سیرت پیامبر / زیباییهای اخلاق (۲۷)
سیرت پیامبر
زیباییهای اخلاق (۲۷)
یادداشتهای یک نویسنده
علی اکبر مظاهری
یکی از دوستان ما که چهل ساله بود، بر اثر عواملی، خوی ترحٌمپذیری داشت، مهرطلبِ افراطی بود، این را که دیگران در بارهاش بگویند: «آخی! فلانی چه مظلوم است!»، خوشتر میداشت که بگویند: «مرحبا به فلانی که سرفراز است!» اینکه او را فقیر بشمارند، برایش خوشایندتر بود که بینیازش بدانند. اینکه با گردنی کج و قامتی نیمخم راه برود را پسندیدهتر میداشت تا قامت کشیده و گردن افراشته. گریستنِ عاجزانه را بر تبسمِ رضامندانه ترجیح میداد.
مشاورهها و مطالعهها و راهکارهای دیگرِ مشاورهای تاثیر موقتی بر او داشت و پس از مدتی به حال پیشین بازمیگشت. تا اینکه این روایت را از کتاب «سُنَنِ النَّبِی» علامهٔ طباطبایی(ره)، در وصف سیرت و صورت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله خواند:
معجزهٔ یک روایت
خواند که پیامبر: «إِذَا مَشَى مَشَى مَشْیًا یُعْرَفُ أَنَّهُ لَیْسَ بِعَاجِزٍ وَلَا کَسْلَانَ»۱
هرگاه پیامبر راه میرفت، چنان راه میرفت که از مشاهدهٔ ایشان دانسته میشد که نه ناتوان است و نه کسل است؛ بلکه توانا است و کسالتی ندارد.
خواندن این روایت، چنان تحولی عظیم در وجود او ایجاد کرد که همهٔ آن احوال بیمارانه و عاجزانه را بیرون پاشید؛ گردنش را افراشت، قامت راست کرد، از ترحمْطلبی، مهرطلبی، و رفتار عاجزانه، متنفر شد. دیگر ترحمِ دیگران را نپذیرفت، ابراز تندرستی و شادابی کرد، دیگر از فقیرانگی سخن نگفت، عزتجو شد، لباس و ظاهرش را آراست، یک مردِ پیغمبرپسند شد.
اکنون سالها از آن رخداد خجسته گذشته است و او همچنان سرفرازانه زندگی میکند.
وه که یک روایت ناب دینی، چه معجزه میکند!
گوارایش باد!
(۱)بحـار الانوار، ج ۱۶،ص ۲۳۶
جمعه ۳۰ آذر ۱۴۰۴
🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#پایگاه_اندیشوران_حوزه
🌐 http://mazaheriesfahani.blog.ir/
#وبسایت_علیاکبر_مظاهری
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علیاکبر_مظاهری
- ۰۴/۱۰/۰۲
