نویسنده: مهندس فاطمه کوثر، استاد دانشگاه
مادرم می گوید: « در طول 46 سال زندگی مشترکم، حتی یک بار پیش نیامده که به کسی جز قاسم(پدرم) فکر کنم. خدا را شکر». و می گوید: « ما (خودش و خانم های مثل خودش را می گوید) شوهرهایمان را می پرستیدیم».
هنوز هم که سه سال از رحلت پدرم می گذرد، مادرم همه جوره هوای پدرم را دارد؛ از انفاق و صدقه به نیت شادی روح پدرم گرفته تا محبت و احترام به خانواده و فامیل پدرم و حساسیت به حفظ آبروی او، حتی بعد از مرگش. و این آخری اش هم که برایم خیلی جالب بود، شنیدم بر سر مزار پدرم، وقتی می خواستیم به سوی منزل برگردیم، مادرم، زیر لب خطاب به قبر پدرم، گفت: « به خدا می سپارمت».
اوصاف پدر، به قلم پسر
دنباله اوصاف حاج آخوند ملا عباس تربتی، به قلم فرزندش حسینعلی راشد، از کتاب «فضیلت های فراموش شده»، انتشارات روزنامه اطلاعات، با ویرایش و تلخیص.
» حکایت ها و هدایت ها (6)
من در سال 1284 شمسی متولد گشته ام و پدرم تقریبا در سال 1251 هجری شمسی متولد گشته بوده است. بنابراین در زمان ولادت من او تقریبا 34 ساله بوده است. چون من سه ساله شدم پدرم از کاریزک که ما هنوز مقیم همان ده بودیم و به شهر تربت نرفته بودیم با قافله ای با پای پیاده به کربلا رفت و آن همان سالی بود که مجلس را به توپ بسته بودند و این سفرش هفت ماه به طول انجامید. من تازه زبان باز کرده بودم و به یادم مانده است که هر روز هنگام غروب سرم را بر آستنه در اتاق نشیمن می گذاشتم و با زبان کودکانه، پدرم را یاد می کردم و می گریستم.
اعتدال در فرزندآوری
اگر چه ما فرزندآوردن بی محاسبه و «شلوغکاری افراطی» را توصیه نمی کنیم، اما «قناعت تفریطی» را نیر به صلاح نمی دانیم.
تأخیر در فرزندآوری و نیز قناعت کردن به یکی دو فرزند، نه به صلاح والدین است نه به صلاح خانواده نه به صلاح جامعه. آنچه پسندیده است، اعتدال در نظام خانواده است. همان سان که بی پروایی در این عرصه، به پدر و مادر و نسل و جامعه صدمه می زند، امساک نیز خسران به بار می آورد و همگان را از انسان های لایق، محروم می کند. «اندازه نگهدار که اندازه نکوست.»
این سخن پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - را ببینید:
«بیتُ لا صبیان فیه لا برکهّ فیه»؛
خانه ای که در آن بچه نیست، در آن برکت نیست. (نهج الفصاحه)
حضرت امام رضا(ع) فرموده اند:
«مَا أَستفَادَ عَبْدٌ فَائِدَةً خَیْراً مِنْ زَوْجَةٍ صَالِحَةٍ إِذَا رَآهَا سَرَّتْهُ وَ إِذَا غَابَ عَنْهَا حَفِظَتْهُ فِی نَفْسِهَا وَ مَالِهِ؛
«آدمی (از بهره های این جهانی)، بهره ای نیکوتر از همسر شایسته نبرده است؛ همسری که هرگاه به او بنگرد، شادمان شود و در غیاب همسرش، نگاهبان خویشتن باشد و از دارایی همسرش(و از حریم و حرمت وی) پاسداری کند.»
(مسند الامام الرضا علیه السلام، ج2، ص 256)
آفریدگار حکیم، انسان را-این برترین آفریده خویش را-چنان آفریده است که بدون همسر،
اوصاف پدر، به قلم پسر
دنباله اوصاف حاج آخوند ملا عباس تربتی، به قلم فرزندش حسینعلی راشد، از کتاب «فضیلت های فراموش شده»، انتشارات روزنامه اطلاعات، با ویرایش و تلخیص.
» حکایت ها و هدایت ها (5)
از خصوصیات مرحوم حاج آخوند این بود که اهل بحث و جدل نبود. او دین را برنامه عمل می دانست نه وسیلة بحث و جدل. و می دانست کسانی
به بحث و جدل می پردازند که نمی خواهند عمل کنند.
همچنین می دانست که غالباً مردم به موجب میل و هوای خاصی که دارند یا به سبب طرز فکر خاصی که معلول ساختمان وجودی آن هاست، به چیزی پایبند می شوند، نه به حکم عقل و استدلال... . به این جهت، باید آنچه به نظر انسان حق است و بر خیر مردم است را گفت و نباید توقع داشت که آن ها حتماً قبول کنند. کسانی که استعداد موافق داشته باشند، قبول خواهند کرد و آن ها که نداشته باشند، نه.
مردم ده ما می گفتند: ما پیغمبران را که ندیده ایم، اما گمان نمی کنیم که آن ها هم بیش از همین کارهای حاج آخوند داشته اند.
من که حسینعلی راشد و نویسنده این سرگذشت هستم، در اینجا معذرت می خواهم. چون خواستم عین جمله هایی را که از مردم ده شنیده ام نقل کنم. بنابراین من، ناقل این جمله ام نه انشاءکننده آن. و شاید مقصود آن مردم هم پیغمبران غیر اولوالعزم بوده است... .