد.
در مشاوره‌هایمان بسیار می‌بینیم که والدین می‌خواهند فرزندانشان را خوب تربیت کنند، ولی به سبب امر و نهی‌های زیاد، تربیتشان ضدتربیت می‌شود، چون بچه را کلافه می‌کنند. حتی گاهی خودشان هم اقرار می‌کنند فلانی که خیلی هم اصول تربیتی را نمی‌داند، فرزندش بهتر از فرزند ما شده.
بگذارید بچه‌ به حال خودش باشد. نباید او را کلافه کنیم. کلافه‌کردن بچه، ضدتربیت است.
گیردادن به کودک در مواردی مانند:
- تمیز نگه‌داشتن لباس،
- خوب‌خواندن و ‌نوشتن درس و مشق،
- مؤدب و مرتب نشستن،
او را به ستوه می‌آورد و عاصی می‌کند.
باید بگذاریم جان بچه، مثل نهال، پرورش یابد. همان‌گونه که اگر به نهال، آب و کود زیاد دهیم، فاسد می‌شود، به کودک نیز اگر زیاد امر و نهی کنیم و به او فشار آوریم، تباه می‌شود.
ایشان در ادامه گفتند: بچه‌ها تطور دارند؛ یعنی طور به طور می‌شوند. احوالشان تغییر می‌کند. ممکن است بچه‌ای، در زمانی، ناآرام و بداخلاق باشد، اما بعد از مدتی، آرام و خوش‌اخلاق شود.
برخی از دلایل فحش‌دادن کودک
فحش‌دادن کودک، عواملی دارد. مثلا:
۱. می‌خواهد خود را نشان دهد. شاید به او کم‌توجهی شده، یا اینکه به خواهرش بیشتر توجه و محبت شده است.
۲. از چیزی ناراحت است که نمی‌تواند آن را بیان کند؛ پس فحش می‌دهد.
۳. رنج‌ها و فشارهای درونی دارد که نمی‌تواند نشان دهد؛ پس فحش می‌دهد.
جیغ‌زدن و گریه‌کردن و گازگرفتن، از راه‌های بروز و دفع این فشارهای درونی است.
۴. از چیزی عصبانی‌بودن؛ باید به‌گونه‌ای با فرزندمان رابطه داشته‌باشیم که عصبانیت‌ها و رنج‌ها و ناراحتی‌هایش را بتواند به ما بگوید، تا به فحش و جیغ و خرابکاری پناهنده نشود.
نیز باید عوامل فحش‌دادن و دیگر ناهنجاری‌های رفتاری، اخلاقی و روانی‌اش را بشناسیم و علاج کنیم.
دیگر آن‌که در برابر رفتارهای ناخوشایند او جوش نیاوریم، برآشفته نشویم، آرام و خویشتن‌دار باشیم.
دیگر آن‌که تغیّر داشته باشیم؛ یعنی وقتی از فرزندمان رفتار نادرستی سر زد، حالت چهره و رفتار و گفتارمان تغییر کند. رو ترش کنیم. اندک‌زمانی با او صحبت نکنیم یا اندک‌زمانی با او قهر کنیم. با توجه به ظرفیت و سن و روحیه کودک، نیز نوع و مقدار کار ناروایی که کرده‌ است، زمان عبوسی با او متفاوت است.
نیز می‌توان برای پیشگیری از طغیان کودک و «تنبّه» او، از «تنبیه محرومیت» استفاده کرد؛ محرومیت موقت او از دوست‌داشتنی‌هایش.

نویسنده: خانم نرگس صفرخانلو
۱ تیر ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۱۶
خرداد

مشاورهٔ تربیتی

کودک لجباز

پرسش:

خانمی پرسیده‌اند:
پسرم ۴ ساله است. درباره تربیت او نگرانی‌هایی دارم که مطرح می‌کنم و مدد می‌طلبم:
۱. اخیراً خیلی سرخود و پرخاشگر شده و حرف‌های زشت می‌زند.
۲. با اینکه رابطه‌اش با من (مادر) بیشتر و بهتر از سایرین است، ولی در برابر محدودیت‌هایی که برایش تعیین می‌کنم، حرف‌های زشت می‌زند و بی‌ادبی می‌کند. حتی گاهی من را می‌زند.
۳. در مقابل کارهای کوچک، مثل شستن صورت، پوشیدن لباس یا دستشویی‌رفتن، مخالفت می‌کند و زیر بار هیچ حرفی نمی‌رود.
۴. زمان بیرون‌رفتن از خانه معطل می‌کند و من عصبی می‌شوم.
۵. چند بار در روز به آلت تناسلی خود دست‌ می‌زند.
این حالت‌ها من را نگران کرده است. لطفاً راهنمایی‌ام کنید.

پاسخ ما:

۱. تربیت، یک دانش، هنر، و فن است که باید آن‌را آموخت؛ با مطالعه، مشاوره، درس... .
۲. در مسائل تربیتی نباید نگران و هراسان بود. نگرانی و هراس، روان انسان را نیمه‌فلج می‌کند. ۳. کودک، در حال رشد و تطور و تغییر دائمی است. احوال کودک ممکن است امروز غیر از دیروز و فردا غیر از امروز باشد. بسیاری از حالت‌ها و رفتارهای کودکتان، که اکنون شما را نگران کرده است، با گذشت زمان، ناپدید می‌شود یا تغییر شکل می‌دهد.
۴. محدودیت و فشار بر کودک را اندک کنید و به نزدیک صفر برسانید. چرا حدودگذاشتن و فشارآوردن؟! این‌ها که ضدتربیت است. اگر هم لازم شود، باید به حد اقل آن اکتفا کرد؛ مانند دارو، نه غذا.
۵. شما و همسرتان یک شیوهٔ تربیتی مطمئن، مشخص و هماهنگی را انتخاب کنید و بر آن شیوه، فرزندتان را تربیت کنید؛ شیوه‌ای که به درست‌بودن آن اطمینان داشته باشید. تربیت فرزند باید اسلوب معین و تعریف‌شده‌ای داشته باشد و «باری به هر جهت» نباشد.
۶. عصبی‌شدن در تربیت، آفت است. ما نباید در برابر کودک ۴ ساله عصبی و ناراحت شویم، چون او کارها را از روی عقل و عمد که انجام نمی‌دهد.
۷. دست به آلت زدنش به‌زودی رفع می‌شود. فعلا بی‌اعتنایی کنید. او را حساس و کنجکاو نکنید. اگر بیش از دو هفته ادامه یافت، باز مشورت کنید تا راهکار دهیم.
۸. دربارهٔ مسائل تربیتی مطالعهٔ مستمر داشته باشید؛ خودتان و هسرتان.
در کانال «از زبان مشاور» پرسش و پاسخ‌های بسیاری دربارهٔ مسائل تربیتی داشته‌ایم و داریم. نیز کتاب‌هایی در این موضوع معرفی کرده‌ایم. مراجعه کنید و بیابید.

خداوند سبحان یاری‌تان کند.

علی‌اکبر مظاهری
۱۶ خرداد ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۱۳
خرداد

مشاوره تحصیلی


مطالعه


پرسیده‌اند:
دانشجو هستم. مدتی است که به‌سبب تغییر شرایط زندگی‌ام، رغبت و پیگیری لازم را برای درس‌خواندن ندارم. با اینکه سابقاً خیلی‌خوب درس می‌خواندم.
کم کم دارم نگران می‌شوم. از طرفی، نمی‌دانم چگونه این شرایط را جمع کنم. لطفا راهنمایی‌ام کنید.

پاسخ ما:
زمان معینی را برای درس‌خواندن قرار دهید. در آن زمان هیچ کار دیگری نکنید. حتی اگر حال درس‌خواندن نداشتید، به هیچ کار دیگری نپردازید، هیچ کار.
این کار سبب می‌شود آن زمان، به درس خواندن اختصاص یابد و برای این کار نهادینه شود.
یکی از علل بی‌رغبتی به درس‌خواندن، پرداختن به کارهای جایگزین است. اما اگر فکر و جان بدانند در این زمانی که برای درس قرار داده‌ایم، اگر درس نخوانیم، از کار دیگری خبری نیست و باید به کسالت و بطالت بگذرد، ناخرسند می‌شوند. عقل هم این‌را نمی‌پسندد. آنگاه عقل، قوای جسمی و روحی را به درس هدایت می‌کند و اراده هم منقاد و مطیع عقل می‌شود. قوای دیگر نیز به میدان می‌آیند و نتیجه حاصل می‌شود.

ایشان (دانشجوی مشاوره‌خواه)، پس از چند روز، نتیجه مشاوره را چنین نوشتند:
با راهکار شما، توانستم دوباره به زندگی علمی‌ام برگردم. اختصاص زمان مشخصی برای مطالعه دروس و نپرداختن به هیچ کار دیگر در آن زمان، موجب نوعی احساس استمرار، پیشرفت کار و در نتیجه، ایجاد اشتیاق در من شد که به‌سبب آن، کار مطالعهٔ مجدد دروس‌ام استارت خوبی خورد.

علی‌اکبر مظاهری
۱۳ خرداد ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۰۱
خرداد

نگاهی به اشتغال خانم‌ها

پشیمانی

اشاره:
ما با اشتغال خانم‌ها مخالف نیستیم، اصلا. بلکه ایشان را به کارهای موافق فطرت و طبیعت‌شان تشویق می‌کنیم. نیز به این‌که کارکردن، حس مفیدبودن را در خانم‌ها تقویت می‌کند، توجه داریم. نیز برخی از شغل‌ها را مخصوص خانم‌ها می‌دانیم، که روا نیست آقایان در آن‌ها ورود کنند. این دیدگاه ما را در نظر بگیرید و اکنون سخن این دختر شاغل را بخوانید:

من شاغل بودم و هستم. خواستگاران زیاد و خوبی داشتم که با اشتغالم موافق نبودند. من چون کارم را دوست داشتم، آنان را رد می‌کردم. تا این‌که اکنون سنم بالا رفته و از مرحله ازدواج گذشته‌ام و دیگر خواستگار ندارم.
من پشیمانم؛ با تمام وجودم پشیمانم. وقتی به پشت سرم می‌نگرم و می‌بینم چه خواستگاران خوبی را، فقط به‌خاطر کارم رد کردم، از پشیمانی و حسرت، آه می‌کشم.
من زندگی‌ام را فدای کارم کردم.
اکنون دارم خودم را قانع و آماده می‌کنم که دیگر تا آخر عمر باید مجرد بمانم. اندک اندک به این سو می‌روم که دختربچه‌ای را از پرورشگاه بگیرم و سرپرستی‌اش را عهده‌دار شوم و تا آخر عمر با او زندگی کنم. این بهتر از رفتن به خانه سالمندان است.
من به صراحت و با صمیمیت به دخترانی که خواستگاران خود را به خاطر شاغل بودن رد می‌کنند می‌گویم: کاری را که من کردم، نکنید. من با تمام وجودم پشیمانم.


علی‌اکبر مظاهری
۱ خرداد ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۲۷
ارديبهشت

مشاوره خانواده

ریحانگی

- پرسش:
خانمی نوشته و پرسیده‌اند:
دو ماه است که عروسی کرده‌ایم. هفته‌ای دوبار رابطه داریم. تصورم زندگی عاشقانه‌تری بود. شوهرم تا دیروقت سر کار است. چند شب پیش واقعا دیگر عاجز شدم و صراحتا اعلام نارضایتی کردم که چرا این‌قدر سرد برخورد می‌کند. ناراحت شد و گفت انتظار دارد یک‌بار هم من شروع کنم. اما وقتی خسته و کوفته می‌رود بخوابد، من چه‌کار کنم؟
می‌گوید کمی تحمل کن تا فشار کارم کم شود، بعد همه چیز درست می‌شود. به او گفتم با این رفتارت حس می‌کنم اصلا دوستم نداری. گفت اشتباه می‌کنی. من عاشقتم، اما خسته‌ام. درک کن.
می‌ترسم این رابطه‌مان سرد شود. چه‌کار کنم؟
بی‌صبرانه منتظر جواب و راهنمایی شمایم. باتشکر.

- پاسخ ما:
از اینکه در اندیشه زندگی‌تان‌اید و مراقبت می‌کنید تا «مسائل» به «مشکلات» بدل نشوند، آفرین‌تان می‌گوییم. این روش را ادامه دهید.
اکنون راهکارها:
۱. دل به تعداد رابطه خوش نکنید. کیفیت مهم‌تر از کمیت است. یک رابطه گرم و عاشقانه بهتر از ده رابطه سرد و بی‌عاطفه است.
۲. مهارت‌های خود را درباره رابطه عشقی و جنسی با همسرتان افزون کنید. این کار را با مطالعه کتاب‌ها و استفاده از مشاور دانا و توانای خانم و فایل‌های صوتی اساتید انجام دهید. کتاب «آداب عشق ورزی» ما، یاری‌تان می‌کند و پاسخ کاملی به سؤال‌تان است. شما و همسرتان را به خواندن آن سفارش اکید می‌کنم. چه بهتر که این کتاب را با همسرتان و در کنار یکدیگر، برای هم بخوانید.
۳. رندانگی، ریحانگی، عطوفت، مهربانی، ابراز علاقه و عشق، ابزارهای کارآمدی در اختیار شما است. از آن‌ها بهره ببرید.
۴. این‌که همسرتان انتظار دارد شما نیز شروع کننده رابطه باشید، انتظار به‌جایی است. چرا که نه؟ خانم نیز باید برای آغاز رابطه، فعال باشد. شاید در ابتدا برای‌تان سخت باشد، اما اقدام و تمرین کنید تا آسان شود و آن‌گاه حلاوت آن را دریابید. هردو همسر باید در این عرصه، فعال و چالاک باشند.
۵. فشار کاری همسرتان زیاد است. این از نشانه‌های علاقه ایشان به شما و زندگی‌تان است. او تلاش می‌کند تا آسودگی و آرامش بیشتری را برای شما فراهم کند. قدر تلاش ایشان را بدانید و در ظاهر نیز قدردانی‌تان را ابراز کنید.
۶. همسرتان را به مراجعه به یک مشاور دانا و توانا تشویق کنید.
الاهی خوشبخت باشید.

علی‌اکبر مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۲۲
ارديبهشت

ازدواج ایثارگرانه (ترحمی)

عقل و عشق

- جوان گفت: دانشجوی مقطع دکتری هستم. قصد دارم تا آخر ادامه دهم. عضو هیئت علمی دانشگاه خواهم شد. چند ماه است برادر بزرگترم وفات کرده. همسرش مانده با یک طفل خردسال.
من در فکر ازدواجم. کسی از آشنایان پیشنهاد کرده که با همسر برادرم، که هم‌سن من است، ازدواج کنم. موضوع با پدر و مادرم مطرح شد. ایشان با اینکه دلشان می‌خواهد من با دوشیزه ازدواج کنم، اما برای مصلحت؛ که نوه‌شان سرپرست‌دار شود و عروس بیوه‌شان سامان بگیرد، این ازدواج را پذیرفته‌اند، بلکه تشویق هم می‌کنند که با همسرِ داداش مرحومم ازدواج کنم.
دلم می‌خواهد ثواب کنم و این ازدواج را به مصلحت خانواده می‌دانم، اما به چند دلیل نگرانم:
۱. خانم از نظر علمی همتای من نیست. نمی‌توانیم از لحاظ فکری باهم مأنوس باشیم.
۲. از این نظر که قبلاً ازدواج کرده، برایم خوشایند نیست. من پسر هستم و می‌خواهم با یک دختر ازدواج کنم.
- گفتم: از لحاظ ظاهری او را می‌پسندید؟ از جنبهٔ عاطفی می‌توانید دوستش بدارید؟
- گفت: عادی و متوسط است‌. احساسی به او ندارم. نه می‌توانم دوستش داشته باشم و نه از او بدم می‌آید.
- گفتم: اینکه با بیوهٔ برادرتان ازدواج کنید و فرزند برادرتان را سرپرستی کنید، کاری اخلاقی و انسانی است و پاداش الاهی دارد. نیز اینکه با این کار پدر و مادرتان را خشنود کنید، کاری ارجمند است، اما چند مطلب مهم را باید در نظر گرفت:
۱. ازدواج‌های ترحمی و ایثارگرانه توان بالایی را می‌طلبد. آیا این توان را دارید؟
۲. ازدواج برای ثواب، کار خطیری است. ازدواج، در ذات خود، ثواب دارد، اما بدون علاقه و رغبت و صرفاً برای ثواب، ممکن است به پشیمانی بینجامد.
۳. اگر با بیوهٔ برادرتان ازدواج کردید، هرگز نباید بر او منت بگذارید. این توان را دارید؟
۴. چنانچه اکنون تحت‌تأثیر عواطف ازدواج کنید، بعداً دچار ملامت نفس و اندوه جانکاه خواهید شد.
پسر به اندیشه رفت.
- گفت: تردید دارم که بتوانم از عهده‌ٔ این کار برآیم.
چون او را حیران یافتم، مجالی دوهفته‌ای به او دادم تا بیندیشد.
پس از دو هفته، یک جلسهٔ دیگر مشاوره کردیم. دیدم عزم او جزم نیست.
- گفتم: من این ازدواج را به صلاح نمی‌دانم.
جوان از شکنجهٔ روحی بیرون آمد. نفسی عمیق کشید و گفت: با زن‌داداشم ازدواج نمی‌کنم.

علی‌اکبر مظاهری
۲۲ اردیبهشت ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۲۱
شهریور

    » از زبان مشاور

اشاره

پدر، نیمی از روان کودک را تشکیل می دهد و مادر نیم دیگر روان کودک را، کودکان، از نظر روانی، قادر به جدا کردن خود از والدینشان نیستند. برای کودکان فرقی ندارد که شما بر سر ایشان فریاد می زنید یا همسرتان؛ آسیب یکی است. جنگ میان پدر و مادر، در حضور کودک، باعث جنگ روانی کودک برای همه عمر خواهد شد.

با بیان این اصل از اصول روانشناسی کودک، به «از زبان مشاور»مان می پردازیم.

ابزار انتقام

  • علی اکبر مظاهری