وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشتغال زنان» ثبت شده است

۲۹
مهر

     » نوشته ای از خانم انسیه نوش آبادی

بین زن ومرد، همچون موجودات دیگر، تفاوت های بسیار وجود دارد. بنا به گفته زیست شناسان، هر سلول بدن مرد با هر سلول بدن زن تفاوت دارد. حتی تندروترین فمینست ها نیز، با آن که سعی  در اختفا و از بین بردن تفاوت ها دارند، به وجود آن ها معترف اند. آن چه مهم است، نوع نگرش درست ما در قبال تفاوت هاست. نگرش درست ما برخاسته از علم و آگاهی به وجود تفاوت ها و نقش جدی شان در ایجاد عشق و تکامل است. زیرا تفاوت های این دو جنس مخالف، به گونه ای طراحی شده است که هر یک از زوجین به وسیله دیگری به تکامل و تعادل می رسد. روانشناسان معتقدند که سردی بدن مرد با گرمی بدن زن، متعادل می شود و قاطعیت او با انتقاد پذیری زن و قدرتش با عشق زن، متوازن می گردد.

بنابراین

  • علی اکبر مظاهری
۲۵
ارديبهشت

» نویسنده: جناب آقای محمد دهقانی زاده(خارج علوم حوزوی، ارشد تاریخ تشیع)

 

 

اشتغال[خانم ها]؛ چاقویی دو لبه!

«یکی از گزینه‌های انرژی سوز در شهرها، خصوصاً کلان‌شهرهایی مانند تهران، طولانی بودن مسیر منزل تا محل کار است. شهروندانی که فاصله منزل تا محل کارشان طولانی است، می‌توانند این فاصله را با جابجایی محل کار یا منزل خود کوتاه کنند تا هم در باز شدن گره ترافیکی خصوصاً در ابتدا و انتهای ساعت کاری مشارکت کنند و هم در کاهش آلودگی هوا و مصرف سوخت سهیم باشند.»

۲۶
خرداد

 


>> از زبان مشاور

                                                                         صادق و فاطمه
صادق، که سال چهـارم دانشگاه را می‌گـذراند و دو سالی بود که با فاطمه، که دانشجـوی سال دوم بود، ازدواج کـرده بود، به مشـاوره آمد. فرو شکسته و تلخکام می‌نُمود. او و همسـرش را می‌شناختم و از زندگی‌شان باخبر بودم. به شوخی گفتمش: هان! از زندگیِ متأهّلیِ دانشجویی، درمانده شده‌ای؟ نمی‌توانی همسرداری و درس‌خواندن را با هم جمع کنی؟ هنر آن است که آدم، هم همسر باشد هم دانشجو؛ تنها دانشجو بودن یا تنها همسر بودن که هنر نیست!
اخـم صادق کمی باز شد و به زور، لبخند تلخی زد. آن گاه مهربـانانه و جـدّی به او گفتم: چـه شده؟ حال همسرت چطور است؟...

  • علی اکبر مظاهری