دلهای بلورین؛ دخل و خرج عاطفه
دلهای بلورین
دخل و خرج عاطفه
نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
آقای سمنانی، که مردی است شصت و پنج ساله، نوشته و پرسیدهاند:
فرهنگی بازنشستهام. ما در شهرستانی کوچک زندگی میکنیم. اینجا رابطهها و عاطفههای خانوادگی، شاداب بوده است؛ اما اکنون دارم احساس میکنم رابطهها و عاطفهها، رو به کاهش است. مثلاً خانواده و فرزندان خودم، آنگونه که من با پدر و مادرم و پدربزرگ و مادربزرگم رابطه داشتم، ایشان آن رابطه را با من ندارند. آن عاطفهای که من خرج والدین خود میکردم، ایشان آن عاطفه را برایم خرج نمیکنند. آن احترامی را که من به والدینم میگزاردم، اینان آن احترام را به من نمیگزارند. از رابطهام با حالت این زمانه و خانوادهام راضی نیستم.
سؤالم هم تحلیلی شد، هم پرسشی:
۱. آیا تحلیلم را تأیید میکنید یا ردّ یا اصلاح میکنید؟
۲. رابطهام با خانوادهام را چگونه تنظیم کنم که از رنجی که میبرم کاسته شود، نیز رفتارم با ایشان عاقلانه باشد و خدادوستانه؟
پاسخ ما
۱. از شما سپاسگزاریم و مرحبایتان میگوییم که با اینکه دانشمندید، مشاوره میکنید.
۲. بر تحلیلتان از موقعیت جامعهٔ کنونی و خانواههای اکنونی، مُهر تأیید مینهیم. بلی؛ همینگونه است که فرمودهاید. تحلیل عوامل آن، بماند برای مجالی دیگر.
اما پاسخ به اصل پرسشتان دربارهٔ شخص خودتان:
۱. خود را همچنان، برتر از وضعیت اکنونی جامعه بگیرید.
ذلیل این وضعیت نشوید. به کردارها و رفتارهایتان با والدینتان ایمان داشته باشید. به آن فضائل ذرهای تردید نکنید. کار درست همان است که شما میکردهاید. اگر اکنون با شما همان نمیشود که با والدینتان میکردهاید، باک مدارید. ذخیرهگاه خداوند، بهترین است. پاداش شما در آنجا زنده است. خداوند رحمان چنان پاداشتان میدهد که از کثرت آن حیران شوید. (الهی زدنی تحیّراً؛ خدای من! حیرتم را بیفزا!)
۲. سرتان را افراشته گیرید.
در برابر اعضای خانوادهتان؛ همسرتان، فرزندانتان، عروسها و دامادهایتان، نوههایتان، خود را مستقل بدارید. مبادا در شما «احتیاج» را احساس کنید، حتی احتیاج عاطفی.
آنچه شیران را کند روبهمزاج
احتیاج است، احتیاج است، احتیاج!
دربارهٔ وضعیت اقتصادیتان مطلبی ننوشتهاید، اما میتوان دانست که نیاز مالی ندارید. اگر درآمد دیگری هم نداشته باشید، همان حقوق بازنشستگیتان کافی است. با قناعت و مدیریت، معیشتتان را بهسامان بدارید.
۳. در دخل و خرج عاطفه، قناعت کنید.
عاطفیها، از ناحیهٔ عاطفه، ضربهپذیرند. چون عاطفیاند، هم در عاطفهورزی اسراف میکنند، هم از کمبود دریافت عاطفه، ناخشنودند. ایشان انتظار دارند دیگران، در دخل و خرج عاطفه، مانند خودشان باشند. و چون دیگران چنین نیستند، ایشان ناراضی میشوند.
درست این است که عاطفیها بدانند: همگان مانند ایشان نیستند. پس نباید از آنان انتظار همسانی و مانند خود را داشت.
مردمان، به دلایل گوناگون، گوناگونهاند. از این رو، قناعت عاطفی و مدیریت دخل و خرج عاطفه، کار عاقلان است؛ عاقلان عاطفی.
۴. میانهتان را با خدا شیرین کنید.
دربارهٔ رابطهتان با خدا چیزی ننوشتهاید. از میزان ایمان مذهبیتان مطلبی نگفتهاید؛ امّا هرچه باشد، هر میزان باشد، این یک قاعده است که: رابطهٔ شیرین با خدا، جبران کنندهٔ همهٔ کاستیهاست. من نام این را «حس خجسته» نهادهام. هیج حسی از این حس، زیباتر نیست. مطلقا. احساس حضور خدا؛ او نزدمان است و ما نزد اوییم. او ما را میبیند، ما هم او را میبینیم. او در قلبمان است و ما در قلب اوییم. او پدرمان است و ما فرزندان اوییم؛ «الخلق عیالالله»؛ مرمان، آفریدگان، خانوادهٔ خدایند.
وه که چه احساسی خجسته است! او جای همه کس و همه چیز را برایمان پُر میکند؛ پُر پُر!
۵. فصل «اقتدار مرد» را بخوانید.
در کتاب «فرهنگ خانواده»، فصلی نوشتهام به نام «اقتدار مرد». آن را بخوانید؛ به دقت بخوانید (فصل شانزدهم). سپس بخش سوم این کتاب را بخوانید به نام «دوران کمال». این بخش را برای شما نوشتهام.
خداوند مهرورز، همراهتان بادا!
۸ بهمن ۱۴۰۰
برای دنبالکردن رسانههایمان به لینک زیر مراجعه کنید:
🌐http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
- ۰۱/۰۱/۱۸