خودْملامتی؛ شکنجهٔ روان
خودْملامتی؛ شکنجهٔ روان
نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
ملامت را در ساحَت تربیت، راه ندهیم، نیز در ساحَت اخلاق.
ملامت، ویرانگر است؛ همهٔ انواع آن.
«خودْملامتی»، از بیرحمانهترین ملامتهاست. نیز از رایجترین آنهاست. نیز از آسانترین آنهاست؛ ملامتکننده و ملامتشونده، همیشه و همهجا، با هماند. ملامتکننده، بر ملامتشونده، تسلط دارد. ملامتشونده، همیشه، زیر لگدهای ملامتکننده، مچاله است. آه بر حال او!
این نمونه را ببینید:
ویرانی حال
از زبان مشاور
مشاورهٔ روانشناختی - اخلاقی
خانم «عسلوَند»، به مشاوره آمد. بدی حال او، برای ویرانکردن یکهفتهای مشاور، کافی بود.
گفت: «خودْتحلیلی»، و بعد، «خودْملامتی»، داغانم کرده. همهٔ کارهایم را، موشکافانه، تحلیل میکنم و بعد، خود را بر هر کاری که فکر میکنم خطا کردهام، بد کردهام، ملامت میکنم و در این کار، چندان پیش میروم که آرزوی مرگ میکنم.»
گفتم: چرا همهٔ تقصیرها را خود به عهده میگیرید و تنها خود را سرزنش میکنید؟ مگر دیگران هم نیستند؟
گفت: «دیوار این مظلوم، از همه کوتاهتر است. زورم به این بیشتر میرسد. هیچ مقاومتی نمیکند. هیچ دفاعی از خودش نمیکند. سرش را پایین میاندازد تا هر چه میخواهم بر سرش بزنم.»
گفتم: بله؛ کتکخورش قوی است. فریاد نمیزند. دست پسزدن ندارد. گریههایش آرام است. به کسی شکایتمان را نمیکند؛ اما ناگهان منفجر میشود و از روزگارمان دمار بر میآورد.
خانم عسلوَند گفت: «و حالا «خودٍ من» منفجر شده و دارد سر به دیوار میکوبد. تصمیمهای هولناکی گرفته. او را راضی کردم که ابتدا مشاوره را تجربه کنیم.» به او آفرین گفتم که هنوز عقلش نیمجانی دارد که نگذاشته کارهای هولناک کند.
مشاورهمان ادامه یافت. هنوز ادامه دارد. تخلیهٔ روانی و ارائهٔ راهکارها توأماناند. گزارش مشاوره و راهکارها را در آینده میخوانید.
معجزهٔ حدیث
برخی از احادیث معصومان، معجزه است. این حدیث را ببینید:
پیامبر اکرم (ص): «إذا زَنَت خادِمُ أحَدِکُم فَلْیَجلِدْها الحَدَّ و لایُعَیِّرْها»؛ اگر خادم شما زنا کرد، او را حد بزنید، اما ملامتش نکنید. (تنبیه الخواطر)
یعنی سرزنش، از شلاق هم بدتر است. واقعا هم بدتر است. دردناکتر است. تحقیرکنندهتر است. دردش پر دوامتر است و تخریب روانیاش بیشتر.
ما حق نداریم...
در معارف دین، لطمهزدن آدمی بر بدن خود، حرام است. روان، از بدن، نازکتر است، زودرنجتر است، شکنندهتر است. همانگونه که حق نداریم بر بدن خود آسیب بزنیم، حق نداریم بر روان خود آسیب بزنیم.
ویرانکنندهٔ عزت نفس
مادری، در نجواهای مادرانهٔ خویش با فرزند جنینیاش، که هنوز به دنیا نیامده، میگوید:
«... هر چه میگذرد، بیشتر میفهمم که بهترین سرمایهای که میتوانیم به تو بدهیم این است که قوی بار بیایی. به نظر من، ته همهٔ سختیها و تلخیهایی که ما آدمها در این دنیا برای خودمان درست میکنیم، یک ریشهای از کمبود اعتماد به نفس وجود دارد. گاهی میخواهم بگویم، از یک آدم، هر چه میخواهید بگیرید، بگیرید؛ ولی اعتماد به نفساش را نگیرید.
و حالا منظورم از اینکه تو قوی باشی، یکیاش این است که اعتماد به نفس خوبی داشته باشی...»
دشمن اصلی این اعتماد به نفس، عزت نفس، احساس توانمندی، همانا سرزنش است. ملامت، بر سر عزت نفس، تازیانه میزند.
بیایید برای خوشبختیمان، از اکنون، از «خودْملامتی» توبه کنیم؛ توبهای نصوح، توبهای خالص، توبهای بیبازگشت.
بیایید، شما را به خدا، به خاطر خدا، برای نجات جانمان، دست از سر این مظلوم «دیوارْکوتاه» برداریم. بگذاریم نفس بکشد. رهایش کنیم تا از مچالگی درآید.
۹ فروردین ۱۴۰۱
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
- ۰۱/۰۱/۲۳