اوصاف پدر، به قلم پسر
دنباله اوصاف حاج آخوند ملا عباس تربتی، به قلم فرزندش حسینعلی راشد، از کتاب «فضیلت های فراموش شده»، انتشارات روزنامه اطلاعات، با ویرایش و تلخیص.
» حکایت ها و هدایت ها (7)
ناگهان پیکر حاج آخوند غرق در نور شد
از جمله چیزهایی که ما (افراد خانواده) از او دیدیم و همچنان برای ما مبهم ماند یکی این است که پدرم در روز یکشنبه 24 مهر ماه سال 1322 هجری شمسی مطابق با 17
شوال سال 1362 هجری قمری در حدود دو ساعت از آفتاب گذشته درگذشت در حالی که نماز صبحش را همچنان که خوابیده بود خواند و حالت احتضار بر او دست داد و پایش
را به سوی قبله کردند و تا آخرین لحظه هوشیار بود و آهسته کلماتی می گفت، مثل این که متوجه جان دادن خودش بود و آخرین پرتو روح با کلمه لا اله الا االله از لبانش
دریغ بر تنهایان!
دریغ است که جوانان، در بهاران عمرشان، تنها باشند و زندگانی را «بی دوست» بگذرانند. «زندگی، بی دوست، جان فرسودن است.»
چرا بی همسر؟ چرا بی مونس؟ چرا بی همدم؟ چرا بی شریک حیات؟ چرا زندگی مجردی؟ چرا محرومیت از نعمت همسر و از موهبت های دوران جوانی؟!
احتیاط عقلانی، خوب است. اندیشناکی دورنگرانه، ممدوح است؛ اما وسواس مفلوکانه و ترس زبونانه، نامبارک و مذموم است.