مرد بیبدیل (۴)
یک روحانیِ حکومتیِ متفاوت!
ادامۀ پست قبلی
🔻تفاوت پنجم: چون با مردم انس داشت و مناصب، او را از آنان جدا نکرده بود، از درد مردم بهدرستی خبر داشت و آنها را در صحبتهای خود منعکس میکرد. سخنانش از جنس واقعیتها بود، نه از جنس توهمات. زمینی حرف میزد، نه آسمانی! یک بار در بحثی با آیتالله یزدی، به او گفته بود: شما نانوایی سنگکی نمیآیی که بدانی در میان مردم چه خبر است.
🔻تفاوت ششم: هرچند بسیار به نظام علاقهمند بود، ولی در حکومت هضم نشده و عقلش را تعطیل نکرده بود. لذا میتوانست مستقلاً فکر کند و صاحب نظر باشد. در موارد متعددی (مثل سیاست خارجی) نظرش با فضای کلی حکومت ناسازگار بود و برای خودش استدلال داشت.
🔻تفاوت هفتم: از اصول و مبانی نظام دفاع میکرد، ولی خود را بلندگوی فریادهایِ هر روز دیگران نمیدانست، لذا سخنانش در خطبهها تکرار مواضع صداوسیما نبود. پس از وقایع سال ۸۸ با اینکه برای واگوکردن تحلیلهای رایج، تحت فشار بود، به این خواسته تن نداد و بهمرور از این منصب کناره گرفت.
🔻تفاوت هشتم: هرچند به امور سیاسی تعلق خاطر داشت، ولی شأن اصلیاش را در روحانیبودن حفظ کرده و به آن پایبند بود. اول روحانی بود و بعد حکومتی، لذا شخصیت مستقل حوزوی خود را برای امور حکومتی قربانی نمیکرد و آلت فعل سیاسیون قرار نمیگرفت. برای او سنگین بود که مثلاً مؤتلفه در مدرسین حوزه تأثیرگذار باشد و علما تابع عوام شوند. همان مصیبتی که در روحانیت تهران اتفاق افتاد و موجب اعتراض و استعفای آیتالله مهدوی کنی - بهدلیل دخالت باهنر، نبوی و بادامچیان در امور جامعه روحانیت - شد. (ر.ک. خاطرات ۷۵ هاشمی، ص۳۲۳)
🔻تفاوت نهم: خودش حکومتی بود، ولی با حکومتیشدن حوزه بهشدت مخالف بود. در این موضوع تحثتأثیر شخصیت آیتالله گلپایگانی بود و سفارش او را یادآور میشد که با اشک و بغض فرموده بود: ما تا اینجا حوزه را نگه داشتیم، مبادا شما آن را از دست بدهید!
🔻تفاوت دهم: خود را در حصار روحانیونِ نظام قرار نداده و ارتباط خود را در حوزه با گرایشات مختلف حفظ کرده بود و با آنها مراوده داشت. بر اثر این ارتباطات، دچار تنگنظری اهل قدرت نبود، چه اینکه این عالم انقلابی اصیل در میان گروههای مختلف از حرمت برخوردار بود.
🔹ادامه دارد... .
نویسنده: محمدسروش محلاتی
۹۹/۳/۲۱
- ۹۹/۰۳/۲۱