وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی
۱۹
تیر

یاران آن روزگاران

نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

 زیبایی‌های اخلاق (۱۵)

 اشاره
 قرارمان با شمایان؛ خوانندگان خوبمان، این است که از اخلاق بنویسیم و گوشه‌هایی از زیبایی‌های اخلاق را بنمایانیم و نیز پاره‌ای از اخلاق‌مداران را نشان دهیم، تا جان‌هایمان فربه شود و مبادا از نبود کرامت‌های اخلاقی، ناامید شویم و مبادا بپنداریم که عصر انسانیتِ کریمانه، گذشته است. 
اینک با هم شویم و سر قرارمان رویم.
 
 مؤمن مجاهد؛ سیدحسین دیباجی
در سال ۱۳۶۲، پیش از نبرد «خیبر»، در منطقهٔ دهلران، ایشان را یافتم و اکنون بیش از چهل‌سال است که با هم برادریم.
پیش از عملیات خیبر، فرصتی دست داد تا رزمندگان اسلام، دوسه‌ماهی را به خویشتن‌سازی بپردازند و خود را برای نبردی عظیم، مهیا سازند. 
در آن فرصت مغتنم، برای رزم‌آوران، حلقه‌های درس داشتیم. ما دو، هم رزمنده بودیم، هم مربی‌. 
مرسوم نیست که مربی، پای درس مربی دیگر برود، اما ما این رسم را مراعات نمی‌کردیم و در درس‌های همدیگر حضور می‌یافتیم.
آنجا، «شب مردان خدا، روز جهان‌افروز بود»، و سپس به کوه‌های منطقه می‌رفتیم و پیش از طلوع آفتاب، بر سر قلهٔ کوه، «دعای صَباح» می‌خواندیم و با طلوع آفتاب، از آقاسیدِ دیباجی خواهش می‌کردیم که موعظه کند. موعظه‌های بلیغش، که از دلی نورانی برمی‌آمد، بر دل‌های مستعد، می‌نشست.
از خوش‌ترین ایّام جبهه‌ام، همین دورانِ با سیدِ دیباجی‌بودن است.

 آغاز عملیات خیبر
نبرد خیبر که آغاز شد، چندروزی از هم دور افتادیم. آتش‌باران جزائر مجنون و هورالعظیم چنان عظیم بود که صحنهٔ قیامت را تداعی می‌کرد و جمع یاران را فرومی‌پاشید و کسی را در کنار کسی باقی نمی‌گذاشت. اما همواره به یاد برادر سیدم بودم تا معرکه، اندکی آرام شد و باز او را یافتم.
جوانان نسل نو می‌خواهند که احوال آن روزگاران و آن یاران را برایشان بازگوییم و این، حق ایشان است، اما برخی از وقایع و احوال را نمی‌توان به‌درستی وصف کرد. آن‌ها «یُدرَکُ وَ لایوصَف»اند؛ یافتنی‌اند، نه گفتنی. به وصف نمی‌آیند.

 اوصاف نیکوی سیدِ ما
اگر چه اوصاف نیکوی سیدحسین دیباجی، بسیار است، اما اکنون سه‌صفت خجستهٔ ایشان را می‌گویم:


یک. صراحت در حق‌گویی
نخستین خصلت نیکوی او، که مرا مجذوب ایشان کرد، حق‌گویی‌اش بود. و  هنوز آن خصلت را دارد، با صراحت بیشتر. حق را می‌گفت و می‌گوید. به تلخ و شیرینی و پسند دیگران‌بودن یا نبودن، اعتنایی نمی‌کرد و نمی‌کند.

دو. عبادت‌پیشگی
هیچ‌گاه قبل از اذان صبح، او را در خواب ندیدم. ساعتی پیش از طلوع فجر، به نافلهٔ شب می‌پرداخت. او مرد خدا است و «شب مردان خدا، روز جهان‌افروز است».

سه. باوفایی
در این حدود چهل‌سال، هرجا بود و بودم، ازنعمت باوفایی‌اش بهره‌مند بوده‌ام و هستم. او کاری ندارد که من به دوستی‌مان وفادارم یا نه. وصف حالش این است که: «به همان عهد که بستیم، برآنیم هنوز».
اکنون ایشان در تهران‌اند و وجود شریف‌شان مغتنم است. به ایشان ارادت دارم و شب و روزی نیست که، به دعا، یادشان نکنم.
ای خدا این وصل را هجران مکن!

۱۶ خرداد ۱۴۰۴

🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#علی‌اکبر_مظاهری_اصفهانی _ 
#پایگاه_اندیشوران_حوزه 
🌐 http://mazaheriesfahani.blog.ir/
#وبسایت_علی‌اکبر_مظاهری

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۹
تیر

 نعمتی گران‌قدر

 نویسنده: مریم یوسفی عزت

«بالاترین نعمت چیست؟»
موضوع درس دانشگاهی‌مان که ارائهٔ آن بر عهدهٔ نگارنده بود.
حدود چهل‌نفر آقا و خانم حاضر بودیم. از تک تک‌شان سؤال کردم: «بهترین و بزرگترین نعمتی که دارید چیست؟» یا «زیر بار مشکلات پیش‌آمده در زندگی، دل‌تان به چه نعمتی خوش است؟»


 پاسخ‌ها
۱. از قدیمی‌ها شنیده‌ام که می‌گویند: خدا را شکر کن که تنت سالم است. من طاقت یک لحظه ناخوشی و حتی سرماخوردگی ساده را ندارم. زیرا تا چند روز از زندگی‌ام عقب می‌مانم. سلامتی بالاترین نعمت است.

۲. به نظر من، پول‌داشتن نعمت بسیار بزرگی است. همین‌که فقیر نیستم و دستم را به سوی دیگران نمی‌برم، خدا را شکر می‌کنم.

۳. من هم موافق هستم. در این زمانه، پول حلّال مشکلات است. هرچه بخواهیم با پول می‌توانیم تهیه کنیم. و همه برای‌مان احترام قائل‌اند. کافی است لب تَر کنیم.

۴. من می‌گویم داشتن فرزند از همه مهم‌تر است. خودم دوازده‌سال فرزنددار نشدم و در طی مراجعهٔ به بیمارستان‌ها، مراکز ناباروری و هزار مدل آزمایش، متوجه شدم فرزندآوری طبیعی مهم‌ترین نعمت است.

۵. پدر و مادر خوب. زیرا اگر نباشند، کسی نیست که از زندگی‌مان حمایت کند. خب اگر من الان اینجا هستم و راحت درس می‌خوانم و دغدغه ندارم، به این دلیل است که پدر و مادر خوبی دارم و به کمک آن‌ها آینده‌ای روشن و شغل خوبی خواهم داشت.

۶. به نظر من، دوست خوب ارزشمندترین نعمت است، زیرا زمانی که دلت گرفته یا مشکلی داری و نمی‌توانی با کسی درد دل کنی، دوست است که شنوندهٔ خوبی برای توست. من کنار دوست صمیمی‌ام واقعا آرام می‌شوم.

۷. من می‌گویم: شغل و درآمد خوب. در این وضعیت اقتصادی و بیکاری، همین‌که بتوانی جایگاه شغلی خوبی داشته باشی و مسکن و ... تهیه کنی تا بتوانی حداقل مستقل باشی و ازدواج کنی، بهترین نعمت است.

۸. مسکن. من ده سال مستأجر بودم و طعم سختی آن را چشیده‌ام و حالا لحظه‌به‌لحظه برای این نعمت خدا را شکر می‌کنم.

۹. هوش و استعداد. فهمیدن درس‌ها و قبولی در امتحانات، بزرگترین نعمت است. زمانی که افرادی را می‌بینم سال‌هاست نتوانسته‌اند یک مدرک ساده را بگیرند، به هوش و استعداد خودم افتخار می‌کنم.

۱۰. فرزند سالم و صالح نعمت است. زیرا فرزند نادان آبروبَر است و آرامش را از خانواده می‌گیرد.

۱۱. و پاسخ‌هایی دیگر...

 پاسخ ما بر اساس اسلام
بعد از شنیدن نظرات، گفتم: این‌هایی که شما نام برده‌اید، بسیار ارزشمند هستند و برای وجود هر نعمتی نیازمند شکرگزاری هستیم، اما از وجود نعمتی که اسلام آن را ارزشمندتر دانسته، غافل مانده‌ایم.
«بَعْدَ الإِیمَانِ بِاللَّهِ لَا نِعْمَةَ أَعْظَمَ مِنَ الزَّوْجَةِ الصَّالِحَةِ»؛۱
بعد از ایمان به خدا نعمتى بالاتر از همسر موافق و سازگار نیست.

شاید با خود تأیید کنید، اما بگویید سلامتی هم به همان اندازه مهم است یا شغل، هوش و پول هم به همان مقدار مهم است.
اما خیر، اینطور نیست؛ زیرا همسر بد می‌تواند سلامتی، پول، شغل، درآمد، فرزند، مسکن، هوش و استعداد تو را از تو بگیرد یا به حداقل برساند. و همسر خوب، با آرامشی که برای شما فراهم می‌کند می‌تواند به رشدتان و همهٔ آنچه بیان شد، به شما کمک کند و آن را به حداکثر برساند.

۱. پیامبر اکرم (ص)؛ مستدرک، ج ۲، ص ۵۳۲.


۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴

🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#علی‌اکبر_مظاهری_اصفهانی _ 
#پایگاه_اندیشوران_حوزه 
🌐 http://mazaheriesfahani.blog.ir/
#وبسایت_علی‌اکبر_مظاهری

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۸
تیر

(اندیشه‌هایی بر سجّادهٔ نمازم)

 نویسنده: مریم یوسفی عزت

بر سجادهٔ نماز نشسته بودم و به «زندگانی» می‌اندیشیدم. موج‌هایی از اندیشهٔ «اندیشناکی  بر زندگی زوج‌های جوان»، بر ذهنم عبور کرد. بی‌فاصله دست به قلم بردم و گلبرگ‌هایی از این امواج دغدغه‌مندانه چیدم و بر سبد بی‌تاب کاغذ نشاندم؛ هدیه‌ای برای همسران سعادت‌خواه.
بفرمایید!
در آستانهٔ پیمان مقدس ازدواج، باید با دقتی ژَرْف و اندیشه‌ای ژرف‌تر گام برداشت؛ زیرا آن «بله»، تنها یک کلمه نیست، بلکه دریچه‌ای است به جهانی نو؛ جهانی به وسعت تمام هستی.
 آشنایی و خواستگاری، دریچه‌ای است که سرنوشت دو جان را به هم پیوند می‌زند. پس سزاوار است که در این مسیر، هر آنچه لازم است به کار گیریم تا انتخابی سنجیده و حکیمانه انجام دهیم. از آزمون‌های روان‌شناسی و مشاوره‌های خردمندانه گرفته تا رفت‌وآمدهای خانوادگی و گفت‌وگوهای بلنددامان، همه و همه باید دست در دست هم دهند تا پرده از رازهای نهان دل‌ها برداشته شود. حتی گاه باید در موقعیت‌های گوناگون و با یاری دیگران، شخصیت یکدیگر را شناخت و به قضاوتی شایسته رسید.
بی‌گمان، هر آنچه لازم باشد، رواست که به انجام رسانیم تا آن «بله»ی مقدس را با اطمینان بر زبان برانیم، زیرا ازدواج، پیوندی است که بر پایهٔ ایمان، اخلاق، و تفاهم استوار می‌شود و نباید به آسانی و با بی‌تدبیری به آن نگریست.
اما پس از آن، بر بستر چشمه‌سار زلال پیمان، نباید کلامی بر زبان آوریم که چون تیغی بر دل همسرمان بنشیند. 
مبادا بگوییم: «آرزو داشتم همسری دیندارتر و پارساتر می‌داشتم». 
یا «دلم می‌خواست همسری بسیار زیبا و آراسته می‌داشتم». 
این سخنان، نه تنها نشان از نارضایتی و بی‌مهری دارد، بلکه چونان شعله‌ای خاموشی‌ناپذیر، خاطره‌ای تلخ در دل همسر می‌افکند. شاید او به بزرگواری سکوت کند، اما یقیناً بر عمق جانش، خاکسترهای سیاهِ ناامیدی و رنج خواهد نشست. باید به یاد داشت که هر انسانی، آینه‌ای است از خوبی‌ها و نقص‌ها؛ و آنچه در دل می‌پروریم، در رفتارمان جلوه می‌کند.

چند نکتهٔ ناب:
۱. حق ماست که در راه انتخاب، همهٔ راه‌ها را بپیماییم و از خرد و تجربهٔ دیگران بهره‌مند شویم؛ زیرا انتخاب همسر، سرنوشت‌سازترین تصمیم زندگی است و نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
۲. حق داریم هر پرسشی دربارهٔ شخصیت، خانواده و منش طرف مقابل مطرح کنیم و در پی شناختی ژرف باشیم. این پرسش‌ها نه برای ایرادگیری، بلکه برای روشن‌شدن افق‌های آینده است.

اما...

۳. حق نداریم پس از عقد، انگشت اشارهٔ ایراد را به سوی همسر دراز کنیم؛ زیرا پیمان مقدس ازدواج، عهدی است برای پذیرش و احترام متقابل، نه فرصتی برای سرزنش و ابراز نارضایتی.
۴. حق نداریم با آشکار شدن کاستی‌های ظاهری یا باطنی (کمتر یا بیش از آنچه ما به آن پی برده بودیم)، چهره‌ای تلخ و دل‌خراش به همسر نشان دهیم. محبت و مهربانی، تنها کلید بازگشای درهای بستهٔ دل‌هاست.
۵. حق نداریم پیوسته از یکدیگر گله کنیم، انتقاد کنیم و برچسب‌های ناحق و ناپسند بزنیم؛ زیرا این رفتارها، نه تنها دل‌ها را از هم دور می‌کند، بلکه پایه‌های زندگی را سست می‌‌نماید.

بلکه باید:
۶. اگر همسرمان نقصی دارد، به درخشش خوبی‌هایش اشاره کنیم تا بداند که قدردان نیکی‌هایش هستیم و او را به سوی اصلاح و بهبود سوق دهیم. این رفتار، مانند نوری است که راه تاریک را روشن می‌کند و دل‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌سازد.
۷. به همسر فرصت دهیم تا آرام‌آرام، زشتی‌های رفتاری را از خود بزداید؛ زیرا تربیت، فرآیندی است تدریجی و زمان‌بر. صبر و بردباری، از بزرگ‌ترین فضایل انسانی است که در زندگی مشترک، نقش حیاتی ایفا می‌کند.
۸. به یاد داشته باشیم که خود نیز دارای کاستی‌ها و نقص‌هایی هستیم. این آگاهی، چشم ما را بر بدی‌های دیگران نرم‌تر می‌کند و ما را به سوی بخشش و گذشت رهنمون می‌‌شود.
۹. به یکدیگر فرصت دهیم تا هم خود را بهتر بشناسیم و هم دیگری را؛ تا نهایتاً در هم‌آوایی و سازگاری، زندگی مشترکی سرشار از مهر و تفاهم بسازیم؛ زیرا شناخت عمیق، زیربنای تفاهم و همدلی است و بدون آن، زندگی چون کشتی‌ای بی‌لنگر خواهد بود.
۱۰. در کنار همهٔ اینها، به یاد داشته باشیم که مهربانی، صداقت، و وفاداری، ستون‌های اصلی هر زندگی موفق و پایدار است. همسری را برگزینیم که این ارزش‌ها را پاس دارد و خود نیز در حفظ و گسترش آن‌ها کوشا باشیم.
شاید برخی، کلام تلخ را در دل نهند و همهٔ رنج‌ها و بداخلاقی‌ها را به جان بخرند و سکوت کنند، اما حاصل این سکوت، جز خطوطی از اندوه بر چهره‌شان نخواهد بود.
بیایید قدر همسران مهربان و صبور خود را بدانیم و با مهر و عطوفت، پیوندی استوار و جاودان بیافرینیم. زندگی مشترک، نه تنها عرصهٔ عشق و محبت، بلکه مدرسه‌ای است برای رشد و تکامل دو جان که با هم‌دلی و درک متقابل، به زیباترین سرانجام خواهد رسید.

ای دل!
به یاد آور که در این سفر دو نفره، هر کلام مهربانانه، هر نگاه مستانه، و هر گذشت کوچک، چون دانه‌ای است که در خاک دل می‌کاری و درختی تنومند از آن می‌روید. پس بذر محبت را بیفشان و در آبیاری آن کوشا باش، که جز این، زندگی چون باغی بی‌ثمر خواهد بود.



۱۲ خرداد ۱۴۰۴


ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani

🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

رواج طلاق در سایه ندانستن الفبای زندگی مشترک!

حجت‌الاسلام مظاهری، کارشناس و مشاور خانواده و ازدواج در گفت‌وگو با شبستان: 

حجت‌الاسلام مظاهری گفت: بسیاری از زوج‌های جوان الفبای زندگی مشترک را بلد نیستند و مهارت‌های زندگی را نمی‌دانند و این باعث اختلاف و طلاق می‌شود. باید در این باره کار شود.

حجت الاسلام والمسلمین «علی‌اکبر مظاهری» کارشناس و مشاور خانواده و ازدواج در گفتگو با خبرنگار زن و خانواده خبرگزاری شبستان با اشاره به فرمایش خداوند در آیه ۲۱ سوره مبارکه روم مبنی بر اینکه برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و بین شما محبت و رحمت قرار داد، اظهار کرد: این آیه نه فقط برای ازدواج بلکه برای مجموعه خانواده بهترین، مناسب ترین و جامع ترین آیه قرآن است. بنده در ابتدای برخی از کتاب های خود این آیه را آورده ام که این جامع ترین، زیباترین و رساترین آیه درباره مجموعه خانواده است. یکی از ارکان این آیه ازدواج است.

وی با اشاره به مولفه های فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و شخصی در ازدواج و باید و نبایدهایی که باید بررسی شود تا آن مودت و آرامش حاصل شود، تصریح کرد: باید بگویم این سوال مجال وسیع‌تری می خواهد تا درباره آن بیشتر صحبت شود اما با توجه به مجال اندک به طور مختصر عرض کنم ما معتقدیم انسان به هر مقداری که کمال پیدا کند؛ باز هم بدون همسر نمی تواند به آرامش برسد. تکامل بدون ازدواج ممکن نیست، چه برای آقایان و چه برای خانم ها. ممکن است افراد به تکامل نسبی دست یابند اما تکامل کامل که آن را بتوانیم کمال انسانی بنامیم، بدون ازدواج ممکن نیست.

حجت الاسلام مظاهری ادامه داد: نکته دیگر درباره ازدواج این است که مهمترین مسئله در مورد ازدواج یک مراعات ملاک ها و معیارهایی است که اسلام، روانشناسی و جامعه شناسی بیان کرده اند و بعد از آن گزینش صحیح یعنی ما ملاک ها و معیارها را در دست گرفته، سپس به گزینش برمی خیزیم. ملاک ها و معیارها نقشه راه ما و گزینش، پیمودن مسیر است. در واقع برای پیمودن مسیر ویژه نقشه راهنما داریم. بر اساس این نقشه پیمایش طریق تا رسیدن به کمال مطلوب را داریم.

این مشاور خانواده با بیان اینکه برای یک ازدواج موفق نیاز به مشاوره قبل از ازدواج وجود دارد، آن هم مشاوره با مشاوری دانا و توانا بیان کرد: ما مشاوره های معمول را برای ازدواج جدی نمی گیریم. ما مشاوره قبل از ازدواج را واجب شرعی، عقلی، روانشناسی، اجتماعی می دانیم اما به این شرط که مشاوره ما با مشاوری دانا و توانا باشد آن هم با پیمایش کامل مسیر مشاوره. در این باره ذکر این نکته ضروری است که ما کتابی به نام جوانان و انتخاب همسر داریم. این کتاب درباره ازدواج است. برای افرادی که به تصمیم برای ازدواج رسیده اند و قصد انتخاب همسر دارند، دو فصل این کتاب از اهمیت بیشتری برخوردار است. یکی از این فصول معیارها و ملاک های انتخاب همسر نام دارد و دوم گزینش یعنی همان پیمودن مسیر است. چند فصل دیگر این کتاب به فضیلت ازدواج، ترغیب به ازدواج و دوران عقد اختصاص دارد.

این کارشناس با اشاره به ریشه‌یابی طلاق‌های عاطفی و حقوقی، خاطرنشان کرد: این سوال مستقل است و باید همه جانبه به آن پرداخته شود. ما کتابی به نام طوفان طلاق داریم. مفصل ترین فصل کتاب به ریشه های طلاق اختصاص دارد. به طور مختصر عرض کنم؛ ریشه های طلاق فراوان است اما یکی از دانه درشت ترین آن انتخاب نادرست در ازدواج است. مزاحی بین مردم وجود دارد که علت طلاق را ازدواج می دانند و اگر ازدواج نبود، طلاقی واقع نمی شد. ما آن را به مزاح نمی گیریم و معتقدیم نصف آن درست است اما آن را تصحیح و بیان می کنیم یکی از علت های دانه درشت طلاق انتخاب غلط همسر است. ازدواج نادرست از ریشه های دانه درشت طلاق است. متاسفانه در جامعه کنونی بازار طلاق رواج یافته و بازار ازدواج کساد شده است. ما به عنوان اندیشمندان جامعه باید در این زمینه اقدامی انجام دهیم.

حجت الاسلام مظاهری گفت: در آغاز مقدمه کتاب «طوفان طلاق» عنوان کرده ام که من هیچ وقت نمی خواستم به طور مستقل درباره طلاق مطلب بنویسم و همواره می خواستم درباره حیات، زندگانی، ازدواج و فرخندگی خانواده نگارش کنم اما الان جامعه طوری شده که بنده به عنوان یک معلم و فردی که مسائل جامعه را بررسی کرده و آنها را به نگارش در می آورم، بر این داشته که درباره طلاق به صورت مستقل بنویسم که حاصل آن کتاب طوفان طلاق است.

وی خاطرنشان کرد: دومین دلیل طلاق بعد از انتخاب غلط، نابلدی مهارت های زندگی است و مسایل اقتصادی و... در رده های بعدی قرار می گیرند. بسیاری از زوج های ما بخصوص زوج های جوان الفبای زندگی مشترک را بلد نیستند و مهارت های زندگی را نمی دانند. باید در این باره کار شود.زوج ها باید مهارت های زندگی را فرا گیرند. در کتاب طوفان طلاق نیز به این امر اشاره شده است؛ بنابراین اولین ریشه طلاق ازدواج غلط و دومین دلیل نابلدی مهارت های زندگی زوجین به خصوص زوج های جوان است.

متن کامل مصاحبه:

https://www.shabestan.news/news/1820182

۱۳ خرداد ۱۴۰۴

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

 فضائل امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) فرامکانی و فرازمانی است.
«تغییر زمانه» مجوزی برای کنار گذاشتن ارزشهای اصیل نیست.
 جوانان شیوه های «رفتار کریمانه» را مطالعه کنند.
«عشق حقیقی» مشروط به ثروت یا موقعیت اجتماعی نیست؛ دکتر مظاهری در گفت وگو با شفقنا ...

شفقنا- استاد اخلاق و خانواده با بیان اینکه خانواده های امروزی فاصلهٔ بسیاری با سیرهٔ علوی-فاطمی دارند، گفت: گویی این الگوهای بی بدیل را گم کرده ایم؛ باید با تطبیق آموزه هایشان با نیازهای روز، آنها را به زندگی امروز بازگردانیم.

حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر مظاهری در گفت وگو با شفقنا اظهار داشت: اگر قرار است کسی را به عنوان الگو برگزینیم، نخست باید امکان مشاهدهٔ عینیِ سبک زندگی او فراهم باشد. در جامعه در مواجهه با سبک زندگی معصومان(ع) معمولاً با این عذرآوری مواجه می شویم: «ما کجا و ایشان کجا؟». امام علی(ع) در نهج البلاغه پاسخی حکیمانه به این بهانه جویی ها داده اند.

وی افزود: ایشان در نامه به عثمان بن حنیف -و نیز در دیگر بخشهای نهج البلاغه- پس از توصیف ساده زیستیِ خود، خطاب به مردم می فرمایند: «شما نمی توانید همچون من زندگی کنید، اما فاصلهٔ خود را با من گسترده نسازید؛ با «ورع» و «اجتهاد» مرا یاری دهید.» این فراز از کلام امام (ع)، از جمله آموزه های همیشه زندهٔ اسلامی است که جامعهٔ امروز ما سخت بدان محتاج است.

وی ادامه داد: برخی با استناد به تغییرات زمانه، پیروی از الگوهای دینی را ناممکن می دانند درحالیکه اگر اقتدای به معصومان(ع) امکان پذیر نبود، قرآن پیامبر(ص) را «اسوهٔ حسنه» معرفی نمی کرد و ائمه(ع) مردم را به پیروی از خود ترغیب نمی کردند.

وی با ابراز نگرانی از فاصلهٔ عمیق خانواده های امروز با سیرهٔ علوی-فاطمی افزود: متأسفانه زندگی این بزرگواران در ذهن جامعه به افسانه ای دست نیافتنی تبدیل شده است؛ حال آنکه انسانیت و اخلاق -به عنوان مفاهیمی فرازمانی- همواره ثابت هستند همانگونه که در حدیث آمده: «کل مولد یولد علی الفطره.»

این کارشناس اخلاق و خانواده با اشاره به محبوبیت جهانی امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) -حتی در میان غیرمسلمانانی مانند جرج جرداق مسیحی- تأکید کرد: فضائل این دو معصوم، محدود به جغرافیا یا مذهب خاصی نیست؛ این آموزه ها در هر عصر و نسلی کاربرد دارند. تغییر زمانه مجوزی برای کنار گذاشتن ارزشهای اصیل نیست، بلکه باید با الهام از این اسوه ها، مسیر سعادت را هموار کرد.

مظاهری خطاب به اصحاب رسانه و فرهنگ گفت: رسالت ما کاهش فاصلهٔ جامعه با سیرهٔ علوی-فاطمی است. گویی این الگوهای بی بدیل را گم کرده ایم؛ باید با تطبیق آموزه هایشان با نیازهای روز، آنها را به زندگی امروز بازگردانیم.

وی با تشریح مهریهٔ نمادین حضرت زهرا(س) -که تنها به فروش زره امام علی(ع) محدود شد، افزود: امروزه جهیزیه های میلیاردی و مهریه های سنگین، به آفتی برای ازدواج تبدیل شده است. این در حالی است که پیامبر(ص) حتی هزینهٔ جهیزیهٔ دخترشان را از محل مهریه تأمین کردند. این سنتِ خردمندانه در تقابل با «جاهلیت مدرنِ» قرن بیست و یکم قرار دارد.

وی با انتقاد از مطالبات غیرمنطقی جوانان مانند درخواست خانه های مجلل هشدار داد: دوری از ساده زیستی فاطمی، جامعه را به ورطهٔ آسیبهای اجتماعی کشانده است. بازگشت به فضیلت هایی مانند قناعت و کرامت انسانی، تنها راه نجات است.

این استاد اخلاق با اشاره به عشق بی آلایش علوی-فاطمی گفت: عشق حقیقی، مشروط به ثروت یا موقعیت اجتماعی نیست. دیوان شعر منسوب به امام علی(ع) گواهی است بر این رابطهٔ بهشتی: «ما چون کبوترانی در آشیانه ای واحد بودیم که از طراوت و شادابی یکدیگر بهره مند می شدیم.» شرطی سازی عشق با مادیات، آن را به بندی آهنین تبدیل می کند که پرواز را ناممکن می سازد.

وی با اشاره به افزایش طلاق در دوران عقد، ریشهٔ این معضل را در «شکستن کرامتها» دانست و افزود: مجادلات بی پایان، توقعات فراواقعی و ناسزاگویی ها، شیرازهٔ خانواده را از هم می پاشد. در حالی که در زندگی علوی- فاطمی حتی یک مورد نزاع ثبت نشده است؛ نه به دلیل معصومیت، بلکه به سبب پرهیز از مطالبات خارج از توان طرفین.

مظاهری در پایان بر لزوم آموزشهای پیش از ازدواج تأکید کرد و گفت: جوانان باید با مطالعهٔ شیوه های «رفتار کریمانه» و دریافت مشاوره های تخصصی، پیوندی محکم بر پایهٔ احترام متقابل شکل دهند.


 متن کامل مصاحبه
https://fa.shafaqna.com/news/2050126/

۷ خرداد ۱۴۰۴

🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#علی‌اکبر_مظاهری_اصفهانی _ 
#پایگاه_اندیشوران_حوزه 
🌐 http://mazaheriesfahani.blog.ir/
#وبسایت_علی‌اکبر_مظاهری

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

 ازدواجم دارد دیر می‌شود! درد دل‌ یک دختر و پاسخ ما (۲)

 نویسنده و مشاور: علی‌اکبر مظاهری 

 از زبان مشاور

 مشاورهٔ ازدواج

 اندیشناک ازدواج و آینده

 دنبالهٔ راهکارها به این دختر اندیشناک ازدواج خود، نیز به همهٔ دختران و پسران:

۵. خودتان برای ازدواجتان تلاش کنید.
در پست پیشین، چهار پاسخ به پرسش‌تان دادیم، سپس «راویان ازدواج» را مطرح کردیم و به ایشان سفارش‌هایی نمودیم.
 اینک راهکار پنجم به خودتان (نیز به همهٔ دختران و پسران و خانواده‌ها):

 روزنه‌های امید

 تشکل‌های همسریابی و ازدواج
اکنون بافت جامعهٔ ما به‌گونه‌ای شده است که برای همسریابی و ازدواج، علاوه بر شیوهٔ سنتی، که شیوهٔ خوبی است، راه‌های دیگری نیز باید جست.
از آن شیوه‌های پسندیده، «همسریابی سازمانی» است؛ سایت‌های همسریابی، کانال‌ها، گروه‌ها، تشکل‌های محلی، ازدواج‌های دانشجویی، سازمان‌های دانشگاهی... . 
قبلاً؛ ده - پانزده سال پیش، نظر مردم، به این شیوه‌ها، منفی بود؛ به این دلیل که برخی از سایت‌ها و سازمان‌های همسریابی، خوب عمل نمی‌کردند. هنوز هم آن غیر خوب‌ها وجود دارند، اما، به‌تدریج، تشکل‌های خوب، به میدان آمدند و کارهایی پسندیده کردند. 
اکنون صدها سایت، کانال، گروه، تشکل و سازمان، در فضاهای حقیقی و مجازی، فعال‌اند. دانشگاه‌ها، مساجد، خیرخواهان و اماکن و اشخاص فراوانی مشغول کار مبارک «معرفی»، «واسطگی»، و «روایت‌گری» ازدواج‌اند. از فعالیت‌های اینان، نتایج شایانی پدید آمده است. 
اما هنوز، برخی از خانواده‌ها، به‌خصوص پدران و مادران، به اینان بدبین‌اند. یا چندان خوشبین نیستند. بعضی از خود جوانان نیز هنوز دلشان به کار ایشان، گواهی نمی‌دهد. از این رو، خود را از ثمره‌های این شیوهٔ خجسته، محروم می‌کنند.

دیدگاه ما
ما می‌گوییم: باید بدها و خوب‌ها را تفکیک کرد. تکلیف ما با بدها معلوم است؛ همچنان به آنان اعتماد نمی‌کنیم، اما از خوب‌ها باید استفاده کنیم. شاید بتوان گفت که خوب‌ها دارند بیش از بدها می‌شوند. اعتماد جامعه و خانواده‌ها و جوانان، به اینان، رو به افزایش است. 
ما اینک، در مشاوره‌هایمان، شاهد ازدواج‌های فرخنده‌ای هستیم که محصول کار همین تشکل‌ها است.

پاداش عظیم خداوند بر ایشان؛ راویان نیکوپندار و نیکوکردار ازدواج.

۵ خرداد ۱۴۰۴

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

مشاوره قبل از ازدواج؛ ضرورتی که نمی‌توان نادیده گرفت!

حوزه/ هم‌چنان که هر سفری، پیش از آغاز، نیازمند نقشه و رهنمود هستیم، گام نخست در شروع زندگی مشترک نیز، بهره گیری از مشاوران توانمند و دانا است . مشاوره قبل از ازدواج، فرصتی برای شناخت عمیق‌تر خود و شریک آینده، و آگاهی از چالش‌های احتمالی و راه‌های حل آن‌هاست.

به گزارش خبرگزاری حوزه، جایگاه والای ازدواج در حیات فردی و اجتماعی همواره مورد توجه بوده و با توجه به پیچیدگی‌های زمانه، ضرورت تصمیم‌گیری آگاهانه در این گام مهم بیش از پیش احساس می‌شود.

متاسفانه هنوز در برخی ذهن‌ها تصور ازدواج به مثابه «هندوانه دربسته» پابرجاست؛ اما خوشبختانه امروزه با بهره‌مندی از مشاوره های تخصصی، و مشاوره‌ای آگاه و توانا امکان شناخت عمیق‌تر و تصمیم‌گیری درست‌تر در این امر حیاتی فراهم است.

رسانه رسمی حوزه در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین علی اکبر مظاهری کارشناس و مشاور خانواده و ازدواج به این موضوع پرداخته که تقدیم نگاه شما خوبان می شود.



* با سلام و تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری حوزه قرار دادید، مشاوره قبل از ازدواج را به چه میزان، مؤثر می‌دانید و تا چه حد به موفقیت زوج‌ها در آینده کمک می‌کند؟

پاسخ:

اینکه برخی افراد با دیدن یک نفر، او را به دلیل «به دل ننشستن» رد می‌کنند، رویه‌ای است که ما آن را تایید نمی‌کنیم. پیشنهاد می‌کنیم کمی بیشتر صبوری کنید، به شناخت شخصیت و فضایل او بپردازید. چه بسا این شناخت عمیق‌تر، منجر به ایجاد علاقه شود؛ اما اگر پس از تمام این تلاش‌ها، باز هم علاقه‌ای شکل نگرفت، ما چنین ازدواجی را تایید نمی‌کنیم و از عواقب آن نگرانیم.



در این راستا، با طرح این پرسش، وارد بحث مهم‌تری می‌شوم:

«مشاوره پیش از ازدواج آری یا نه؟». این عنوان فصل جدید سخنان من است. ما مشاوره پیش از ازدواج را واجب می‌دانیم؛ البته با این تاکید که مشاور باید فردی دانا و توانا باشد. در غیر این صورت، ممکن است به نتیجه مطلوب نرسیم.

در واقع، اگر مشاوره نکنیم، قطعا ضرر کرده‌ایم و اگر با مشاور دانا و توانمندی مشورت کنیم، یقینا سود خواهیم برد.

مشاور دانا و توانا، خود می‌داند چه موضوعاتی را باید مطرح کند و در واقع، سوالات مناسب را در دهان شما خواهد گذاشت. علاوه بر این، مطالب مورد نیاز برای پرسش را در کتاب‌های معتبر و غنی جستجو کنید.

این پرسشنامه‌های بیست سوالی یا صد سوالی که در فضای مجازی منتشر می‌شوند، اعتبار چندانی ندارند و باید از فیلتر مشاور دانا و توانا عبور کنند و ممکن است برخی از سوالات، نه تنها مفید نباشند، بلکه ضرر هم داشته باشند.

گاهی سوالاتی که مطرح می‌کنیم، برگرفته از نوشته‌ها و خوانده‌ها هستند و از دل خودمان برنمی‌آیند؛ بلکه صرفاً آموخته‌ایم و آن‌ها را تکرار می‌کنیم. این موضوع می‌تواند طرف مقابل را بترساند.

در مشاوره‌ها، بسیار اتفاق افتاده که یکی از طرفین به طور خصوصی به ما گفته که سوالات طرف مقابل او را ترسانده و او نگران است که پشت این سوالات، عقاید و افکار خاصی نهفته باشد؛ بنابراین از پرسیدن سوالات بیهوده، تکراری و کلیشه‌ای خودداری کنید.

اصلاً نیازی نیست که بیش از حد سوال بپرسید؛ بلکه اجازه دهید معاشرت، جایگزین سوالات شود.

متاسفانه، گاهی اوقات دختر و پسری پس از دو سه جلسه گفتگو، برای مشاوره می‌آیند و ما به آن‌ها می‌گوییم که سوال پرسیدن کافی است. اینقدر وقت خود را صرف سوال و جواب نکنید؛ بلکه به جای آن، سعی کنید شخصیت یکدیگر را بشناسید، حرف‌های متفاوت و متفرقه بزنید و مسائل گوناگون را مطرح کنید. اگر هم نمی‌دانید چگونه، از مشاور خود راهنمایی بخواهید. پس، ما بر مشاوره پیش از ازدواج، تاکید فراوان داریم.



* تکلیف تست‌ها و فرم‌هایی که امروزه در مراکز مشاوره از دختر و پسر گرفته می‌شود چیست؟ آیا باید آن‌ها را جدی گرفت؟

پاسخ این است که این پرسش‌ها، آزمون‌ها و مشاوره‌های کلیشه‌ای، تعیین‌کننده سرنوشت نیستند. ما تنها ۲۰ درصد به آن‌ها بها می‌دهیم. آن‌ها همچون آزمایش‌هایی هستند که طبیب حاذق برای شناخت بهتر بیمار و درمان او تجویز می‌کند.

درمانگر اصلی، پزشک است، نه آزمایش‌ها.

این ابزارها تنها یاری‌رسان هستند و ۲۰ درصد از مسیر را روشن می‌سازند.

اگر مشاور، صرفاً بر اساس نتایج آزمون‌ها، حکم به عدم سازگاری شما داد، سخنش را باور نکنید؛ چنین قضاوتی قاطعانه و بی‌مایه است و اگر بر مبنای همین آزمون‌ها، سازگاری کامل شما را اعلام کرد و ازدواج را تجویز نمود، باز هم اعتماد نکنید.

در تجربیات مشاوره‌ای خود، بسیار مشاهده کرده‌ایم که اتکای صرف به آزمون‌ها و قضاوت‌های عجولانه، بنیان زندگی مشترک را سست نموده و راهکارهای ارائه شده، نه تنها گره‌گشا نبوده، بلکه به کلاف سردرگم مبدل گشته است. از این رو، شایسته است در ارزیابی نتایج آزمون‌ها، نگاهی عمیق و موشکافانه داشت و آن‌ها را تنها به مثابه چراغی راهنما، نه تمام مسیر، در نظر گرفت.

ارزش این آزمون‌ها، حداکثر ۲۰ درصد بوده و تفسیر و تحلیل آن‌ها باید به دست مشاورانی خبره و کارآزموده سپرده شود. از پذیرش بی‌چون‌وچرای نظرات فردی که صرفاً مبادرت به گرفتن آزمون نموده، پرهیز کنید و همواره به یاد داشته باشید که تحلیل و تفسیر درست، نیازمند دانش و تجربه‌ای ژرف است.



* مشاور چگونه می‌تواند در «به دل نشستن» یا «ننشستن» فرد مقابل کمک کند؟

در پاسخ، حکایتی را از تجربیات مشاوره‌ای خود نقل می‌کنم.

حکایت دختر خانم و خواستگار رد شده: دختر خانمی که خواستگاران قبلی را نپسندیده بود، به خواستگاری علاقه‌مند شد، اما پسر او را رد کرد. دلیل پسر، استخاره بود، اما واقعیت این بود که فرصت کافی برای دیدن و شناخت دختر را نداشت.

پدر دختر، از دوستان من بود و از من خواست تا به آنها کمک کنم. پس از بررسی شرایط، متوجه شدم که پسر تنها در یکی دو جلسه و در فضایی نامناسب (دختر با حجاب کامل و نور کم) با دختر ملاقات کرده و چهره او را به درستی ندیده است.

به پسر پیشنهاد دادم که برای مشاوره به مرکز مراجعه کند.

او پس از حضور در مرکز و صحبت، اعتراف کرد که فرصت کافی برای شناخت دختر نداشته و چهره او را به درستی ندیده است.

با هماهنگی، قرار شد دختر و پسر در بوستانی (در ساعتی خلوت و در نور روز) با یکدیگر دیدار کنند و فرصت بیشتری برای شناخت یکدیگر داشته باشند.

به پسر توصیه شد که به صورت عمدی کمی عقب‌تر از دختر حرکت کند تا قامت او را ببیند و همچنین در هنگام صرف نوشیدنی در کافه، به چشمان او نگاه کند. دختر نیز توجیه شد که در این دیدار چهره خود را کمی باز کند.

در اسلام فرموده‌اند که چهره‌ها را باز کنید و به قول پیامبر اکرم، «الیها» (به آن/او) بنگرید.

این موضوع برای دختر هم توضیح داده شد و پذیرفتند.

به پدر دختر گفتیم که این دو نفر را در ساعت تعیین شده به بوستان ببرند و نزدیک مغرب آنها را برگردانند، و کارهای دیگری که گفته بودم را انجام دهند.

نزدیک غروب، پسر با پدر دختر تماس گرفت و اجازه رفتن به حرم برای نماز را درخواست کرد و آنها برای نماز به حرم رفتند و بعد از نماز، پسر با پدر دختر تماس گرفت و اجازه رفتن به جمکران را خواست.

در پایان این جلسه پسر و دختر نظرشان مثبت بود. آن‌ها با هم ازدواج کردند ازدواج موفقی داشتند و اکنون هم صاحب فرزندی هستند.



* نقش مشاور دانا و توانا در انتخاب عاقلانه یا عاشقانه جوانان چیست؟

مشاور می‌تواند کمک کند و با درک عشق و احساسات درونی و با ملاحظه کردن مواردی می‌تواند به جوانان کمک کند و اگر عشق افراطی باشد و مسائل کلیدی و جزئی نادیده گرفته شده باشند.

مشاور می‌تواند بدون برخورد تند و بدون سر لج انداختن، به جوانان کمک کند. ممکن است جوانان واقعاً عاشق هم باشند و نتوانسته‌اند مسائل مهم‌تر و واقع‌بینانه‌تر را درک کنند. مشاور می‌تواند به تعدیل این شرایط کمک کند و درک عمیق‌تری از مسائل به آن‌ها بدهد و در نهایت مشاور می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا عشقشان را با خرد و واقع‌بینی همراه کنند و برای آینده برنامه‌ریزی کنند.



 متن کامل مصاحبه
 https://www.hawzahnews.com/news/1251158

@HawzahNews / خبرگزاری‌حوزه

۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴

🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#علی‌اکبر_مظاهری_اصفهانی _ 
#پایگاه_اندیشوران_حوزه 
🌐 http://mazaheriesfahani.blog.ir/
#وبسایت_علی‌اکبر_مظاهری

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

 چشمان زیبابین کجاست؟!

 نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

 زیبایی‌های اخلاق (۱۴)

 اشاره
 قرارمان با شمایان؛ خوانندگان خوبمان، این است که از اخلاق بنویسیم و گوشه‌هایی از زیبایی‌های اخلاق را بنمایانیم و نیز پاره‌ای از اخلاق‌مداران را نشان دهیم، تا جان‌هایمان فربه شود و مبادا از نبود کرامت‌های اخلاقی، ناامید شویم و مبادا بپنداریم که عصر انسانیتِ کریمانه، گذشته است. 
اینک با هم شویم و سر قرارمان رویم.

زین همرهانِ سست‌عناصر دلم گرفت 
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست۱

 طرح یک معما
هنوز نمی‌دانم چرا آدمیان، جنبهٔ‌های منفی دیگران را بیش از جنبه‌های مثبتشان می‌بینند، حال آن‌که مقتضای فطرت انسانی، که همانا سرشت خدایی‌ است، دیدن زیبایی‌ها است، نه پلشتی‌ها.
شاید دلیل‌ این پلیدبینی، فرهنگ آلودهٔ جامعه‌ها است، نیز تربیت‌های غلط خانوادگی، که اندک و اندک در میان مردمان پدید آمده است، بر اثر پاره‌ای از عوامل ناراست اجتماعی.
هرچه که هست، اکنون در جامعهٔ ما جنبه‌های پلشت پدیده‌ها بیشتر دیده می‌شود، و در روابط انسانی، بدی‌ها بیش از خوبی‌ها نمایان می‌گردد. دیدن عیب‌های آشکار مردمان و نمایاندن عیب‌های پنهان آنان، از مصداق‌های دانه‌درشت این رَویهٔ ناروا است.
 اینجا میدان وسیعی برای جَوَلان قلم هست تا این موضوع را از زاویه‌های اخلاقی، روان‌شناسی، فلسفی، جامعه‌شناسی، تربیتی بکاود، و اما چون مجال رسانه‌های مجازی اندک است، تفصیل مطلب را وامی‌گذاریم برای هنگام کتاب‌شدن این نوشته‌ها. به خواست خدا.

 اکنون بر سر سخن خود شویم و از زیبایی‌های اخلاق بگوییم.
پیامبر رحمت - که بر او و خاندانش درود خدا باد - فلسفهٔ پیامبری خود را رشد و تکمیل ارزش‌های اخلاقی بیان فرموده است: 
«إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ»؛۲
من از آن رو برانگیخته شدم که: اخلاق کریمه و صفات ستوده و انسانى را در بشر به کمال رسانم و به پایان آرم.
اخلاق، به معنای خنده؛ خندیدن و خنداندن، نیست. آری؛ یکی از شاخه‌های اخلاق، خوش‌خلقی است، اما ای‌بسا خنده‌ای که ضد اخلاق است؛ مثلا اگر با رنجانندگی و غیبت‌ و تهمت، همراه باشد.

 مردی چونان طلای ناب!
  آیت‌الله شبیری زنجانی؛ نمونه‌ای جان‌نشین
با یکی از دوستان، دربارهٔ اسوه‌های اخلاقی سخن می‌گفتیم. ایشان گفت:
«من مدت ده‌سال در درس خارج فقه آیت‌الله شبیری زنجانی حضور داشتم. ایشان، در این مدت ده‌ساله، حتی یک‌بار به هیج‌کدام از شاگردان توهین نکرد. با هیچ‌کس تندی نکرد. هیچ‌کس را مسخره نکرد. هیچ‌کس را نرنجاند. در پاسخ سؤال و اشکال هیچ شاگردی سخنی نگفت که شرمنده‌اش کند؛ اگرچه سؤال یا اشکالش بی‌‌مورد یا ناوارد بود.»۳

کسانی که با شیوهٔ درس‌های حوزه‌های علمیه آشنا باشند، به‌خصوص درس خارج فقه، که درسی است استدلالی و پر‌کنکاش، می‌دانند که در این درس‌ها، مباحثه‌ها و پرسش‌و‌پاسخ‌های بسیاری صورت می‌گیرد.
اکنون در نظر آورید یک استاد را که در میان انبوهی از شاگردان، درس استدلالی «خارج فقه» را تدریس کند و با انبوه سؤال‌ها و اشکال‌های درست و نادرست، وارد و ناوارد، مواجه شود و در مدت ده‌سال حتی یک سخن تلخ نگوید و به هیچ‌کس اهانت نکند.
قبول داریم که سخت است، اما ناممکن نیست. حوصله‌ورزی و دندان‌برجگرفشردن و اخلاق‌ورزی می‌طلبد. اما حقا که ارزشش را دارد.

اخلاقم آرزوست...

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

۱. مولوی؛ دیوان شمس.
۲. مکارم‌الأخلاق؛ ج ۱، ص ۱۶.
۳ استاد سیدعباس مدرسی.

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

 وقتی همه ملاک‌های ازدواج کامل است، اما دل نمی‌خواهد؛ چه باید کرد؟

 حجت‌الاسلام علی‌اکبر مظاهری، کارشناس و مشاور خانواده در مصاحبه با خبرگزاری حوزه:
اهمیت ایجاد علاقه قبل از عقد
متأسفانه می‌گویند: «حالا ازدواج کنید، علاقه بعداً به وجود می‌آید!» این سخن اشتباه است و هیچ تضمینی برای آن وجود ندارد.
تا علاقه ایجاد نشده، عقد نکنید.
عشق محور زندگی است.

 در میان مردم این تصور رایج شده که اگر در نظر اول، فردی به دل‌تان نشست، که نشست، وگرنه دیگر نمی‌نشیند؛ یا اگر در نظر اول او را نپسندیدید، دیگر هرگز نمی‌پسندید. این سخن کاملاً اشتباه است.

 اگرچه همه معیارهای عقلانی برای ازدواج فراهم باشد، اما دل به آن رضایت ندهد، نباید این احساس را نادیده گرفت. عقل و عشق هر دو در انتخاب همسر نقش اساسی دارند و باید همزمان مورد توجه قرار گیرند. صرفاً تکیه بر ملاک‌های منطقی بدون در نظر گرفتن علاقه قلبی می‌تواند به انتخابی ناقص منجر شود. بنابراین، توصیه می‌شود در تصمیم‌گیری برای ازدواج، هم عقل و هم دل را دخیل کنید تا انتخابی کامل و پایدار داشته باشید.

 متن کامل مصاحبه:
https://www.hawzahnews.com/xdDQQ

@HawzahNews / خبرگزاری‌حوزه

۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#علی‌اکبر_مظاهری_اصفهانی _ 
#پایگاه_اندیشوران_حوزه 
🌐 http://mazaheriesfahani.blog.ir/
#وبسایت_علی‌اکبر_مظاهری

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

عبادت‌گاه‌های دربسته! (یادداشتی برای یک سفر تفرُّجی)

 نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

امروز رفته بودم برای تفرُّج؛ همان تفریح، به منطقهٔ کهک. هرهفته از این تفرج‌ها دارم. 
برای گزاردن نماز مغرب، به امامزاده عیسی رفتم؛ نزدیک روستای ونارچ. بسته بود. امامزاده‌ای با ساختمانی باشکوه، با رواق و سالن بزرگ، با گنبدی نقره‌‌گون، در کنار استخری و چشمه‌ای و باغ‌هایی انبوه، جایی برای یک نمازخواندن نداشت.
به روستای ونارچ رفتم. مسجد امام رضا. این هم بسته بود! ساعت، حدود هفت‌وچهل‌وپنج دقیقه؛ ۱۹:۴۵؛ بود که رسیدم. حدود چهل دقیقه از اذان مغرب گذشته بود. مسجد هم بسته و تاریک بود. نماز جماعت دارند. زود نماز را گزارده بودند و درِ مسجد را بسته بودند. مسجدی است بزرگ و مجلل.
 با خود اندیشیدم: آن امامزادهٔ شکوهمند و این مسجد پرهزینه، به‌چه‌کار می‌آیند. مگر این‌ها برای عبادت و نیایش بندگان خدا بر‌‌پا نشده‌اند؟ 
با خود گفتم: به کجا گلایه برم؟ به ادارهٔ اوقاف؟ به امور مساجد؟
منصرف شدم. 
وضو داشتم. در گوشه‌ای، در تاریکی، نماز خواندم و به قم برگشتم... .

۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری