سمانه و سجاد (3)
در این پست، به بخش دوم پاسخ مان یعنی ارائه ی راهکار به سمانه هایی که پسر مورد نظرشان ازدواج کرده است، می پردازیم: ...
1. امثال شما، در این جهان، بسیار بوده و هستند و خواهند بود. شما نه اولین هستید و نه آخرین خواهید بود. شما، از این نمونهها، اندک دیدهاید، یا غیر از قضیۀ خودتان، اصلاً ندیدهاید، اما من که مشاور هستم، از این نمونهها فراوان دیدهام؛ به قدری که حکایت شما برایم نامأنوس و تعجب برانگیز نیست. پس این مسئله، که دردناک هم هست بسیار است. در تاریخ و حکایتهای کهن و حتی افسانهها نیز مشابههای فراوانی دارد. دردی است مانند بسیاری از دردهای دیگر حیات بشر.
آن را بپذیرید و با آن کنار بیایید و سپس از آن عبور کنید و در پی استمرار حیات باشید.
2. دعاهایتان نزد خداوند محفوظ است. حال که دعاهایتان در این قضیه خاص اجابت نشد، برایتان ذخیره میشود و در جاهای دیگر زندگی به کارتان میآید؛ هم در زندگی این جهانی، هم در حیات آن جهانی.
در آموزههای دینی ما آمده است که وقتی آدمی، در جهان آخرت، آثار فرخندۀ دعاهای مستجاب نشدۀ دنیایی اش را میبیند، آرزو میکند که ای کاش هیچکدام از دعاهایم در دنیا مستجاب نمی شد تا اکنون، که به آنها بیشتر نیاز دارم، این همه پاداش را دریافت میکردم. امیدتان به خدا و خوش گمانی تان به لطف الاهی را از دست ندهید. بدانید که خداوند از همه کس به شما مهربان تر است.
3. آن پسر دیگر ازدواج کرده است. شما از او به کلی چشم بپوشید و امیدتان را از او قطع کنید. سختی این کار را درک میکنم، اما میدانم که از عهده اش بر میآیید. از خداوند، در این دل بریدن، مدد بطلبید. حتماً یاری تان میکند و کار را بر شما آسان میفرماید.
دیگر، به هیچ وجه و نزد هیچ کس، این قضیه را مطرح نکنید. اصلاً و ابداً، مگر نزد مشاوری دانا برای گرفتن راهکار برای عبور از این ماجرا و تسکین روان.
4. گذر زمان، کار را آسان میکند. این عامل، از نعمتهای بزرگ خداوند است به بشر. اگر این عامل نمی بود، آدمیان تاب تحمل کثیری از داغها و مصیبتها و رنجها را نداشتند و از پای در میآمدند.
در نظر آورید پدر و مادری را که فرزندشان را از دست میدهند. در روزهای اول چنان داغدارند که میپندارند دیگر توان ادامۀ زندگی را ندارند. اما، با گذر زمان، داغشان سرد و سردتر میشود و به زندگی طبیعی باز میگردند.
5. خداوند عادل است و به مقدار سنگینی مصیبت، صبوری و طاقت میدهد. از این روست که مردمان، بر مصائب گران، طاقت میآورند و آنها را مانند دیگر مسائل زندگی، از سر میگذرانند. شما به این علامت و لطف خدا امید ببندید و آثار خجستهاش را تجربه کنید.
6. در نخستین فرصت، ازدواج کنید؛ با مردی لایق، این کار، مسئله را کاملاً حل میکند. «عشق را عشقی دگر بُرّد مگر.»[1] با ازدواج و انس گرفتن با همسری شایسته، جالی خالی دلتان پر میشود و سوز قلبتان تسکین مییابد. یادتان باشد که این مسئله را با همسر آینده تان نباید مطرح کنید؛ به هیچ وجه.
7. اوقات خود را پر کنید از برنامههای مفید؛ مانند: ادامۀ تحصیل، مطالعۀ کتابهای دوست داشتنی، ورزش، تفریح، دیدار با دوستان سازگار، نیایش و عبادت، همنشینی با مثبت اندیشان، هدف گذاری برای تکامل؛ هدفهایی ارزشمند.
8. برای بهتر مدیریت کردن حالات روحی تان به مشاوری دانا و ماهر مراجعه کنید و از او راهکار بگیرید. این کار میتواند تأثیر شایانی در حلّ مسئله تان داشته باشد.
اگر باز سؤالی داشتید یا راهکار خواستید، ارتباط بگیرید تا راهنمایی کنم. منتظر دریافت خبرهای خوب از جانب شما هستم. الاهی خوشبخت باشید.
- ۹۴/۱۲/۲۷