جایگاه روانپزشکی
#نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
یادداشتهای یک مشاور
مشاورهٔ طلاق
پرسش
آقای تربتی، که از فرهنگیان فرهیختهٔ استان اصفهان است، دربارهٔ مطالبی که در موضوع طلاق، در رسانههایمان مینویسیم، گفته و پرسیده است:
درود خدا بر شما. چقدر مطالب زیبا و لازمی را بیان میفرمایید! ولی باز شاهد خبرهای ناراحتکنندهای هستیم. مثلاً خبر طلاق آقا و خانم... .
چه باید کرد؟
پاسخ ما
سلام خدا و فرشتگان بر شما که چنین اندیشناک زندگی مردماناید.
طلاق ایشان را «ناروا» میدانم. تلاشم برای پیشگیری از آن، ثمر نداد. سالهای پیش، ریشهٔ اصلی مسألهشان را به هر دو گفتم: بیماریهای اعصاب و روان. و هر دو را به روانپزشک ارجاع دادم. اما فرهنگ حاکم بر اندیشهٔ جامعهمان مانع حل مسأله شد. هر دو، با اصرارهای پیگیرانهٔ من، نزد روانپزشک رفتند و درمانشان شروع شد. مدتی دارو مصرف کردند. نتیجه مثبت بود. با اینکه به ایشان گفته بودم خبر مراجعهٔ به روانپزشکتان را به هیچکس نگویید؛ هیچکس و هیچکس، و توضیح دادم که بسیاری از مردم فکر درستی در اینباره ندارند، اما افشا کردند و چنین شد که دخالت اطرافیان کار خود را کرد و عزم ایشان را سست کرد.
آقا میگفت: فلان عالِم گفت: این قرصها را دور بریز و به خدا توکل کن. و شد آنچه نباید میشد. درمان را رها کردند، تا اینکه کارشان به طلاق کشید. افسوس!
بزرگترین عامل و دانهدرشتترین سبب طلاقشان همین است.
اکنون شاید دیر شده باشد، اما هنوز هم اگر بخواهند اصلاح کنند، چارهٔ کار همین است؛ مراجعه به روانپزشکی دانا و توانا و انجام یک دوره دارودرمانی.
۱۲ آذر ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
کدام دعا و مناجات را بخوانیم؟
#نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
از زبان مشاور
مشاورهٔ اخلاقی - عرفانی
پرسش
خانم مناجاتیان گفته و پرسیده است:
در رسانههایتان بیشتر، مطالب علوم تربیتی و خانوادگی را مینویسید. نمیدانستم مشاورهٔ اخلاقی و عرفانی نیز دارید. اما از پاسخهایتان به آن آقای صاحب نام، دانستم که میتوان مسائل اخلاقی و عرفانی را نیز با شما مطرح کرد. اکنون سؤالم این است:
از دعاها و مناجاتها، کدامها را توصیه میکنید؟ چون توفیق زیادخواندن دعا و مناجات را ندارم، کدامها را مقدم کنم؟
پاسخ ما
بلی؛ مشاورههایمان را محدود به موضوع خاصی نمیکنیم. اینکه مطالب خانوادگی و تربیتی را بیشتر مینویسیم، به دلیل نیازهای جامعه است و به دلیل پرسشها و مراجعههای خانوادگی. اما پاسخ به پرسشتان:
۱. دعاها و مناجاتها، در اسلام و ادیان، بسیار است. ازاینرو باید گزینش کرد.
۲. دعاها و مناجاتهایی را انتخاب کنید که سند صحیح داشته باشند. دعاها و مناجاتهای بیسند و ضعیفمحتوا، زیاد است.
۳. علاوهٔ بر دعاها و مناجاتهای معصومان، خودتان نیز دعاهای ازدلبرآمده و مورد نیازتان را با خدا مطرح کنید. مهم آن است که با خدا سخن بگویید؛ به هر زبانی. به گفتهٔ شیرین مولوی: «هرچه میخواهد دل تنگت بگو».
۴. اکنون چند دعا و مناجات ارجمند را بیان میکنم. اینها به دل و ذهن خودم نیز بیشتر نشستهاند:
یک. مناجات شعبانیه
این مناجات از امیر مؤمنان امام علی - علیهالسلام - است. نیز همهٔ امامان آن را میخواندهاند. ظاهراً تنها مناجاتی است که همهٔ امامان، بیاستثنا، آن را میخواندهاند.
مناجات شعبانیه را منحصر به ماه شعبان نکنید. همیشه بخوانید. اعلی است!
دو. مناجات خمس عشر
این مناجات پانزدهگانه از امام سجاد - علیهالسلام - است. هر روز یکی را بخوانید. حلاوت این مناجاتها، جان را طراوت میدهد.
سه. دعای ابوحمزه
این دعا و مناجات، از امام سجاد - علیهالسلام - است. چون بلند است، میتوانید آن را به چند بخش، قسمت کنید و هر بار بخشی از آن را بخوانید. عالی است.
چهار. دعای کمیل
این دعا را منحصر به شبهای جمعه نکنید. بخشکردن این نیز مانند دعای ابوحمزه باشد.
اکنون همینمقدار کافی است. اگر لازم شد، باز بپرسید تا بیشتر معرفی کنم.
توجه
خواندن دعاها و مناجاتها را با فهم معنای آنها انجام دهید. اگرچه خواندن الفاظ آنها نیز مفید است، اما توجه به معنای آنها مفیدتر است؛ بسیار مفیدتر.
دلتان، در دستان خداوند مهرورز باد.
۲۶ آبان ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
خوراک جان (۹)
#نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
حس خجسته (۱۰)
ادامهٔ پاسخ به آن مرد صاحبِ نام
۶. نماز شب بخوانید.
میدانم که اهل انجام واجبات هستید، اما از انجام اعمال مستحبیتان اطلاع چندانی ندارم. اگر اهل این نیز هستید که خوشا حالتان. اما به مقتضای:
«إِنَّ ٱلذِّکۡرَىٰ تَنفَعُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ»؛۱
تذکر، مؤمنان را سودمند است؛
میگویم: انجام واجبات، «حَدِّ نِصابِ» عبادت است، اما آوردن کردارهای مستحبی، زینتبخش گلستان جان است.
بنابرمثال: خوردن نان و آب، حَدِّ نِصابِ تغذیهٔ جسم است، اما خوردن میوه، جسم را شادابتر میکند و بر سلامت آن میافزاید.
تا مقدار ممکن، نه! به ارتفاع همت بلندتان، مستحبات را انجام دهید.
میدانیم که مستحبات، بسیار زیاد است و هر کس را توان انجام همهٔ آنها نیست. ازاینرو، در این پاسخ به پرسشتان، تنها یکی را بیان میکنم: نماز شب.
در میان مستحبها، نافلهٔ شب، مقامی ارجمند دارد. گل سرسبد مستحبیها است. نماز شب، جامعترین عبادت مستحبی است. در این مقال، که پاسخی است به یک پرسش، مجال پردازش گسترده به نماز شب نیست، ازاینرو، تنها یک حدیث را از میان خرمنی انبوه از گلبوتههای طراوتمند روایات و آیات نماز شب، تماشا میکنیم. این حدیث را «قُربِ نَوافِل» خواندهاند؛ یعنی نزدیکشدن به خداوند، به وسیلهٔ نافلهها. ببینیم:
پیامبرمان فرمود که خداوند فرموده است:
«لا یَزالُ عبدی یَتَقرَّبُ إلَیَّ بالنَّوافِلِ حتّى اُحِبَّهُ، فَأکونَ أنا سَمعَهُ الذی یَسمَعُ بهِ، و بَصَرَهُ الذی یُبصِرُ بهِ، و لِسانَهُ الذی یَنطِقُ بهِ، و قَلبَهُ الذی یَعقِلُ بهِ، فإذا دَعانی أجَبتُهُ، و إذا سَألَنی أعطَیتُهُ»؛۲
همواره چنین است که بندهٔ من، به وسیلهٔ نافلهها، به من نزدیک میشود، تا جایی که او را دوست بدارم. آنگاه که دوستش بدارم، گوش او میشوم که با آن میشنود. و چشم او میشوم که با آن میبیند. و زبان او میشوم که با آن سخن میگوید. و قلب او میشوم که با آن میاندیشد. در این حال، اگر مرا بخواند، پاسخش میگویم. و اگر از من چیزی بخواهد، به او میدهم.
نکته
نماز شب، برای برخی از مردمان، مفصل و سنگین میآید. ازاینرو میگوییم:
لازم نیست که در آغاز، همهٔ یازده رکعت خوانده شود و همهٔ ذکرها، گفته شود، بلکه از جایی مختصر و سبک، آغاز کنید. ابتدا از دو رکعت «شَفع» و یک رکعت «وَتر» شروع کنید. حتی میتوان به یک رکعت وَتر اکتفا کرد. نیز میتوان از تعداد ذکرها کاست و در ادامه، آنها را افزایش دهیم.
خود را چندان خسته نکنیم که نشاط عبادت را از کف بدهیم و از استمرار راه، باز بمانیم. آنچه مهم است، ارتباط قلبی با خداوند است و جرعهنوشیدن از شهد ناب محبت الاهی است.
فرجام این مشاوره
اگرچه آنچه نگفتهایم، بیشتر است از آنچه گفتیم، اما اکنون این دفتر را میبندیم، تا در مجالی دیگر آن را بگشاییم.
به امید خدا.
۲۱ آبان ۱۴۰۲
۱. سورهٔ ذاریات، آیهٔ ۵۵.
۲. کنزالعمّال، ۱۱۵۵.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
خوراک جان (۸)
#نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
حس خجسته (۹)
ادامهٔ پاسخ به آن مرد صاحبِ نام
۵. کتاب بخوانید.
میدانم کتاب میخوانید، اما بیشتر مطالعههایتان در موضوع تدریس و تحقیق و کارتان است، که آن هم برای غنای روحی، خوب است، بسیار خوب؛ اما منظور اکنونیمان مطالعهٔ کتابهای «خوراک جان» است؛ کتابهای اخلاقی، عرفانی، معنوی، ادبی، روانشناسی. در این مطالعه، منظورتان رشد جانتان باشد؛ فربهکردن روانتان، آبادانی روحتان.
اینک معرفی چند کتاب
یک. قرآن
اگرچه قرآن را همیشه میخوانید، اما اینبار آن را، علاوهٔ بر خواندن، مطالعه کنید. در بخشهای اخلاقی و عرفانی آن بیشتر تأمّل کنید. بخشهایی از قرآن را، که بیشتر بر جانتان مینشیند، علامت بزنید و به تکرار مطالعه کنید.
اگر تفسیر را نیز همراه خود کنید، چه بهتر. جامعترین تفسیر، «تسنیم» است، از آیتالله جوادی آملی. فایلهای صوتی درسهای ایشان نیز، در شبکههای اجتماعی، موجود است.
دو. نهجالبلاغه
اگر که خواندهاید، باز بخوانید؛ بهویژه مطالب اخلاقی و عرفانی آن را.
ترجمهها و تفسیرهای آن، بسیار است.
سه. صحیفهٔ سجادیه
این کتاب بیبدیل را نیز، مانند قرآن، علاوهٔ بر خواندن، مطالعه کنید.
چهار. چهل حدیث (اربعین) از امام خمینی
این کتاب از بهترین کتابهای اخلاقی و عرفانی است. آن را با حوصلهورزی و دقت بخوانید. برخی از فصلهای آن را، که بیشتر بر دلتان مینشیند، بهتکرار بخوانید. در آثار ایشان کتابهای اخلاقی و عرفانی دیگری نیز هست، مانند «آدابُالصَّلاة» و «سِرُالصَّلاة».
پنج. کتابها و آثار اخلاقی و موعظهای استاد شهید مطهری
برخی از آثار اخلاقی و عرفانی ایشان، جانپرور است.
شش. فضیلتهای فراموششده
نوشتهٔ حسینعلی راشد. اصل کتاب را، که در نیمهٔ دوم است، بخوانید. دیباچهٔ آن، که نیمهٔ اول کتاب است و بر کتاب افزوده شده است، در نظر نیست.
اکنون همین مقدار کتاب، کافی است. پس از مطالعهٔ اینها، خودتان بجویید و بخوانید و اگر نیاز به مشورت داشتید، مشاوره میکنیم. به خواست خدا.
۱۵ آبان ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
خوراک جان (۷)
#نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
حس خجسته (۸)
ادامهٔ پاسخ به آن مرد صاحبِ نام
۴. انزوای عارفانه
در این زمان، جهان ما، پر است از هیاهو، غوغا، دعوا، کلافگی. در اینچنان زمان و مکان، شرط حکمت است که آدمی، گاهگاهی، در غاری ساکت، پناه گیرد و از خان و مان و همگان، بگریزد. حقا که در سکوت، آرامشی نهفته است. میدانیم که پایین دریا زیباتر از بالای آن است؛ آنجا از غوغای موجها، خبری نیست.
انزوایی خودخواسته و خودساخته، لازم است تا روح آدمی در آن بیارامد، بیاساید، نفسی تازه کند، پرهایش را وارسی کند، سرش را لای بالهایش بخواباند و از نرمای آن لذت جوید. آه که خلوت عارفانه، چه جانافزا است!
خان و مان و زندگانی پرهیجان را رها کنید و به خلوتی درآیید که هیچ شریکی در آن نباشد؛ تنهای تنها. این از بهترین مکانها و زمانهایی است که آدمی میتواند در آن به خویشتنِ خویش سرکشی کند. آسودن در این آسودهکدهها، حقا که حظّی است وافر و بهرهای است بیبدیل.
پیامبرمان را ببینید! خلوتنشینیهای ایشان، حقا که بهترین سرمشق، در خلوتگزینی عارفانه است. میدانیم که ایشان، پیش از پیامبرشدن، خلوتگزینیهای طولانی داشتند. آغاز پیامبری ایشان، در یکی از همین خلوتگزینیهایشان بود؛ در غار حرا، در عمق سکوت، جبرائیل نزد ایشان آمد و پیام خداوند را آورد و پیامبری آغاز شد. بعد از پیامبری نیز خلوتنشینی داشتند تا همیشهٔ حیات اینجهانیشان. صلواتاللهعلیه.
همهٔ پیامبران، متفکران، اندیشهورزان، اندیشهمندان و همهٔ آدمیان ارجدار، این انزوای خودخواسته و خودساخته را داشتهاند.
مکانهای این خلوتنشینیها چه بهتر که در خارج از شهر و بیرون از زندگی روزمره باشد؛ در بیابان، دشت، صحرا، جنگل، کنار چشمه، لب جوی آب روان، دامنهٔ کوه. جایی که صدایی را نشنویم، چیزی را نبینیم، کسی ما را نبیند، اما در کتابخانهٔ باسکوت، اتاق خلوت، خانهٔ تنها نیز خوب است. در هر جایی که از غوغای شهر و زندگی شلوغ، دور باشد، بیرون باشد، جدا باشد.
در خلوتکدهمان چهکنیم؟
یک. سکوت
زمانهایی هست که «سکوت»، بهترین کار است؛ سکوت محض. روح ما، به سکوت خالص، سخت محتاج است. در سکوت، حکمتهایی ناب نهفته است.
از همان آغاز ورودتان به خلوتکده، راه را بر هر صدای خارجی ببندید. با کسی سخن نگویید. سخن کسی را نشنوید. بگذارید روحتان، ذهنتان، زبانتان، گوشتان، چشمتان، جسمتان، آرام گیرند.
«سکوت»، زایندهٔ «حکمت» است.
در معارف ادیان، بهویژه اسلام، سکوت، پایگاهی بلند دارد. سکوت، نزد سالکان و عارفان، از ابزارهای وصول به مقصود است. این سخن امیر مؤمنان - علیه السلام - را ببینیم:
«الصَّمتُ رَوضَةُ الفِکرِ»؛۱
سکوت، بوستان اندیشه است.
دو. تفکر
فضای باصفای خلوتکده، مجالی است ارجمند برای اندیشیدن؛ تفکر عمیق.
این سخن پیامبرمان را ببینیم:
«إنَّ التَّفَکُّرَ حَیاةُ قَلبِ البَصیرِ»؛۲
اندیشیدن، جانمایهٔ قلب انسان بصیرتمند است.
دربارهٔ مسائلی که برایتان مهم است، اندیشه کنید. بر اثر سکوت، افکار تازهای به ذهن و دلتان جاری میشود. به آنها مجال جَوَلان دهید.
نیز بر اثر تفکر عمیق، جرقههایی در کانون ذهن آدمی میجَهَد که کثیری از مسائل مبهم را آشکار میکند.
این سخن زیبای امیر مؤمنان - علیهالسلام - را نیوش کنیم:
«بالفِکرِ تَنجَلی غَیاهِبُ الاُمورِ»؛۳
با تفکر، تاریکیهای کارها، روشن میشود.
سه. محاسبهٔ نفس
این خلوتکده، از بهترین مجالهای «به حساب خویش رسیدن» است. اندیشههایتان را بکاوید. مسیر گذشتهتان را وارسی کنید. مسیر آیندهتان را نیکو ترسیم کنید.
یادتان باشد که با خود، قلم و کاغذ داشته باشید. در تفکر و محاسبه، به آنها نیاز دارید.
{ادامه دارد. به خواست خدا.}
۱۱ آبان ۱۴۰۲
۱. بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۷۸.
۲. بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۹۲.
۳. غررالحکم، حکمت ۴۳۲۲.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
ذکر و ذاکران (۳)
(خطبهٔ ۲۲۲ نهجالبلاغه)
#نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
حس خجسته (۷)
خوراک جان (۶)
۲۱) أَعْلَامَ هُدًى.
۲۱) پرچمها و نشانههای هدایتاند.
۲۲) وَ مَصَابِیحَ دُجًى.
۲۲) و چراغهای تاریکیهایند.
۲۳) قَدْ حَفَّتْ بِهِمُ الْمَلَائِکَةُ، وَ تَنَزَّلَتْ عَلَیْهِمُ السَّکِینَةُ.
۲۳) فرشتگان آنان را در میان گرفتهاند و آرامش و وقار بر جسم و جانشان نشسته است.
۲۴) وَ فُتِحَتْ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ.
۲۴) درهای آسمان به رویشان گشوده است.
۲۵) وَ أُعِدَّتْ لَهُمْ مَقَاعِدُ الْکَرَامَاتِ، فِی مَقْعَدٍ اطَّلَعَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ فِیهِ، فَرَضِیَ سَعْیَهُمْ، وَ حَمِدَ مَقَامَهُمْ.
۲۵) مقامهای بزرگمنشانه و مکانت کرامت برایشان فراهم آمده؛ جایگاهی که خداوند در آن بر آنان با دیده رحمت مینگرد و از کوشش ایشان خرسند است و منزلتشان را میستاید.
۲۶) یَتَنَسَّمُونَ بِدُعَائِهِ رَوْحَ التَّجَاوُزِ.
۲۶) آن سعادتمندان امیدوار، با دعا و نیایش به پیشگاه پروردگار، امید بخشش و رحمت دارند و شمیم جاننواز مهر و عفو او را میبویند.
۲۷) رَهَائِنُ فَاقَةٍ إِلَى فَضْلِهِ، وَ أُسَارَى ذِلَّةٍ لِعَظَمَتِهِ.
۲۷) خویشتن را، نیازمندانه، در گرو احسان خداوند و اسیر عظمت و هیبت او میشمارند.
۲۸) جَرَحَ طُولُ الْأَسَى قُلُوبَهُمْ.
۲۸) حزن طولانی (حزن سبز، و نه اندوه سیاه!)، دلهاشان را شکسته و خاضع کرده.
۲۹) وَ طُولُ الْبُکَاءِ عُیُونَهُمْ.
۲۹) وگریه فراوان، چشمهاشان را خشوع بخشیده (و از خیرگی بازداشته.)
۳۰) لِکُلِّ بَابِ رَغْبَةٍ إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ یَدٌ قَارِعَةٌ، یَسْأَلُونَ مَنْ لَا تَضِیقُ لَدَیْهِ الْمَنَادِحُ، وَ لَا یَخِیبُ عَلَیْهِ الرَّاغِبُونَ.
۳۰) بر هر دری از رحمتهای الاهی، دستی کوبنده دارند؛ از کسی درخواست میکنند که پهنای عطا و رحمتش، تنگی ندارد و امیدوارانش را ناامید نمیگرداند.
عاقبة الأَمر
فرجام کار
۳۱) فَحَاسِبْ نَفْسَکَ لِنَفْسِکَ، فَإِنَّ غَیْرَهَا مِنَ الْأَنْفُسِ لَهَا حَسِیبٌ غَیْرُکَ.
۳۱) پس، اکنون تو (تا فراغتی فراهم است و فرصتی باقی است) به حساب خویشتن برس و خود را مؤاخذه کن، که دیگران، حسابرسانی دیگر دارند!
۷ آبان ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
ذکر و ذاکران (۲)
(خطبهٔ ۲۲۲ نهجالبلاغه)
#نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
حس خجسته (۶)
خوراک جان (۵)
۹) وَ إِنَّ لِلذِّکْرِ لَأَهْلًا أَخَذُوهُ مِنَ الدُّنْیَا بَدَلًا، فَلَمْ تَشْغَلْهُمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَنْهُ، یَقْطَعُونَ بِهِ أَیَّامَ الْحَیَاةِ.
۹) «اهل ذکر» کسانیاند که یاد خداوند را به جای دنیا برگزیدهاند و هیچ تجارت و سودایی سرگرمشان نمیسازد و از یاد معشوق، بازشان نمیدارد. با همان، «یاد»، روزگاران حیات خویش را میگذرانند.
۱۰) وَ یَهْتِفُونَ بِالزَّوَاجِرِ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ، فِی أَسْمَاعِ الْغَافِلِینَ.
۱۰) و بر سر و گوش غافلان، فریاد هشدار برمیآورند تا از انجام حرامها بازشان دارند.
۱۱) وَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ وَ یَأْتَمِرُونَ بِهِ.
۱۱) به عدالت، فرمان میدهند و خود نیز به عدل عمل میکنند.
۱۲) وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یَتَنَاهَوْنَ عَنْهُ.
۱۲) و دیگران را از زشتی و بدی، باز میدارند و خود نیز از آن دوری میگزینند.
۱۳) فَکَأَنَّمَا قَطَعُوا الدُّنْیَا إِلَى الْآخِرَةِ وَ هُمْ فِیهَا.
۱۳) آنان چناناند که گویی دوران زندگانی اینجهان را گذراندهاند و هماکنون در سرای جاویداناند.
۱۴) فَشَاهَدُوا مَا وَرَاءَ ذَلِکَ، فَکَأَنَّمَا اطَّلَعُوا غُیُوبَ أَهْلِ الْبَرْزَخِ فِی طُولِ الْإِقَامَةِ فِیهِ.
۱۴) ازاینرو، پشت پردۀ دنیا را مشاهده کردهاند و بر اسرار حیات نهان برزخیان و طول زمان ماندن آنان در آن جهان، آگاهند.
۱۵) وَ حَقَّقَتِ الْقِیَامَةُ عَلَیْهِمْ عِدَاتِهَا.
۱۵) قیامت را مشاهده میکنند که وعدههایش را برایشان به انجام رسانده.
۱۶) فَکَشَفُوا غِطَاءَ ذَلِکَ لِأَهْلِ الدُّنْیَا.
۱۶) آنان، گوشهٔ پردهای بالا میزنند و پارهای از اسرار آن سرا را بر مردمان این جهان، آشکار میسازند.
۱۷) حَتَّى کَأَنَّهُمْ یَرَوْنَ مَا لَایَرَى النَّاسُ، وَ یَسْمَعُونَ مَا لَایَسْمَعُونَ.
۱۷) آنچه را دیگر مردمان نمیبینند، آنان میبینند و آنچه را دیگران نمیشنوند، آنان میشنوند.
۱۸) فَلَوْ مَثَّلْتَهُمْ لِعَقْلِکَ فِی مَقَاوِمِهِمُ الْمَحْمُودَةِ، وَ مَجَالِسِهِمُ الْمَشْهُودَةِ،
۱۸) اگر آنان را در مقامهای خجستهشان و در محفلهای فرخندهشان، نزد عقلت و در منظر اندیشهات بنگری، چنینشان خواهی یافت که:
۱۹) وَ قَدْ نَشَرُوا دَوَاوِینَ أَعْمَالِهِمْ، وَ فَرَغُوا لِمُحَاسَبَةِ أَنْفُسِهِمْ عَلَى کُلِّ صَغِیرَةٍ وَ کَبِیرَةٍ أُمِرُوا بِهَا فَقَصَّرُوا عَنْهَا، أَوْ نُهُوا عَنْهَا فَفَرَّطُوا فیهَا.
۱۹) دفترهای اعمالشان را گشودهاند و خویشتن را به محاسبه و محاکمه کشیدهاند و سخت در اندیشهاند که آیا بر آنچه از ریز و درشت به آن امر شدهاند و یا از آن نهی شدهاند، کوتاهی کردهاند و یا افراط نمودهاند؟
۲۰) وَ حَمَّلُوا ثِقَلَ أَوْزَارِهمْ ظُهُورَهُمْ، فَضَعُفُوا عَنِ الِاسْتِقْلَالِ بِهَا، فَنَشَجُوا نَشِیجاً، وَ تَجَاوَبُوا نَحِیباً، یَعِجُّونَ إِلَى رَبِّهِمْ مِنْ مَقَامِ نَدَمٍ وَ اعْتِرَافٍ،
لَرَأَیْتَ:
۲۰) آنگاه، پس از محاسبه دقیق، چنان خویشتن را تقصیرکار میانگارند و چنان بار سنگین گناهان را بر دوش خویش
مینهند که به تنهایی طاقت تحمّل آن را در خود نمییابند؛ در این حال، گریه، گلوگیرشان میشود و به درگاه خداوند، سخت میگریند و با شیون، به دامان پرمهر خداوند، پناهنده میشوند، و به ندامت و اعتراف میپردازند.
(آری، اگر آنان را در آن مقامهاشان، در منظر عقل و اندیشهات مجسّمسازی) چنینشان میبینی که:
{دنبالهٔ خطبه، در پست بعد. به خواست خدا.}
۶ آبان ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
ذکر و ذاکران (۱)
(خطبهٔ ۲۲۲ نهجالبلاغه)
#نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
حس خجسته (۵)
خوراک جان (۴)
اشاره
اکنون که سخن ذکر و ذاکران در میان است و گوهری از خطبهٔ ذاکران امیر مؤمنان - علیهالسلام - را آوردیم، دریغمان میآید که از این خطبهٔ گوهرین بگذریم.
ازاینرو، همهٔ این خطبهٔ شریف را میآوریم تا جانمان فرحناکتر شود.
اشارت
بسیار میشد که امیر مؤمنان - علیه السلام - در پی تلاوت آیهای و یا آیههایی از قرآن، خطبهای میخواند و سخنی میراند دربارهٔ همان آیه و آیات. در این هنگامهها سخن آن حضرت چنان اوج میگیرد که آدمیان را به فراها فرا میخواند و آنانی را که جانهایی مستعد دارند، به معراج میرساند.
این گفتارهای امام، اگرچه به تفسیرهای رایج قرآن، شباهتی ندارد، اما حقّا که تفسیر و تبیین قرآن، همان است که امیر بیان و اولاد کرام ایشان مینمایند؛ بیانی دلبرانه، خردنواز، جانپرور، بیدارگر.
آری؛ ارباب عصمت، که محرمان حریم الاهیاند، سخنشان وحیانی است و هرگاه که صلاح بدانند، رازهایی از اسرار نهانی را بر کسانی که اهل آناند، میگشایند و رمزهایی از معرفتهای باطنی وحی خداوندی را به کسانی که تاب آن را دارند، مینمایانند.
امیر رازدانان - علیه السلام - در حالی از آن حالات و به هنگامی از آن هنگامهها و بر کسانی از آن کسان، این آیه را خواند:
«رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ ۙ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»؛ ۱
(در میان آدمیان) کسانی یافت میشوند که تجارت و داد و ستد، آنان را از یاد خداوند، غافل نمیکند.
آنگاه، این سخن بیبدیل را بیان فرمود:
۱) إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ الذِّکْرَ جِلاءً لِلْقُلُوبِ، تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ، وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ، وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعَانَدَةِ.
۱) خدای سبحان، ذکر و یاد خویش را مایه جلا و روشنای دلها ساخت (و به آن سبب، زنگار قلبها را زدود و جانها را صیقلی نمود) تا دلها، پس از سنگینی و تیرگی، بشنوند و پس از نابینایی و ضعف بصیرت، ببینند و پس از عنادورزی و حقناپذیری، خاشع و رام گردند.
۲) وَ مَا بَرِحَ لِلَّه عَزَّتْ آلَاؤُهُ فِی الْبُرْهَةِ بَعْدَ الْبُرْهَةِ وَ فِی أَزْمَانِ الْفَتَرَاتِ، عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِی فِکْرِهِمْ، وَ کَلَّمَهُمْ فِی ذَاتِ عُقُولِهِمْ.
۲) در همیشهٔ روزگاران، چنین بوده و هست و از سنّتهای الاهی است که در برهههای گوناگون و هنگام نبودن پیامبران، در هر عصر و زمان، خداوند سبحان بندگانی دارد که با آنان نجوا میکند و در سرّ ضمیرشان و از راه اندیشه و فکرشان، با آنان راز میگوید و اسراری را به آنان الهام مینماید و در نهانگاه عقلهایشان با آنان سخن میگوید (واندیشه و عزمشان را هدایت مینماید).
ازاینروست که آنان چنین میشوند:
۳) فَاسْتَصْبَحُوا بِنُورِ یَقَظَةٍ فِی الْأَبْصَارِ وَ الْأَسْمَاعِ وَ الْأَفْئِدَةِ.
۳) چراغ هدایت را میافروزند؛ چراغی با نور بیداری در دیدگان و هشیاری و آگاهی در گوشها و دلها.
۴) یُذَکِّرُونَ بِأَیَّامِ اللَّهِ.
۴) (این راهبلدان و هادیان کمال یافته،) «ایّامالله» و روزها و روزگاران خاص خدایی و منزلت آنها را فرایاد مردمان میآورند.
۵) وَ یُخَوِّفُونَ مَقَامَهُ.
۵) و آنان را از حشمت و مقام خدای حکیم، هراسان و اندیشناک میسازند.
۶) بِمَنْزِلَةِ الْأَدِلَّةِ فِی الْفَلَوَاتِ.
۶) (این رهیافتگان،) چونان نشانههای هدایتاند در صحراهای بینشان.
۷) مَنْ أَخَذَ الْقَصْدَ حَمِدُوا إِلَیْهِ طَرِیقَهُ وَ بَشَّرُوهُ بِالنَّجَاةِ.
۷) کسی را که راه اعتدال و صلاح را پیش گرفته و صراط حق را میپوید، میستایندش و به نجات و فلاح، بشارتش میدهند.
۸) وَ مَنْ أَخَذَ یَمِیناً وَ شِمَالًا ذَمُّوا إِلَیْهِ الطَّرِیقَ، وَ حَذَّرُوهُ مِنَ الْهَلَکَةِ، وَ کَانُوا کَذَلِکَ مَصَابِیحَ تِلْکَ الظُّلُمَاتِ، وَ أَدِلَّةَ تِلْکَ الشُّبُهَاتِ.
۸) و کسی را که بیراهههای «چپ» و «راست» را پیشه ساخته، شیوهاش را نکوهش میکنند و از تباهی و هلاکت بر حذرش میدارند. و بدینسان، ایشان، چراغهایی در آن تاریکیهایند و رهنمایانی (رهاییبخش) از آن شبههها و سرگردانیهایند.
{دنبالهٔ خطبه، در پست بعد. به خواست خدا.}
۵ آبان ۱۴۰۲
۱. سورهٔ نور، آیهٔ ۳۷.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
یک پرانتز
#نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
حس خجسته (۴)
خوراک جان (۳)
اشاره
چون پاسخ به آن «آقای صاحب نام»، به طول انجامید و همچنان ادامه دارد، پرانتزی در میان پاسخ به ایشان باز میکنیم و به پرسشی که دربارهٔ همین موضوع «خوراک جان» رسیده است، پاسخ میدهیم و سپس موضوع اصلی را پی میگیریم.
⁉️ پرسش
عزیزی «صاحب دل» پرسیدهاند:
آیا احوال ذاکران، با توجه به ذکرهایی که میگویند، متفاوت است؟
پاسخ ما
اگر چه ذکرها، همگی، آثاری نیکو بر جانها میگذارند، اما هر جانی، ذکری را میطلبد و آن را بیشتر دوست میدارد و بر دلش بهتر مینشیند.
از این روست که در مکتب اهل بیت - علیهمالسلام - دعاها و اذکار، بهفراوان است؛ بسیار فراوان، بهویژه در مدرسهٔ امام سجاد علیهالسلام. این فراوانی، در هیچ مسلک و مکتبی، یافت نمیشود؛ مطلقا، حتما، یقینا.
اگرچه ذکرها، مناجاتها، و دعاهای معصومانمان، نجواها و رازها و نازها و دلگویههایی است میان خودشان و خدایمان، اما برای ما نیز «تعلیم» است؛ آموزش عشقورزی با خدا.
سطح و عمق و گوناگونگی ذکرها، بسیار است. از این رو، هرکس میتواند ذکر مناسب حال خود را بیابد و بگوید، و یا خود، ذکر و ذکرهایی از پیش خود بسازد. مهم آن است که ذکر و مناجات، بر دل و جان ذاکر و مناجاتگر، بنشیند.
آری؛ الفاظ و معانی ذکرها، در دلها و ضمیرها، آثاری گوناگونه دارند.
اگر اینمقدار بیان ما برایتان کافی است و پاسخ سؤالتان را دریافتید، که خوب. وگرنه، بفرمایید تا بیشتر توضیح دهیم.
به امید خدا.
۳ آبان ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌐 http://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir