اخلاقم آرزوست... (1)
اشاره
این پست را پارسال نوشتم و منتشر کردم. علاوه بر کانال و وبلاگمان، در برخی از نشریهها و مجلهها نیز منتشر شد. آن زمان، این مطلب را به مناسبتی نوشتم و منتشر کردم، اما آن مناسبت را نگفتم؛ میخواستم اخلاق مراعات شود. اکنون نیز به مناسبتی بازنشرش میدهم. حالا هم مناسبتش را نمیگویم، به همان دلیل!
پیامبر رحمت - صلی الله علیه و آله - فلسفه پیامبری خود را رشد و تکمیل ارزشهای اخلاقی بیان فرمودهاند: "انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق."
اخلاق، به معنای خنده؛ خندیدن و خنداندن، نیست. آری، یکی از شاخههای اخلاق، خوشخلقی است. ایبسا خندهای که ضد اخلاق است؛ مثلا اگر با رنجانندگی و غیبت، همراه باشد.
حکایتی اخلاقی
با یکی از دوستان، درباره اسوههای اخلاقی، سخن میگفتیم. ایشان گفت:
"من مدت ده سال در درس خارج فقه آیتالله شبیری زنجانی حضور داشتم. ایشان، در این مدت دهساله، حتی یکبار به هیجکدام از شاگردان توهین نکرد. با هیچکس تندی نکرد. هیچکس را مسخره نکرد. هیچکس را نرنجاند. در پاسخ سوال و اشکال هیچ شاگردی سخنی نگفت که شرمندهاش کند؛ اگرچه سوال یا اشکالش بیمورد یا ناوارد بود."
کسانی که با شیوه درسهای حوزههای علمیه آشنا باشند، بهخصوص درس خارج فقه، که درسی است استدلالی و پرکنکاش، میدانند که در این درسها، مباحثهها و پرسش و پاسخهای بسیاری صورت میگیرد.
اکنون در نظر آورید یک استاد را که در میان انبوه شاگردان، درس استدلالی "خارج فقه" را تدریس کند و با انبوه سوالها و اشکالهای درست و نادرست، وارد و ناوارد، مواجه شود و در مدت ده سال حتی یک سخن تلخ نگوید و به هیچکس اهانت نکند.
قبول داریم که سخت است، اما ناممکن نیست. حوصلهورزی و دندانبرجگرفشردن و اخلاقورزی میطلبد. ارزشش را دارد.
انسانم آرزوست...
علیاکبر مظاهری ۲۹/مهر/۹۶
@mazaheriesfahani_ir
- ۹۷/۰۸/۰۹