وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۱۰۱ مطلب با موضوع «مشاوره» ثبت شده است

۰۹
شهریور

مشاورهٔ تربیتی - بهداشتی



کودکان



پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش یکی از اعضای کانال «از زبان مشاور»

پرسش:


مادری ٣١ ساله هستم. مدتی است که پسر هشت‌ساله‌ام رفتاری از خود نشان می‌دهد که نگرانم کرده است.
او به اندام تناسلی خود دست می‌زند و آلتش را فشار می‌دهد. مدتی صبر کردم تا شاید دیگر تکرار نکند، اما کارش ادامه یافت و شدت بیشتری پیدا کرد.
مدام اندامش را دستکاری می‌کند.
لطفاً راهنمایی‌ام کنید.

پاسخ استاد:

راهکار اول: گذر زمان
به‌طور متوسط، دو تا سه هفته نسبت به این کارش بی‌اعتنا باشید و حس کنجکاوی‌اش را برانگیخته نکنید. البته ممکن است برخی از بچه‌ها زمان بیشتری نیاز داشته باشند.
دقت کنید که اگر بعد از گذشت دو سه هفته، بازهم این رفتار ادامه داشت، عوامل زیر را بررسی کنید.

عامل اول:
بررسی کنید که آیا مسئله‌ای در دستگاه تناسلی کودک وجود دارد؟
این مسئله را بدون اینکه نگران باشید، جدی بگیرید.
بعضی از بچه‌ها، چه دختر و چه پسر، به سبب خارش، دستگاه تناسلی یا مقعدشان را می‌مالند و می‌خارانند، چون این عضو بدنشان می‌خارد و آنان، به اقتضای غریزه، دست می‌برند و آن‌را می‌خارانند، همان‌طور که اگر جای دیگری از بدنشان مثل سر و دست و پا بخارد، آن عضو را می‌خارانند.
نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که بچه‌ها، از این خاراندن، لذت می‌برند. ممکن است خارش، در همان چند ثانیه اول، رفع شود، ولی ادامه می‌دهند.

درمان:
مقعد و جلو را بررسی کنید که آیا بیماری، آلودگی، زیگل، سوزه‌، عرق‌سوز، چرک، زخم، انگل، وجود دارد؟
اگر چیزی هست، باید برطرف و درمان شود. مراجعه به پزشک متخصص کودکان را نیز، درنظر داشته باشید‌.

نکته:
اگر بچه کوچک است، در بیداری هم می‌شود بدن او را بررسی کرد، اما چون پسر شما بزرگ است، وقتی که به خواب عمیق فرو رفته، این بررسی را انجام دهید.

به قلم: نرگس صفرخانلو
۹۸/۶/۹

ادامهٔ این مبحث را در پست بعدی دنبال کنید.

  • علی اکبر مظاهری
۰۵
شهریور

از زبان مشاور: مشاورهٔ خانواده

طلاق


پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش زوجی میانسال درخصوص تصمیم به طلاق

پرسش:
خانم و آقای میانسالی پرسیده‌اند:
ازدواج ما عاقلانه نبود. بزرگترها برایمان تصمیم گرفتند و ما را ازدواج دادند. علاقه‌ای به‌هم نداشتیم. می‌گفتند علاقه بعداً به‌وجود می‌آید، اما نیامد. زندگی پرجنجالی را گذراندیم. اکنون، با داشتن فرزندان بزرگ؛ مجرد و متأهل، تصمیم به طلاق گرفته‌ایم. در همین طلاق هم جنجال داریم؛ به توافق نمی‌رسیم. به سر و روی هم پنجه می‌زنیم. لطفاً کمکمان کنید. راهنماییمان کنید. ما باید چه کنیم؟

پاسخ استاد:
۱. اگر به بیان خودتان، ازدواجتان عاقلانه نبود، طلاقتان را عاقلانه کنید. نگذارید هر دو سر زندگیتان ناعاقلانه باشد.
۲. مطلبی نوشته‌ایم به نام «طلاق در کهنسالی؛ زندگی مصلحتی» که در کانال از زبان مشاور و دیگر رسانه‌هایمان موجود است و در مجلهٔ «پیام زن» نیز منتشر شده است. آن‌را به دقت بخوانید.
۳. پیش از طلاق، با مشاوری دانا و توانا، مشاوره کنید. اگر از این مشاوره نفع نکنید، ضرر نمی‌کنید. نتیجهٔ این مشاوره آن است که:
- یا زندگیتان اندکی اصلاح می‌شود و راه را ادامه می‌دهید.
- یا می‌یابید که راهی جز طلاق وجود ندارد. در این صورت، اگر طلاق دهید - طلاق بگیرید، در آینده دچار افسوس و احساس «حیف شدگی» نمی‌کنید.
- فایدهٔ آخر، آنکه طلاق با کمترین هزینه انجام می‌شود؛ هزینهٔ اخلاق و ایمان، اعصاب و روان، آبرویی و حیثیتی، هدرشدن زمان، تلف‌شدن مال.

خداوند سبحان هدایتگرتان باشد.

علی‌اکبر مظاهری
۵ شهریور ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۰۴
شهریور

ادامه مشاورهٔ تربیتی؛ رفتار باوقار

ادامه نکات و مثال:
٣. دقت والدین در نوع پوشش
پدر و مادر نباید به هیچ وجه لباس‌های جلف و دور از شأن پدری و مادری بپوشند.
پدر نباید لباسی را که مناسب استخر است، در منزل بپوشد و بخشی از بدنش در مقابل فرزندان برهنه باشد. البته وقتی پدر فرزندان را به استخر می‌برد، فرزندان درک می‌کنند در استخر هستند، ولی چنین پوششی در منزل مناسب نیست. همچنین پدر نباید لباسی بپوشد که برجستگی‌هایی از بدنش که نباید نمایان باشد، مشخص شود، در این صورت پدر نزد فرزندان سبک می‌شود.
۴. پدر نزد فرزندان سبکی نکند
به‌عنوان مثال سروصداهای زشت از خودش درنیاورد، حتی آروغ نزند. برخی از والدین کم‌توجه، کارهای بدتر از آروغ را هم انجام می‌دهند.
پدر نه اینگونه سبک باشد و نه ابوالهول (شخص ترسناک)، بلکه باید رفتاری لطیف، باوقار و احترام‌برانگیز داشته باشد.

گریزی به سیرهٔ معصومین (ع)
نمونه اول:
پیغمبر اکرم (ص) با آن همه مهربانی و عطوفتی که داشتند، دارای هیبت زیادی بودند. زمانی که پیامبر، خندان نبودند، هیچ‌کس جرأت نمی‌کرد در چشم ایشان مدت زیادی مستقیم نگاه کند، مگر اینکه پیامبر لبخندی می‌زدند و طرف مقابل را نوازش می‌کردند.
نمونه دوم:
نمونهٔ بعدی از یک امام مظلوم است. البته مظلوم به‌دست خود ما شیعیان. ما امام سجاد (ع) را فردی بی‌جرأت و ناتوان جلوه می‌دهیم.
فرزدق در قصاید فرزدقیه امام سجاد را اینگونه توصیف می‌کند: «یقضی حیاء و یقضی من مهابته ولایکلم الا حین یتبسم»
ترجمه: امام سجاد (ع) از سر حیا چشمانشان را می‌خوابانند، دیگران هم از هیبت ایشان چشم‌شان را پایین می‌اندازند. کسی با او سخن نمی‌گوید، مگر زمانی که امام سجاد (ع) لبخند بزنند.

به قلم: نرگس صفرخانلو
 ۴ شهریور ۱۳۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۰۴
شهریور
مشاوره تربیتی؛ رفتار باوقار
 اشاره:
در زمان نگارش متن «تربیت الگویی» با توجه به سخن شهید مطهری:* «پدر نباید خود را سبک کند در مقابل فرزندان، به اینکه خودش احترام خود را حفظ کند. فرزندان وقتی در مقابل پدر هستند، احساس کنند در مقابل شخص بزرگی هستند» برایم سؤال‌هایی پیش آمد. پیامی را برای استاد فرستادم و پرسیدم:
پرسش:
۱. رفتار پدر نزد فرزندان چگونه باید باشد تا شخصیتش بزرگ و گرامی باشد؟ 
۲. رفتار سبک، چگونه رفتاری است؟
۳. مصداق رفتار سبک چیست؟ 
۴. آیا نوع پوشش پدر در منزل هم در تعیین حد وحدود رفتار سبک مؤثر است؟
پاسخ استاد:
رفتار پدر با فرزندان و اعضای خانواده باید رفتاری باوقار، لطیف، احترام‌برانگیز و زیرکانه باشد. 
این جمله «پدر، خود را سبک نکند» مساوی است با «پدر رفتار سبک نکند». 
چند نکته و مثال:
١. پدر هرزه‌گویی نکند:
مثلاً در یک سفر خانوادگی، اگر پدر بخواهد شعری بخواند، شعر سبک و هرزه‌ای نباشد، بلکه باید شعری لطیف و با محتوای مناسب باشد.
٢.دقت در انتخاب نوع بازی با فرزندان:
پدر باید با فرزندان بازی کند، حتی آنها را روی دوش خود سوار کند، اما بازی سبک و تحقرکنندهٔ شخصیت پدر ممنوع است.
در این موارد عقل قدرت تشخیص دارد.
خانمی در جلسهٔ مشاوره از همسرشان گله‌مند بود و می‌گفت: «همسرم خودش را جلوی بچه‌ها حقیر و پست می‌کند.» گفتم: «مثال بزنید.»
می‌گفت: «پدر به بچه‌ها می‌گوید بیایید بازی کنیم و شکل حیوانات را دربیاوریم، بعد خودش شبیه سگ می‌نشیند و پایش را بالا می‌آورد و گوشش را خارش می‌دهد. وقتی بچه‌ها به او می‌گویند بابا سگ شدی، ناراحت می‌شود و آنان را تنبیه می‌کند. 
پدر اگر می‌خواهد چنین بازی با بچه‌ها بکند، نقش حیوان‌های نجیب، لطیف و با احترام را بازی کند. 
 
ادامه این مبحث را در پست بعدی دنبال کنید.
 
به قلم: نرگس صفرخانلو
۹۸/۶/۴

↩️ پی‌نوشت
*کتاب یادداشت‌ها، جلد ۵، صفحه ۲۷، پاورقی
  • علی اکبر مظاهری
۳۱
مرداد


مشاورهٔ خانواده: رابطهٔ همسران
پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش خانمی که نگران کم‌توجهی همسرش است.


مشاوره

ادامهٔ نکته‌ها و راهکارها:
 نکتهٔ سوم: برای درمان همسرتان باید با ایشان همدلی کرده و کمکشان کنید. نحوهٔ مطرح‌کردن موضوع افسردگی‌شان تأثیر بسزایی در مقاومت یا همراهی او در مراجعه به مشاور دارد.
نباید به‌طور مستقیم به او گفت که شما افسردگی دارید و باید به مشاور مراجعه کنید، زیرا سبب مقاومتش می‌شود، بلکه باید با مدارا و ملایمت و به‌صورت غیرمستقیم، نیاز به مشاوره را به ایشان گوشزد کنید. مثلاً می‌توانید به این صورت مطرح کنید: "ما نیاز داریم که «با هم» نزد مشاور برویم و «مسائل زندگی‌مان» را مطرح کنیم." زیرا مخاطب قراردادن ایشان به تنهایی، به‌عنوان کسی که نیازمند مشاوره است، سبب مقاومتشان می‌شود، اما به‌کار بردن واژهٔ «باهم» به‌جای واژه «شما» و واژهٔ «مسائل زندگی‌مان» به‌جای «مشکلات زندگی‌مان» تأثیر بهتری در انتقال پیامتان دارد.
در صورتی که ایشان هنوز سؤال بکنند که «چه مسائلی مدنظرتان است، ما که مشکلی نداریم.» در این صورت شما باید به او بگویید: «مشاوره تنها برای حل مشکل نیست. گاهی در زندگی مسائلی پیش می‌آید و مشاور به ما کمک می‌کند تا آنها را حل کنیم. یا اینکه حتی اگر زندگی ما خوب باشد، مشاور کمک می‌کند که زندگی‌مان را بهتر کنیم. حالا من به عنوان همسر، از شما می‌خواهم که باهم نزد مشاور برویم تا زندگی‌مان از آنچه که هست، شاداب‌تر شود.»
در صورتی که مطلب را به‌ این صورت مطرح کنید، احتمال پذیرش از جانب ایشان بیشتر است.
سپس باید به یک مشاور دانا و توانا مراجعه کنید. در نهایت در صورت نیاز به دارودرمانی، مشاور به روانپزشک ارجاع می‌دهند. در غیر این صورت ایشان راهکارهایی ارائه می‌دهند تا افسردگی او رفع شود.
نکتهٔ چهارم: شما باید حواستان جمع باشد که هرگز همسرتان را تحقیر نکنید و یا ایشان را مورد توهین قرار ندهید.
اگر می‌خواهید همسرتان به مرد مطلوب زندگی و محبوبتان تبدیل شود، هرگز نباید او را ملامت کنید و شخصیت او را بشکنید، بلکه باید با احترام با او برخورد کنید و به او نشان دهید که مایهٔ افتخار و تکیه‌گاه شما هستند و این مطالب را به او تلقین کنید.
اما در صورتی که شما گذشته ناخوشایندشان را یادآور شوید، باعث کاهش اعتماد به نفس و افزایش افسردگی‌شان خواهید شد. همچنین علاقه‌شان نسبت به شما کمتر می‌شود. شما به‌عنوان همسری هوشیار، اجازه ندهید که نفرت نسبت به شما در دل همسرتان تقویت شود، بلکه برعکس، محبت به خودتان را با برجسته‌کردن خوبی‌های او و ابراز علاقه و افتخار نسبت به وجود ایشان، در او تقویت کنید. به‌طور مثال می‌توانید نظرتان را مبنی‌بر اینکه ایشان هیچ چیز برایتان کم نمی‌گذارد را به او ابراز کنید.
دقت کنید که در ادامهٔ ابراز این موضوع، از فرورفتن او در خودش صحبت نکنید، بلکه تنها نکات مثبتش را یادآوری و ابراز کنید؛ چراکه او نسبت به حال خودش آگاه‌تر از شماست، اما تردید دارند که آیا برای شما کم می‌گذارند یا نه. بنابراین شما به ایشان بگویید که «شما هیچ چیزی برای من کم نمی‌گذارید.» جنبهٔ مثبت آن‌را تقویت کنید و نتیجهٔ درخشان این کار را ببینید که ایشان محبت و خدمت بیشتری خواهند کرد و حالشان بهتر خواهد شد. یادتان باشد که بدی‌های او را اصلاً به رخش نکشید. مثلاً در مورد مسئلهٔ خیانتشان در گذشته، دیگر صحبتی نکنید. مانند کسی که گناه می‌کند و توبه می‌کند و خداوند آن‌را دیگر به روی بنده‌اش نمی‌آورد. «کسی که از گناهی توبه کند، مانند آن است که اصلاً گناهی ندارد.» *¹ زیرا خداوند می‌بخشد. مانند حضرت حر بن ریاحی که در کربلا اولین نفری بود که مانع حرکت امام حسین (ع) شد، ولی ایشان بعد از توبه فرصتی برای عبادت نداشتند و فقط توبه کرده و شهید شدند و به مرتبهٔ عظیمی رسیدند؛ اثر توبه به این صورت است. پس حتی در بدترین حالات و هنگام مشاجره نیز، هرگز نباید اشتباهات گذشتهٔ او همچون خیانت را یادآوری کنید.

راهکارهای گفته‌شده را به دقت به‌کار بگیرید و در صورتی که هنوز سؤالی برایتان باقی است، می‌توانید با ما در میان بگذارید.
ان‌شاءلله خداوند یاریتان کند.

↩️ پی‌نوشت
*¹ سخن امام رضا (ع)/(میزان‌الحکمه ج، ۱ باب التوبه ر، ۲۱۱۶)

 به قلم: خانم رعنا نصیری
۳۱ مرداد ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۳۱
مرداد

مشاورهٔ خانواده: رابطهٔ همسران
پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش خانمی که نگران کم‌توجهی همسرش است.

پرسش:
خانمی پرسیده‌اند:
همسرم، هر ماه، دست‌کم یک‌بار در خود فرو می‌رود و با من سخن نمی‌گوید. بعد که حالش بهتر می‌شود، بابت این رفتارش عذرخواهی می‌کند و می‌گوید که جبران می‌کنم، اما ماه بعد باز تکرار می‌شود.
ایشان حاضر نیست از مشاور کمک بگیرد.
راستی! انصافاً وقتی همسرم خوشحال است و حالش خوب است، هیچ برایم کم نمی‌گذارد.
آیا برای حل این مسئلهٔ زندگی ما، راهی وجود دارد؟

پاسخ استاد:
نکتهٔ اول: مطلبی که شما در انتهای سؤالتان آورده‌اید، بسیار جالب است. اینکه اگر همسرتان حالش خوب باشد، واقعاً برایتان کم نمی‌گذارد. این خیلی خوب است؛ یعنی همسرتان مرد خوبی است. شخصیت اصلی ایشان، همان است که زمان خوب‌حالی نمایان می‌شود. شخصیت فرعی و عارضی ایشان، آن زمانی است که ناراحت می‌شوند و به اصطلاح شما، در خودشان فرو می‌روند. مرد شما ذاتاً انسان خوبی است. اگر بدذات بود، در زمانی که حالش خوب بود هم به شما خوبی نمی‌کرد. فردی که بدذات و بدجنس و دارای شخصیت منفی باشد، هیچگاه خوبی نمی‌کند، حتی اگر حالش خوب باشد؛ زیرا از بد، خوبی صادر نمی‌شود. از خوب، خوبی صادر می‌شود.
این اصلی‌ترین مطلب در پاسخ به سؤال شماست.
نکتهٔ دوم: مطابق مطالبی که در سؤالتان بیان کرده‌اید، همسرتان دچار افسردگی خفیف است. افسردگی باعث بدخلقی، کم‌حوصلگی و یا بی‌حوصلگی می‌شود. افسردگی، احساس توانمندی و اعتماد به نفس را در انسان کاهش می‌‌دهد و احساس کم‌ارزشی یا بی‌ارزشی را در او ایجاد می‌کند.
افسردگی ایشان باید درمان شود.

ادامهٔ نکته‌ها و راهکارها را در پست بعدی بخوانید.

به قلم: خانم رعنا نصیری
 مرداد ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۲۷
مرداد

یک نکته تربیتی: دوران بلوغ و مصونیت



بلوغ 2


اشاره:
در حین نگارش مشاورهٔ تربیتی دوران بلوغ با عنوان «درگیری‌های جنسی نوجوانان» خاطراتی در ذهنم تداعی می‌شد. پس از نگارش کامل، پیامی را برای استاد مظاهری فرستادم.

بخوانیم:
با نگارش این متن یاد دوران راهنمایی و دبیرستان خودم افتادم. در آن زمان نیز هم‌کلاسی‌هایم حلقه‌هایی درست می‌کردند و دربارهٔ روابط و مسائل جنسی با یکدیگر صحبت می‌کردند. من هم با آنان اشتراکات بسیاری داشتم، از جمله:
۱. همه نوجوان و هم‌سن‌وسال بودیم.
۲. خانواده‌های ما سطح فرهنگی همسانی داشتند.
۳. پدر و مادرهایمان در مدرسه حضور نداشتند تا ما را نهی کنند.
۴. ناظم، مدیر و معلمان هم مانع این جمع‌ها نمی‌شدند؛ البته احتمالاً نمی‌دانستند که در آنجا چه می‌گذرد.
با وجود این همه نقاط مشترک، من هیچ‌وقت در این جمع‌ها شرکت نمی‌کردم. حتی یادم است چند باری که نزدیک جمع‌شان شدم، دوستانم خودبه‌خود سکوت کردند و لحظه‌ای بعد حرف را عوض کردند.

پیشنهادم به استاد:
یک بند به راهکارهای نوشتهٔ درگیری‌های جنسی اضافه شود: «والدین گرامی، فرزندانتان را با محافل دینی آشنا کنید.»
حضور مداوم در مساجد و محافل دینی و مذهبی و هیئت‌ها موجب نوعی خودکنترلی در انسان می‌شود.
ایمان به خداوند و حب اهل‌بیت علیهم‌السلام را در قلب و جان فرزندانتان بنشانید تا فرزندانتان در هر شرایطی چشم و زبان و گوش را از گناه برحذر دارند و از روابط جنسی نامشروع و هم‌جنس‌بازی و مشکلات دیگر مصون بمانند.

به قلم: نرگس صفرخانلو
۲۷ مرداد ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۲۴
مرداد

مشاوره تربیتی: دوران بلوغ


پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش مادری نگران

بلوغ

پرسش:

خانمی پرسیده‌اند: «پسری ۱۳ ساله دارم. در مدرسه برایش اتفاقاتی افتاده که مرا به‌شدت نگران کرده‌ است. هم نگران آینده‌اش و هم نگران ایمانش شده‌ام.
چند ماه پیش فهمیدم که در جمع‌های دوستانه، در مدرسه، درباره روابط جنسی و هم‌جنس‌بازی با دوستانش صحبت می‌کنند و باهم فیلم‌های مبتذل می‌بینند. (خااااااک بر سر من!)
چند وقت پیش هم متوجه شدم با یکی از کودکان خویشاوندان، کارهای زشت کرده است. ما ماهواره نداریم و من و پدرش اهل مراعات هستیم، پسرم هم گوشی ندارد. مدرسه‌اش را امسال عوض کرده‌ام. چه کنم تا این کارهایش ادامه پیدا نکند؟» 

پاسخ استاد:

مقدمه:
شما باید در اندیشهٔ فرزندتان باشید، ولی خیلی نگران نباشید؛ انسان نگران نمی‌تواند به‌خوبی تفکر و چاره‌اندیشی کند. نیز بدانید که نوجوانان، هنگام بلوغ، کنجکاو می‌شوند و این مسائل را تجربه می‌کنند.

اکنون این کارها را بکنید:
۱. با او به‌شدت رفیق باشید.
۲. پدرش به‌شدت با او رفیق باشند.
۳. آن مسائل را اصلاً به رخش نکشید. گویا نمی‌دانید. تغافل کنید.
۴. او را اصلاً ملامت نکنید. هرگز او را سرزنش نکنید.
۵. از میان دوستان و همسالانش چند نفر دوست خوب انتخاب کنید؛ سه تا پنج نفر و با او توافق کنید که فقط با آنان دوستی کند.
۶. علاوه‌بر گردش‌های خانوادگی، پدرش با او به گردش بروند؛ دو نفری.
۷. شما و همسرتان مطالب تربیتی ما را در کانال «از زبان مشاور» بخوانید.
۸. شما و همسرتان هر روز، دست‌کم نیم‌ساعت مطالعهٔ تربیتی داشته باشید؛ به‌خصوص دربارهٔ مسائل نوجوانان و دوران بلوغ ایشان.

خداوند سبحان یاورتان باشد.

به قلم: نرگس صفرخانلو
۲۴ مرداد ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۲۳
مرداد

مشاوره عقیدتی

پرسش:
«وحی به چه صورت‌هایی بر پیغمبر خاتم‌ - صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ - فرستاده‌ می‌شده است؟ آیا وحی به صورت رویا نیز بر ایشان نازل می‌شده؟»

پاسخ ما:
سخن در این مقوله، دامانی گسترده دارد. اکنون به اختصار تمام می‌گوییم:
ارسال وحی بر پیامبر خاتم و دیگر پیامبران، به گونه‌های گوناگون بوده است. برخی از آن گونه‌ها چنین است:
۱. سخن‌گفتن خداوند، بی‌واسطه، با ایشان.
۲. ارسال وحی، به‌ وسیله فرشتهٔ وحی.
۳. الهام معانی بر قلب و ذهن ایشان در بیداری.
۴. الهام معانی بر قلب و ذهن ایشان در خواب؛ رویای صادق.
و ... .
از دانه‌درشت‌ترین وحی‌های در خواب، فرمان قربانی‌کردن اسماعیل به حضرت ابراهیم - علیهماالسلام - در خواب است که در قرآن به‌ تفصیل آمده است.
خداوند دربارهٔ سخنانی که پیامبر در قالب وحی بیان کرده، فرموده است: «لاینطق عن‌الهوی. ان هو الا وحی یوحی؛ پیامبر، از سر هوس، سخن نمی‌گوید. آنچه می‌گوید، وحیی است که بر او وحی می‌شود.» (نجم، ۳)

الاهی‌ که خداوند سبحان، قلبتان را بر ایمان، استوار بدارد.

علی‌اکبر مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۲۳
مرداد

مشاورهٔ خانواده

پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش یک مخاطب

زندگی متاهلی


خانمی پرسیده‌اند:

همسرم گه‌گاه می‌گوید به گردش با دوستانم و تفریحات مجردی احتیاج دارم. گاهی من و دخترم را می‌گذارد و به مسافرت می‌رود، یا ما را می‌فرستد و خودش می‌ماند. من دوستشم دارم و تلاش کرده‌ام با این موضوع کنار بیایم اما برایم سؤال است که آیا این درخواست و رفتار طبیعی است؟ آیا این تمایل او به خاطر این است که من در زندگی کم‌کاری کرده‌ام. لطفاً راهنمایی‌ام کنید.

پاسخ ما:

۱. یکی از عناصر شکل‌دهنده زندگی اجتماعی «رفیق» است. این عنصر از هنگام کودکی آدمی تا دوران کهن‌سالی همراه اوست و نقشی برجسته در اخلاق و شخصیت وی دارد. از تقسیم‌بندی‌هایی که می‌توان در قلمرو رفیقان کرد، تقسیم دوستان و دوستی‌ها به پیش از ازدواج و پس از ازدواج است. یک پدیده طبیعی است که هر پسری پیش از ازدواج با پسرانی دوست است و هر دختری پیش از ازدواج، با دخترانی دوست است و نیز این دو پس از ازدواج، دوستان تازه‌ای می‌یابند. اکنون این مسئله مطرح است که این دو پس از ازدواج با دوستان پیش از ازدواجشان چه کنند و نیز با دوستان تازه‌یافته‌شان چه سلوکی داشته باشند و رابطه‌شان با ایشان را چگونه انضباط دهند که با زندگی متأهلی هماهنگ باشد. اینک با عنایت به مسائل مذکور می‌گوییم: زندگی متأهلی در بسیاری از شئون با زندگی مجردی متفاوت است و مدیریت ویژه می‌طلبد. لازم نیست بلکه مطلوب نیست که پس از ازدواج دوستان را رها کرد یا دوست تازه نگرفت، بلکه آنچه لازم و مطلوب است، آن است که رابطه با دوستان به گونه‌ای سامان یابد که با زندگی جدید هم‌ساز باشد. پیش از ازدواج تعهد در برابر همسر و زندگی مشترک وجود ندارد، اما پس از آن تعهدی وزین برای زوجین پدید می‌آید که مراعات حریم و حقوق خانواده و همسر را ضروری می‌کند. این از ثمره‌های مبارک زندگی مشترک است. رابطه با دوستان دوران تجرد باید به گونه‌ای عاقلانه مدیریت شود که به زندگی دوران تأهل آسیب نزند. اگر آقا و خانم بخواهند گردش و تفریحات پیشین با دوستان را بی‌کم‌وکاست و بی‌تغییر و تبدیل انجام دهند، مشکل به بار می‌آید و آن دوستان هووهای همسر می‌شوند و آن برنامه‌ها مزاحم زندگی زن‌وشوهری می‌گردند. ایجاد تغییر در برنامه‌های پیشین و برنامه‌ریزی جدید، لازمهٔ گذر از دوران تجرد و ورود به دوران تأهل است.
۲. اینکه پرسیده‌اید «آیا این درخواست و این رفتار طبیعی است؟»، اگر اندک و با دوستان سالم باشد، بلی، اما اگر زیاد و با اشخاص ناسالم باشد، نه.
۳. یک سخن بسیار عاقلانه‌ای که خودتان گفته‌اید و کار ما را آسان کرده‌اید این است: «آیا این تمایل او به خاطر این است که من در زندگی کم‌کاری کرده‌ام؟»
آفرین به شما که چنین دانایید. مرحبا به شما که این‌قدر عاقلید. بسیاری از رمیدن‌های مرد از خانه و پناه‌بردن به دیگران به سبب کم‌کاری زن است. نیز کثیری از بدحالی‌ها و بدکرداری‌های زن از کم‌کاری و بدکاری مرد منشأ می‌گیرد. پس شما خودتان و اعمال خودتان را واکاوی کنید که مبادا کم‌کاری کرده باشید. در این راه کتاب «آداب عشق‌ورزی» ما را بخوانید. دربارهٔ این موضوع فراوان نوشته‌ایم.
۴. با مشاوری دانا و توانا و متدین و ترجیحاً آقا مشاورهٔ حضوری کنید. مشاوره‌تان با ما را نیز می‌توانید ادامه دهید.

خداوند سبحان یاورتان باشد.

#مجله_خانه_خوبان
#شماره_۱۲۴
#مردادماه_۱۳۹۸

  • علی اکبر مظاهری