جنگ و صلح همسران (۵)
زبان زنان - خشم مردان
کاوشی در ریشههای نزاع همسران
از پدیدههای ناخوشایندی که در مشاورهها مشاهده میکنم این است که خانمها، ضد شوهرانشان، بسیار بدگویی میکنند. از گله و شکایت و درددل بیشتر است؛ بسیار بیشتر. ابتدا با عنوان «طرح مسئله» سخن میگویند؛ بهقول خودشان، «مشکل زندگیشان» را بیان میکنند، اما بهزودی سخنانی میگویند که حیرت میکنم.
به ایشان میگویم: نکوشید همسرتان را نزد من محکوم کنید، چون من قاضی نیستم و حکم نمیدهم.
همگیشان، بیاستثنا، میگویند:
«نه! نمیخواهم او را محکوم کنم، میخواهم مشکل زندگی ما را بدانید تا کمکمان کنید... .»
اگر به ایشان بگویم قاضی هستم و میخواهم حکم صادر کنم، هرچه میتوانی از همسرت بد بگو، بیش از آنچه گفتهاند، چیزی ندارند؛ یعنی همهچیز را گفتهاند. او را کاملاً لجنمال کردهاند.
گاهی با خود میاندیشم: چرا چنین است؟ مگر اینان همسر، محرم، یاور و شریک زندگی هم نیستند؟!
پاسخی نمییابم. پاسخهایی مییابم، اما هیچکدام قانعم نمیکند.
به روزگاران پیشین که میاندیشم و در ذهنم میکاوم، هیچ زمانی را مانند اکنون نمییابم. مگر چه شده؟ چه چیزی تغییر کرده که خانمهای اکنون، بسیار بیش از خانمهای نسل قبل، از همسرشان بد میگویند؟ پاسخ واضحی نمییابم.
اما مردان!
مردانی نیز از همسرشان بد میگویند، اما نه در ابتدا، بلکه پس از آن که ما میخواهیم مسئلهشان را بگویند. ایشان - تقریباً - بیست درصد خانمها از همسرشان بدگویی میکنند.
اینکه خانمها پرسخنتر از آقایاناند، درست. اینکه خانمها ریزبینتر از آقایاناند، درست. اینکه خانمها عاطفیتر از مرداناند، درست. اما اینهمه بدگویی از شوهران، طبیعی نیست.
خشم مردان
مردان، بر اثر تحقیر زنان و تندزبانی ایشان، به خشم میآیند؛ خشمی که بدل به کینه میشود و لجبازی، و سپس حس انتقامجویی را در آنان برمیانگیزد و بهتدریج از همسرشان متنفر میشوند.
صحنهای هولناک
این صحنهٔ هولناک را ببینید:
بدزبانی زنان، تحقیر مردان، خشم مردان، بدگویی هر دو، آبروریزی زنان، کینه بهدلگرفتن مردان، شکستن اقتدار مردان، تحقیرشدن مردان، لجبازی هر دو، مجادلههای بیامان… و در نهایت، دلسردی هر دو و تباهی زندگی.
برخی از عوامل:
۱. دخالت خانوادهها:
در نسلهای پیشین، خانم، وقتی ازدواج میکرد، از خانوادهاش فاصله میگرفت. حتی اگر در یک شهر بودند، زود به زود همدیگر را ملاقات نمیکردند. ممکن نبود. اما اکنون تلفنهای سیمدار (ثابت) و بیسیم (موبایل)، خانم را وسط خانهٔ مادرش قرار میدهد. هر روز و حتی هر ساعت، با هم در ارتباطاند.
در این حالت، یکیدیگر از ضعفهای اخلاقی خانواده آشکار میشود؛ مادر خانم، دخترش را ضد دامادش تحریک میکند. کثیری از نزاعهای همسران، برآمده از ارتباط تنگاتنگ با خانوادههاست.
در مشاورههایم، کمتر نزاعی را از همسران دیدهام که رگههایی و سرنخهایی پنهان و آشکار، از دخالت خانوادههایشان در آن نباشد؛ بهخصوص از ناحیه مادر خانم و نیز مادر آقا.
گاهی در عجب میشوم که اینان چگونه دلشان میآید آشیانهٔ فرزندانشان را چنین به آتش بکشند؟!
این از نشانههای ضعف اخلاق در جامعهٔ ماست.
🔸دنبالهٔ عوامل را در پست بعدی بخوانید.
نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
۱ شهریور ۱۴۰۰
📌برای دنبال کردن رسانههایمان به لینک زیر مراجعه کنید:
- ۰۰/۰۶/۰۱