وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

برگ درختان

سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۵:۲۵ ب.ظ

⭕️ عبرت‌های کرونایی (۹)

✍🏻 نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

✅ بازشدن وجدان‌ها!

🍃 برگ درختان

جنگل‌های شمال کشورمان چند درخت دارد؟
هر درخت چند برگ دارد؟
همه باغ‌ها و جنگل‌ها و باغچه‌ها وخانه‌های ایران چند درخت دارد؟
هرکدام از درخت‌ها چند برگ دارد؟
اکنون تصویر را بزرگ‌تر کنیم:
در آفریقا جنگل‌هایی است که هواپیما چندین ساعت برفراز آن‌ها پرواز می‌کند.
درخت‌های آن جنگل‌ها چندتا است؟
هردرخت چند برگ دارد؟
تصویر رابازهم بازتر کنیم:
همه درخت‌های جهان و همه برگ‌های آن‌ها چندتا است؟
در پاییزان، در یک زمان واحد، چند برگ ازاین درختان می‌ریزد؟
سرتان گیج رفت؟!
آری،‌ سرگیج‌کننده است.
اکنون این سخن خدا را بشنوید:
«ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ اِلَّا یَعْلَمُهَا»؛هیچ برگی از هیچ درختی نمی‌افتد، مگر آنکه خدا آن را می‌داند!
(سوره انعام/آیه ۵۹)

هیچ پدیده‌ای از اراده خدا خارج نیست. هیچ‌کس نمی‌تواند از سیطره خدا‌ بیرون شود:
«لایُمْکِنُ الْفِرارُ مِنْ حُکُومَتِکَ»؛ازحکومتت نمی‌توان فرارکرد.
(حضرت امیر، دعای کمیل)

این ویروس منحوس!
کرونا یکی از پدیده‌های خلقت است. "کلب مُعَلَم"، سگ دست آموز خدا است.
هیچ یک از پدیده‌های هستی، "شر مطلق" نیستند. کرونا مخلوق خدا است. حتماً در وجود او حکمتی هست. اگرچه او بر اثر عمل مردمان ایجاد شده باشد و عقوبتی باشد برای مردمان، اما خدا به آن جان داده است.
محال است که خداوند «شر مطلق» بیافریند.
آدمی همواره نیازمنده هشدار است تا مغلوب غفلت نشود. اگر غرش رعدگونه هشدارها نباشد، آدمی بر اثر غفلت، به کج‌راهه می‌رود. یا خوابی سنگین اورا می‌برد و ناگهان به دره می‌افتد.

سخنان موحدانه رئیس جمهور ایتالیا

اکنون، پیش از ادامه مطلب، سخنانی زیبا، موحدانه، خداباورانه، اخلاقی رئیس جمهور ایتالیا (سرجو ماتارلا) را باهم می‌خوانیم:
«خیلی مغرور شده بودیم، خیلی مشغول شده بودیم، در تخریب و تصرفِ طبیعت خیلی بی‌پروا شده بودیم، به چیزی جز منافعِ خود نمی‌اندیشیدیم، ضعیف را پامال می‌کردیم، به صاحبِ قدرت و ثروت، برای ارتقای مال و موقعیت، کرنش می‌کردیم، باور داشتیم قاعده دنیا همین است و اینگونه خواهد ماند.
آسمان را از دود و سرب و گازهای سمی سیاه کرده بودیم، دریا را از ماهی تهی و از زباله و نفت و فاضلاب پر کرده بودیم.
به‌نامِ دین، به‌نامِ دموکراسی‌، به‌نامِ حقوق بشر، می‌کشتیم، اسیر می‌کردیم‌، غارت می‌کردیم و حتی‌ از کشتنِ زنها و بچه‌ها شرم نمی‌کردیم.
صبرِ خدا هم حدی دارد، تحملِ کائنات هم حدی دارد، ظرفیتِ زمین و آسمان هم حدی دارد.
بالاخره باید کسی پیدا می‌شد و به انسانِ مست و مغرور فرمان بدهد، ایست...!
و این ماموریت به یک ویروسِ کوچکِ غیرِ قابلِ رویت واگذار شد تا به معنای واقعی، انسانِ طغیانگر را سرِ جایش بنشاند و به‌درستی به او بفهماند که ای انسان! «تو خیلی ضعیفی!»، «تو خیلی تنهایی!»، «تو خیلی ترسویی!» و...
همه هواپیماها و قطارها را زمین گیر کرد.
همه تجارتخانه‌ها و همه بازارهای جهان را تعطیل کرد.
درهای استادیوم‌ها، اماکنِ تفریحی، رستورانها، سینماها، پارکها و... را به دستِ خودِ انسان بست. و به کره زمین گفت: حالا نفس بکش، به آسمان گفت: حالا آبی شو، به خورشید و ماه و ستاره‌ها گفت: حالا بچرخید و برقصید. به حیوانات هم گفت: حالا بدونِ ترس از شکار شدن به‌دست انسان آنگونه که در ذات و میلِ شماست، زندگی کنید.
و به انسان دستور داد در خانه بمان و به آنچه داشتی و به آنها ناسپاس بودی بیاندیش. شاید هنوز فرصتی برای زیستن عاشقانه پیدا کنی!»




از خانم مهدیه فرد، که همکاری کردند، سپاسگزاریم.

  • ۹۹/۰۹/۲۵
  • علی اکبر مظاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">