وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

«استخاره نکنیم!»

جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۵:۲۹ ب.ظ

«استخاره نکنیم!» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع)/ نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش دهم

استاد مظاهری
شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش دهم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

اگر قوانین و دستورات اسلام دُرست فهمیده شود و به طور صحیح اجرا گردد، سعادت‌بخش خواهد بود؛ امّا اگر اشتباه فهمیده و به طور غلط اجرا گردد، نه تنها سعادت‌بخش نیست، بلکه زیانبار است.
یکی از موضوعات اسلام که در میان بسیاری از افراد جامعۀ ما اشتباه فهمیده شده و به طور ناصحیح به آن عمل می‌شود، استخاره است.

چون استخاره، در جامعۀ ما، به شکلی به موضوع انتخاب همسر مربوط شده، لازم است به قدر نیاز به آن پرداخته شود.

استخاره دو نوع است:
۱ـ طلب خیر و هدایت از خداوند
معنای حقیقی استخاره، طلب خیر و صلاح و هدایت از خداوند است و شیوۀ عملی پیشوایان اسلام علیهم السلام نیز همین بوده و این در حقیقت نوعی دعا و استمداد از خداوند و توکّل بر اوست و در تمام امور و احوال، به خصوص در امر انتخاب همسر، پسندیده و مطلوب است.

آیت الله ابراهیم امینی در این باره می‌نویسند:
امیرالمؤمنین علیه السلام برای استخاره دو رکعت نماز می‌خواند و در تعقیب نماز صد مرتبه می‌گفت: أَستَخِیرُ اللهَ [طلب خیر می‌کنم از خدا] بعد از آن، این دعا را می‌خواند: «اللّهُمَّ إِنِّی قَد هَمَمتُ بِأَمرٍ قَد عَلِمتَهُ، فَإِن کُنتَ تَعلَمُ أَنَّه خَیرٌ لِی فِی دِینی وَ دُنیایَ وَ آخِرَتِی فَیَسِّرهُ لِی وَ إِن کُنتَ تَعلَمُ أنَّهُ شَرٌّ لِی فِی دِینی وَ دُنیایَ وَ آخِرَتِی فَاصرِفهُ عَنِّی، کَرِهَت نَفسِی ذلِکَ اَم أَحَبَّت، فَإِنَّکَ تَعلَمُ وَ لا أَعلَمُ وَ أَنتَ عَلّامُ الغُیُوبِ». بعد از آن تصمیم می‌گرفت و وارد عمل می‌شد. (مکارم الأخلاق، ص۳۶۹) یعنی: خدایا می‌خواهم فلان کار را انجام دهم که تو می‌دانی، اگر صلاح دین و دنیا و آخرت مرا در این کار می‌دانی، وسیله‌اش را برایم فراهم ساز، و اگر می‌دانی که برای دین و دنیا و آخرت من بد است، مرا از آن باز بدار، چه کراهت داشته باشم چه علاقه، زیرا تو مصالح واقعی را می‌دانی ولی من نمی‌دانم و تو علّام الغیوب هستی.

دعای سی و سوم صحیفه سجّادیۀ امام سجّاد علیه السلام از اوّل تا آخر، همین معنا (یعنی طلب خیر و هدایت از خداوند) را بیان می‌فرماید (مراجعه کنید، بسیار زیبا و جالب است)

۲ـ استخاره معروف و رایج در جامعۀ ما
آنچه در میان مردم رواج دارد، استخاره‌ای است که هنگام انجام کارها، به وسیله قرآن یا تسبیح انجام می‌دهند و ـ به اصطلاح ـ نوعی کسب تکلیف می‌کنند.

اصل و ریشۀ این نوع استخاره نیز در اسلام هست؛ امّا ـ متأسّفانه ـ نوعی تحریف و اشتباه دربارۀ آن صورت گرفته و در بسیاری از موارد، از شکل و محتوای اصلی‌اش خارج شده است؛ به طوری که جانشین تفکّر، تعقّل، تحقیق و مشورت گردیده و نَه تنها فایده‌اش را از دست داده، بلکه زیانبار نیز گشته است.
در مسألۀ انتخاب همسر نیز این مطلب رواج دارد و گاهی زیان‌های سنگینی به بار می‌آورد.

کاربُرد صحیح این نوع استخاره

هرگاه کسی بخواهد کاری را انجام دهد، اگر خوبی و صلاح آن کار برایش روشن است، باید با استمداد و طلب خیر از خداوند و توکّل به او، آن کار را انجام دهد و هیچ جایی برای استخارۀ مصطلح نیست. و اگر بدی و عدم صلاح آن کار برایش آشکار است، باید آن را ترک کند و باز هیچ جایی برای استخاره وجود ندارد. امّا اگر خوب یا بد بودن کار برایش واضح نبود و نمی‌داند انجام دهد یانَه، باید پیرامون آن تفکّر، مطالعه، بررسی، تحقیق و مشورت کند و همۀ جوانب امر را بررسی نماید، اگر فکر و تصمیمش یک طرف را ترجیح داد و مثلاً: یک طرف ۷۰% و طرف دیگر ۳۰% بود، همان طرف ۷۰% را (چه انجام کار باشد و چه ترک آن) بگیرد و عمل کند و باز در اینجا هم نیازی به استخاره نیست، امّا اگر پس از تفکّر و تحقیق و مشورت و پیمودن تمام راه‌های ممکن، باز هم راه به جایی نَبُرد و حیران، بر سر دو راهی ماند و عقربۀ اندیشه و تصمیمش روی ۵۰% ماند و به هیچ طرفی تمایل پیدا نکرد و آن کار هم به گونه‌ای است که نمی‌شود به حال خود رهایش کرد، بلکه باید تکلیف آن را روشن نمود، آن‌گاه نوبت به استخارۀ معروف می‌رسد.

به علاوه، این استخاره، هیچ‌گونه تکلیف شرعی و عقلی‌ای معیّن نمی‌کند، بلکه انسان را از حیرت و سر دو راهی بیرون می‌آورد و یکی از دو راه را پیش روی او می‌گذارد؛ انجام یا ترک. و این استخاره، علاوه بر این که هیچ تکلیفی نمی‌آورد، هیچ تضمینی هم وجود ندارد که راهی را که نشان داده، صحیح باشد و راه مقابلش غلط.
و باز همین استخاره هم کار هر کس نیست که مثلاً تسبیحی به دست بگیرد و یا لای قرآن را باز کند و تکلیفش را بفهمد و یا آن قدر استخاره را تکرار کند تا آن چه مطابق میل او است درآید.
آیت الله جوادی آملی ـ که از بزرگترین مفسّران قرآن و اسلام‌شناسان عصر حاضر هستند ـ دربارۀ این نوع استخاره می‌فرمودند: «ما، در اسلام، تشویق به استخاره نشده‌ایم.»

* نمونه‌ای تأسفبار از کج فهمی استخاره

«عادل» که از دانشجویان خوب و باایمان بود، تصمیم به ازدواج گرفته و نسبت به انتخاب همسر بسیار حسّاس بود و سعی می‌کرد سنگ تمام بگذارد. همۀ کوشش خود را به کار گرفته بود تا همسری شایسته انتخاب کند. خودش پسر شایسته‌ای است و می‌شود گفت بسیاری از شرایط یک همسر خوب را دارد. چند بار اقدام کرد، امّا همسر مطلوبش را پیدا نکرد. تا این که دوستان و آشنایانش دختری را به او معرّفی کردند و تلاش برای تحقیقات و شناسایی آغاز شد. یکی از خویشان نزدیک دختر، دوست عادل بود. مسأله با او مطرح شد. نظرش کاملاً مساعد بود و هر چه می‌توانست در مساعد کردن زمینه و فراهم نمودن راه‌های شناسایی کمک کرد. با بعضی از افرادی که دختر را می‌شناختند (مانند معلّمان و همدرسان او) تماس گرفته و مشورت شد. هر چه تحقیقات پیش می‌رفت، این امید تقویت می‌شد که این همان همسر مطلوبی است که عادل می‌خواهد.

پس از آن که تمام تلاش‌ها صورت گرفت، معلوم شد که همه چیز روبه‌راه است و هیچ اشکال و مانعی بر سر راه ازدواجشان وجود ندارد. آن‌گاه نوبت صحبت مستقیم دختر و پسر و دیدن یکدیگر و خواستگاری فرا رسید. قول و قرار برای رفتن به منزل دختر گذاشته شد و ما بسیار امیدوار بودیم که ازدواج سر گیرد، که ناگهان از طرف دختر و خانواده‌اش خبر رسید استخاره کرده‌اند و بد آمده است.

این خبر برای من ناگوار بود، زیرا در جریان کارشان بودم و همه چیز را روبه‌راه می‌دیدم و امید زیادی به این داشتم که در مذاکرات و دیدار و خواستگاری هم مشکلی پیش نیاید، زیرا دربارۀ دختر اطّلاعات خوبی داشتم و عادل را هم خوب می‌شناختم. خواستم با خانوادۀ دختر تماس بگیرم و آنان را از این نظرشان برگردانم، امّا آشنایانشان گفتند: «این‌ها به استخاره خیلی عقیده دارند و معتقدند حالا که بد آمده، اگر بر خلاف آن عمل کنند، بلایی سرشان می‌آید و این ازدواج، نحس می‌شود.»

در ذهنم خطاب به دختر و خانواده‌اش گفتم:
این چه کاری بود که کردید؟! حیف این پسر نبود که بدون هیچ دلیلی او را رد کردید؟ آیا می‌دانید استخارۀ این گونه‌ای شما، خلاف اسلام است؟ اگر دختر و پسر با هم صحبت و مذاکره کرده و به توافق نرسیده بودند و یا همدیگر را دیده و نمی‌پسندیدند و یا در اثر تحقیقات و عوامل دیگری به نتیجۀ منفی می‌رسیدید و آن وقت رد می‌کردید، هیچ اشکالی نداشت و من هم هیچ تأسّفی نمی‌خوردم، امّا حالا فقط با یک استخارۀ بی‌جا، پشت پا به سعادت خودتان و این جوان مؤمن و شایسته زدید.

آه از جهل و کج فهمیِ دین و مذهب.
چه فروان دیده شده که پسر و دختری، کفؤ هم بوده‌اند، امّا به خاطر همین‌گونه استخاره‌های بی‌جا، به هم نرسیده‌اند و یا مناسب هم نبوده و ازدواج کرده و بدبخت شده‌اند.

(دنباله مطلب، در نوشتار فردا. ان‌شاءالله. )

  • ۰۰/۰۲/۰۳
  • علی اکبر مظاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">