جنگ و صلح همسران (۱۳)
جنگ و صلح همسران (۱۳)
نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
وسواس را درمان کنیم (۲)
ریشههای وسواس
دربارهٔ ذات وسواس، باید مطالعهٔ عمیق شود، با روانشناسان، روانپزشکان، رواندرمانگران، مشاوره شود.
در اینجا تنها چند ریشهٔ اصلی و دانهدرشت وسواس را مینمایانیم:
۱. وراثت
پارهای از بیماریهای عصبی و روانی، قابل انتقال از نسلی به نسل بعدی است. ای بسا چندین نسل را شامل شود. این سخن مولوی، اینجا نیز مصداق دارد:
رگ رگ است این آب شیرین و آب شور
در خلایق میرود تا نفخ صور
با این توضیح که لزوماً تا نفخ صور استمرار نمییابد. اگر نسلی آن را درمان کند، نیروی انتقالش به نسلهای بعدی ضعیف میشود و ضعیفتر و ضعیفتر، تا توقف کامل.
۲. اضطراب
وسواس، مولود اضطراب است. نمیتوانیم کسی را بیابیم که وسواس داشته باشد، اما مضطرب نباشد؛ محال است.
اضطراب، هیجانهای کاذب و دلواپسیهای نابهجا را میشوراند و اندک اندک، وسواس شکل میگیرد.
اضطراب، بیقراری میآورد، مغز را بیشفعال ناروا میکند، وسواس متولد میشود.
۳. احساس تقصیر افراطی
ما نمیگوییم که آدمی گناه کند و احساس گناه، رنجش ندهد. گناهکار باید خویشتن را ملامت کند تا به گناه عادت نکند و به توبه و جبران برخیزد، اما میگوییم: گناهکار، خود را ملامت کند تا توبه و جبران کند. پس از توبه و جبران، نباید خود را عذاب دهد. این سخن پیامبر اکرم (ص) را باور کند که: «اَلتَّائِبُ مِنَ الذَّنبِ کَمَن لا ذَنبَ لَه»؛ توبهکار، چونان کسی است که گناه نکرده. (الشهاب فی الحِکم و لآداب، ص ١٨)
احساس تقصیر افراطی، شکنجهٔ روح است. این شکنجه، روان را آسیب میزند. روان رنجور، استعداد وسواس را فعال میکند.
کسانی که دربارهٔ گذشتهٔ خود آرامش دارند، کمتر دچار اضطراب و وسواس میشوند، یا هیچ نمیشوند.
۴. سرزنش
کسانی که فرزندانشان و دیگران را سرزنش میکنند، جنایتکارند؛ جنایتکارانی که خود را جنایتکار نمیدانند.
سرزنش و وسواس، در چرخهای معیوب گرفتارند؛ سرزنش، وسواس را میافزاید. وسواس، سرزنش بیشتر را جلب میکنند. هرچه ملامت بیشتر میشود، وسواس شدیدتر میشود و هرچه وسواس شدیدتر شود، سرزنشگر نادان را به ملامت بیشتر وا میدارد. راستی که ملامتگران، خیانتکاراناند!
شوربختانه، به عنوان یک معلم، می گویم: فرهنگ و تربیت جامعه ما معیوب است، و یکی از عیبهای دانهدرشت، سرزنشگری است.
کثیری از پدران و مادران و آدمیان جامعهٔ ما ملامت کنندهاند. و ای بسا به نام «تربیت»، «ملامت» میکنند.
سرزنشگران، چند زیان همزمان، به سرزنششوندگان میزنند:
یک. آنان را تحقیر میکنند.
دو. آنان را مضطرب میکنند.
سه. آنان را لجباز میکنند.
این سخن گرانسنگ حضرت امیر را ببینید:
«الإفراطُ فی المَلامَةِ یَشُبُّ نِیرانَ اللَّجاجَةِ»؛ زیادهروى در سرزنشکردن، آتش لجاجت را شعلهور مىکند. (بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۲۳۲)
خب! احساس حقارت، روان را میفشارد.
اضطراب، روان را لجوج میکند. لجبازی، روان را کممقدار یا بیمقدار میکند. و همهٔ اینها باز سرزنش را جلب میکنند. و همگیشان، اضطراب را میآشوبند. و در چنین معرکهای، «وسواس»، سر بر میآورد!
{ادامه دارد. ان شاءالله}
۱۳ اسفند ۱۴۰۰
برای دنبالکردن رسانههایمان به لینک زیر مراجعه کنید:
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
- ۰۱/۰۱/۱۹