وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی
۲۵
دی
حاج آقا با اشاره به مسئله ای فرمودند که در قضیه ازدواج به حق الیقین رسیده اند که ازدواج بهنگام برای جوانان مفید فایده است.
بنده در مقام نصرت ایشان عرض کردم که درست است؛ اما متأسفانه قضاوت جامعه در مورد ازدواج های ناصحیح است. جامعه به ازدواج مناسب نگاه نمی کند تا تصمیم بگیرد، ازدواج غلط را بررسی می کند و از ترس نتایج زیانبارش، از آن دوری می کند.
در حالی که وقتی مردم می خواهند پزشکی برای خودشان انتخاب کنند، تحقیق می کنند و با دیدن یک پزشک کارنابلد در مورد همه پزشکان قضاوت ناصحیح نمی کنند؛ بلکه می گویند فلانی دکتر خوبی نیست. آنها در مورد ازدواج هم باید چنین کنند و بدانند که ازدواج لازم است؛ اما ازدواج روی اصول نه من درآوردی!
حاج آقا تأیید فرمودند و تکمله ای بر عرض بنده زدند که مشاوره، در به فراهم شدن ازدواج صحیح، از هر امری ضروری تر است. ازدواج، در واقع انتخاب است؛ انتخابی بر اساس درایت و مشورت برای سوا کردن گزینه ای کفؤ یک فرد از میان گزینه های موجود؛ هم برای دختران و هم برای پسران. از این رو می گوییم ازدواج، سوا کردنی است. 
💡پ.ن1: البته مراد از مشاوره، مشاوره های سرپایی و مشاوره های خارج از قاعده و مرام نیست، مشاوره با اهل فن و خبره است که راهگشا باشند نه جیب خالی کن❗️
            محمد دهقانی زاده     
  • علی اکبر مظاهری
۲۰
دی

از همه سروران عزیزی که با ابراز لطفشان، بنده را در رحلت خواهرم؛ همو که علاوه بر خواهری مکانت مادرم را داشت، تسلای خاطر دادند، سپاسگزارم. 

خدای رحیم و رحمان، پاداش نیکویتان عطا فرماید. 

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
دی

انا لله و انا الیه راجعون. 

آبجی فاطمه، خواهر بزرگم؛ همو که علاوه بر خواهری، جایگاه مادری نیز برایم داشت، از این جهان رفت. رحمت الله علیها. 

برای ساماندهی حیات جدیدش، هدیه ای برایش بفرستید. لطفا. 

  • علی اکبر مظاهری
۰۹
دی

ازدواج پسر با زن بیوه (2)

آقا میلاد، پس از دو هفته، باز آمد. راهکارها را خوب عمل کرده بود. خویشتن را خوب کاویده بود. توانایی ها و ناتوانی های خود را سنجیده بود. او به تصمیم نهایی رسیده بود؛ ازدواج با زهره خانم. او چنین گفت:

«امتیازهای زهره خانم بسیار بیش از کاستی های اوست. او تنها یک کاستی دارد؛ ازدواج قبلی او. این کاستی، چندان مهم نیست. این کاستی، بیش از آن که یک نقص باشد، یک فرهنگ غلط است.

  • علی اکبر مظاهری
۰۸
دی

    اوصاف پدر، به قلم پسر

    دنباله اوصاف حاج آخوند ملا عباس تربتی، به قلم فرزندش حسینعلی راشد، از کتاب «فضیلت های فراموش شده»، انتشارات روزنامه اطلاعات، با ویرایش و تلخیص.

    » حکایت ها و هدایت ها (4)

در آن زمان، در شهر ما و دیگر شهرها، اداره ای بود به نام «اداره تحدید برای خرید و فروش تریاک». یکی از علمای دینی شهر ما، که مردی محترم و نسبتا عالم و با هوش بود، لکن یا سلیقه اش چنین بود که زود به اشخاص حمله می کرد و نسبت کفر و فسق می داد یا دوست می داشت که گاهی بدین وسیله سر و صدایی را بیندازد، نمی دانم هر چه یود، این آقای عالم، رئیس آن اداره را تکفیر کرد. مردم هجوم بردند که او را بکشند. یکی از خوانین محلی، که در آن زمان عهده دار امور انتظامی بود، او را رهانید و مخفی کرد.

  • علی اکبر مظاهری
۰۲
دی

      » ازدواج پسر با زن بیوه


آقامیلاد، از دانشجویان مقطع ارشد، به مشاوره آمد؛ مشاوره ازدواج. او گفت: «بیش از دو سال است که خانمی را برای ازدواج در نظر دارم، اما تردید، رهایم نمی کند.»

پرسیدم: تردید در چه چیز؟

گفت: «او را از هر جهت می پسندم. او نیز من را پسندیده است. چند بار درباره ازدواج صحبت کرده ایم. در همه مسائل توافق داریم، اما او یک مشکل دارد که همان من را در رسیدن به تصمیم دچار تردید می کند و آن این است که او یک بار ازدواج کرده و از همسرش جدا شده و حالا بیوه است.»

دلیل طلاقشان را پرسیدم. گفت که اشکال از ناحیه شوهرش بوده. و با توضیح هایی که داد معلوم شد که همین گونه بوده؛ اشکال از ناحیه شوهر بوده است.

گفتم: تردیدتان را توضیح دهید.

  • علی اکبر مظاهری
۲۶
آذر

و ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم...

     » نویسنده: خانم زهرا نصیری (کارشناس حقوق و نویسنده و خبرنگار روزنامه مردم نو)

«ربیع» نام برازنده برای ماهی است که در آن رحمت بر جهانیان تولد یافت و سرچشمه هر پاکی برای تمام تاریخ شد.

گرچه در رابطه با سالروز میلاد پیامبر اکرم صلی‌ا... علیه و آله نیز مانند بسیاری از بزرگان دین، سند قطعی وجود ندارد. جعفر سبحانی در کتاب فروغ ابدیت در این زمینه می‌نویسد: «شاید یکى از پراختلاف‏ترین مسائل تاریخ زندگانى حضرت محمد صلی ا... علیه و آله اختلاف موجود در تاریخ ولادت آن بزرگوار باشد که اگر کسى بخواهد همه اقوال را در این‌باره جمع‏آورى کند، به بیش از بیست قول می ‏رسد.

عموم سیره‌نویسان اتفاق دارند که تولد پیامبر گرامی

  • علی اکبر مظاهری
۲۲
آذر

   

    » اوصاف پدر، به قلم پسر

    دنباله اوصاف حاج آخوند ملا عباس تربتی، به قلم فرزندش حسینعلی راشد، از کتاب«فضیلت های فراموش شده»، انتشارات روزنامه اطلاعات، با ویرایش و تلخیص.

    حکایت ها و هدایت ها (3)

در آن زمان، یکی از فرزندان مرحوم آخوند ملامحمد کاظم خراسانی، به نام حاج میرزا محمد، معروف به آقازاده، مقیم مشهد بود و عالمی بسیار متعین و متنفذ بود. مرحوم آقازاده که در رتق و فتق امور وارد بود، نوکران متعددی داشت؛ هر کدام برای انجام کاری.

یکی از نوکرانش مردی بود به نام حاجی علی اکبر که از همه «مشتی تر» بود و غالبا سلاح کمری در زیر لباس داشت و محافظ آقا بود.

این حاجی علی اکبر برای من، که حسینعلی راشد هستم، نقل کرد که

  • علی اکبر مظاهری
۱۹
آذر

📝 نوشته ای از خانم فاطمه صالحی(دانشجوی ارشد روانشناسی دانشگاه قم)

شنیده ام که بعضی دختران، در جلسات خواستگاری شان، یخچال ساید و مبلمان ساخت فلان جا را شرط می کنند. شرایطی دیگر مثل پدرشوهر و مادرشوهر جوان، کم بچه بودن خانواده شوهر، پس انداز میلیونی آقا داماد هم، بله گفتن دختر خانم را تسریع می کند.

💡
دوسال از عقدمان می گذرد. جمله هایی از زبان همسرم می شنوم که قبل از ازدواج، فکر می کردم این گونه دلبری ها فقط در رمان ها و فیلم های عاشقانه است و بس.

چند وقت یکبار می گوید: از من راضی هستی؟ تو را خدا اگر دلت را آزرده ام حلالم کن... .

پولش را که دزدیدند، اگرچه قابل توجه بود، اما خم به ابرو نیاورد. درگیری های کار و مسائل مالی، اخم بر چهره اش نمی آورد، اما وقتی اشک مرا می بیند، برمی آشوبد، بغض می کند، و قطره های اشک، بر صورتش می غلتد.

چنان کلمات پرمعنای احساسی را که به زبان می آورد که خودش هم تعجب می کند. می گوید: این گونه حرف زدن را مدیون عشق توأم.

می دانید این خوشبختی ها را مدیون چه هستم ؟ من برای ازدواج، با خدا معامله کردم. چشم بسته بله نگفتم؛ تحقیق مفصل کردیم، با مشاور زبده مشورت کردم، اما خانه و ماشین شرط نکردم. خرید عقدمان یک حلقه بود. حتی لباس هم نگرفتم. در محضر به هم محرم شدیم. بعد از ازدواج هم دلسوزی و محبت را چاشنی همه خواسته هایم کردم؛ البته دلسوزی عاقلانه.

اولین ثمره این وصلت بی زرق و برق، آرامش بود؛ آرامشی با جنس متفاوت، همان که خداوند وعده اش را داده بود.

خدا را شکر. به لحاظ اقتصادی هم روز به روز وضعیت رو به رشد است. اگر من از بعضی خواسته هایم گذشتم، خداوند هم برایم جبران کرد، فراتر از آنچه فکر می کردم. الحمدالله.

  • علی اکبر مظاهری
۱۱
آذر

حاجت های عارفانه

پس از نماز و زیارت و نیایش، نزدیک طلوع آفتاب، در ایوان مسجد گوهرشاد نشسته بودم و جان را از شمیم بهشتی فضای حرم سرشار می نمودم. می شد صدای روحنواز بال فرشتگان را به گوش جان شنید، که از عرش الاهی می آمدند و گنبد و گلدسته های امام رضا علیه السلام را طواف می کردند.

چند نفر از زائران، که از لهجه شان بر می آمد اصفهانی اند، آمدند و کنارم نشستند. یکی از آن ها که بزرگتر بود، خطاب به من گفت:
«این چه رازی است که آدم، در اینجا که هست، اصلا در فکر کارگاه و کارخانه، کارگر و کارفرما، و ثروت و شهرت خود نیست؟ گویا اینجا با دنیای بیرون، متفاوت است؟»

گفتمش:

  • علی اکبر مظاهری