عرفان ناب (۱۲)
عرفان ناب (۱۲)
نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری
«انسان»؛ خداگونهای بیهمتا
خداوند سبحان به انسان میفرماید:
یَابنَ آدَمَ!
۱. أَنَاغَنیٌّ لاأَفتَقِرُ؛ أَطِغنی فیما أَمَرتُکَ، أَجعَلکَ غَنیّاً لاتَفتَقِرُ.
۲. ... أَنَاحَیٌّ لاأَمُوتُ، أَطِعنی فیماأَمَرتُکَ، أجعَلکَ حَیّاً لاتَمُوتُ.
٣. أَنَا أَقُولُ لِلشَّیءِ کُن فَیَکُونُ؛ أَطِعنی فیما أَمَرتُکَ، تَقُولُ لِلشَّیءِ کُن فَیَکُونُ. ۱
ای فرزند آدم!
۱. من بینیازی هستم که هرگز فقیر نمیشوم؛ مرا در آنچه به تو امر کردهام اطاعت کن، تا چنان بینیازت کنم که فقیر نشوی.
۲. .... من زندهای هستم که هرگز نمیمیرم؛ مرا در آنچه به تو امر کردهام اطاعت کن، تا چنان زندهات بدارم که هرگز نمیری.
٣. من (هرگاه به پدیدآمدن چیزی اراده کنم) به هر چه بگویم «ایجاد شو»، بیدرنگ ایجاد میشود؛ مرا در آنچه به تو امر کردهام، اطاعت کن تا نیرویی دهمت که به هر چه بگویی «ایجاد شو»، ایجاد گردد!
گوهر جان آدمی
گوهر اصیل وجود آدمی، «خداوَش است» روح او نفحهای از نفحات الاهی است. نیرویی از قدرت بیانتهای خداوند در وجود وی به ودیعت نهاده شده است. کرامت و منزلتی که آفریدگار به این آفریدهٔ برگزیدهٔ خویش عطا فرموده، به هیچیک از آفریدگان دیگر نبخشیده است. آفاق وسیعی را که برای تکامل و بالندگی، پیش روی آدمیان گشوده، برای هیچکدام از موجودات هستی نگسترده است. راههایی «از اوج آسمان» را که به روی انسان باز کرده، حتی بر فرشتگان نیز نگشوده است؛ حتی بر ملائک مقرب خویش، مانند جبرئیل امین! مگر نه آن است که جبرئیل، در سفر معراج، نتوانست پیامبر اکرم (ص) را تا پایان سفر همراهی کند و پیامر، دنبالهٔ سفر را به تنهایی پیمود؟
«رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند»!
اما این منزلت رفیع، به گزاف، به آدمی عطا نشده است، بلکه بهایی ارجمند میطلبد. و آن بها، «عبودیت» است؛ پرستشی ناب، حفظ پیوند با خداوند، سر به فرمان پروردگار بودن، حرمت حریم کبریایی خداوند را پاس داشتن.... و آن گاه است که «انسان»، مظهر شوکت «خدای سبحان» میشود و نیرو و فیض خداوند، در وجود او تجلی مییابد و جلوهگاه اسمای حسنای الاهی میگردد و جوهرهٔ «عبودیّت»، که همانا «ربوبیّت» است، در وجود وی جلوهگر میشود:
«العیودیة جوهرة کنهها الریوبیة»؛ ۲
بندگی خداوند، گوهری است که مغز و باطنش، خداگونگی است.
گَر به «خود» آیی، به «خدایی» رسی!
یک لحظه کسی که با تو دمساز آید
یا با تو دمی همدم و همراز آید
از کوی تو گر سوی بهشتش خوانند
هرگز نرود، و گر رود باز آید! ۳
۱۳ مهر ۱۴۰۱
۱. الجواهر السّنیّة، صفحه ۲۸۵.
۲. میزان الحمکة، جلد ۶، صفحه ۱۳.
۳. هاتف اصفهانی.
🌍 zil.ink/mazaheriesfahani
- ۰۱/۰۹/۰۹