راهکارها
1. برنامه نویسی
برای شبانه روزمان برنامهای دقیق بنویسیم. در ذهن داشتن برنامه، کافی نیست. آن را روی کاغذ بیاوریم. همه کارهایمان رابر 24 ساعت تقسیم کنیم و برای هر کار، زمانی«به اندازه» اختصاص دهیم.
نوشتن دقیق برنامه شبانه روز، از اصول اصلی مدیریت زمان است و در ظفرمندی آدمی تأثیری شایان دارد.
چه نیکو گفته اند:
توزیع الوقت توسیعه و تشتیت الوقت تفویته؛
مدیریت زمان و برنامه ریزی، بهره وری زمان را بیشتر می کند
و پراکنده کاری و بی برنامگی، سبب اتلاف وقت می شود.
«دور ریز»های اوقات، از زیانهای بزرگ عمر بشر است.
تمثیل
جوی آبی را در نظر آورید که شکافهایی دارد. بخشیهایی از آب این جوی، در میانه راه، تلف میشود و چه بسا آبی که به بوستان میرسد، نیمی از آبی باشد که از چشمه جوشیده است.
اکنون کانالی بیشکاف را به ذهن آورید که مسیر آن با مهندسی ماهرانه طراحی شده و آب را از کوتاهترین مسیر و در کوتاهترین زمان و با کمترین هدر روی، به بوستان میرساند.
روشن است که شادابی دو بوستانی که این دو جوی به آن ها آب می رسانند، بسیار متفاوت است.
شاید تکرار آن مثال قدیمی که «وقت از طلا گرانتر است، زیرا با وقت میتوان طلا تحصیل کرد اما با طلا نمیشود زمان را خرید»، ملال آور باشد؛ از بس تکرار شده است، اما واقعیت اسفبار این است که ما در بذل طلا بخل میورزیم، اما در هدر دادن زمان، سخاوتمندیم.
تمثیلی دیگر
کتابخانهای را در نظر آورید که پنج هزار جلد کتاب دارد و کتابهایش موضوع بندی و طبقه بندی نیستند و کتابدار ماهری ندارد. بخشی از اوقات خواننده در این کتابخانه هدر میرود. او خسته و سرگردان میشود و ثمرهای اندک نصیبش میشود و یا هیچ فایدهای نمیبرد.
اکنون کتابخانهای را به ذهن آورید که کتابهایش به دقت موضوع بندی و طبقه بندی شده و کتابداری ماهر، آن را اداره میکند و همواره مهیای کتابرسانی به خوانندگان است. کتابخوانان این کتابخانه، در کوتاهترین زمان، بیشترین بهره را میگیرند و بیآنکه خسته و کلافه شوند، به مقصود میرسند و انگیزهشان برای ادامه مطالعه، در اوقات بعد، افزون میشود.
نکته
در نوشتن برنامه، جایی برای اوقات فراغت نیز در نظر گیریم. برنامه را چندان فشرده نکنیم که کلافه شویم و از ادامه مسیر، دلسرد گردیم.
نکته دیگر
در برنامه نویسی، نیازمند تجدید نظر، دوباره نویسی، اصلاح، و ویرایش نیز هستیم.
اکنون قلم و کاغذ را برداریم و به ترسیم دقیق مسیر عبور پاره های عمرمان بنشینیم.
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل ایام بریم
تا پست دیگر. ان شاءالله.