وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی
۱۳
شهریور


    پذیرش مسئولیت ازدواج؛ چرا؟

    مصاحبه با شبکه سه تلویزیون، برنامه "دوطرفه"، در باره ازدواج جوانان.

اشاره:
پس از آن که دو مقاله "دریغ بر تنهایان" و "هنگامه ازدواج" را در کانال و وبلاگ و جراید منتشر کردیم، از شبکه سه سیما مصاحبه ای گرفتند که همان زمان، فایل صوتی- تصویری اش را در این کانال منتشر کردیم. اکنون متن آن را با هم می خوانیم:

پرسش آنان:
با توجه به دغدغه های جوانان و مشکلات عدیده ای که با آن مواجه هستند، چه لزومی دارد که زیر بار سنگین مسئولیت ازدواج بروند؟

پاسخ ما:
نیاز به ازدواج و همسر، از نیازهای طبیعی انسان است؛ مانند تشنگی وگرسنگی. ما، به یک انسان تشنه و گرسنه، نمی توانیم بگوییم که چون تهیه آب و غذا سخت است، شما آب و غذا و تشنگی وگرسنگی را فراموش کن. البته می توان گفت اندکی صبر کن. اما این مهلت اندک نباید طولانی شود. اگر طولانی شود، آن فرد، نمی تواند تاب آورد؛ یا هلاک می شود یا به آلوده خواری یا حرام خواری مبتلا می شود.
خداوند، انسان را زوج آفریده است و می فرماید: "و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها؛ خداوند شما را زوج آفرید تا در کنار هم آرامش بیابید."
اگر انسان بخواهد پاکیزه زندگی کند و به کمال برسد باید ازدواج کند؛ ازدواج بهنگام.
پیغمبراکرم- صلی الله علیه و آله- می فرمایند: "من اراد ان یلقی الله طاهرا مطهرا فلیلقه بزوجة؛ هرکس می خواهد خدا را پاک و پاکیزه ملاقات کند باید همسر داشته باشد."
بنابراین همگی باید یاری کنیم تا مشکلات سر راه ازدواج را برداریم تا جوانان ما، در آغاز جوانی، ازدواج کنند.
ازدواج، از منظر زمان، سه گونه است:
ازدواج دیرهنگام
ازدواج زودهنگام
ازدواج بهنگام
ما تنها ازدواج بهنگام را تایید می کنیم. ازدواج بهنگام یعنی ازدواجی که در آغاز فصل جوانی صورت بگیرد.

علی اکبر مظاهری

عضویت در کانال از زبان مشاور👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu7DLoLn9nLRpR6VQ

  • علی اکبر مظاهری
۰۶
شهریور

 

بعد از خواندن پست های استاد مظاهری، درباره راهکارهای ترک استمناء (خودارضایی)، بر آن شدم که به عنوان شاهدی بر کارآمدی این راهکارها و نیز به عنوان نوعی همدلی با کسانی که در موقعیت خودم هستند، از تجربه شخصی ام بگویم:

من هم یکی از چند میلیون جوان مجرد کشورمان هستم که متاسفانه، در این روزگار، به جای اینکه امورشان در صدر برنامه های مملکت داران و خانواده ها و خیرین باشد، در بعضی از موارد، در ذیل هم نیست.

  • علی اکبر مظاهری
۰۶
شهریور

از زبان مشاور

#مشاوره_خانواده

نبردی سه جانبه

پرسید‌ه اند:
رفتار اسلامی با مادری که قصد بر هم زدن زندگی پسرش را دارد و پشت سر عروسش، نزد پسرش، بدگویی می کند و اعصاب پسرش را خرد می کند، چیست و چگونه باید باشد؟ ضمنا پسر، هرچه به مادر مهربانی می کند، او دست بردار نیست.

‌پاسخ ما:

  • علی اکبر مظاهری
۰۶
شهریور

از زبان مشاور


مشاوره روان شناسی- تربیتی

مرد خجالتی!

پرسید‌ه اند:
دوست دارم فوق لیسانسم را بگیرم و بعد با دختر مورد علاقه ام ازدواج کنـم؛ اما از کم رویی و این که نمی توانم خوب ارتباط اجتماعی برقرار کنم، رنج می برم. چه کنم؟

پاسخ ما:
سؤالتان ابهام دارد. رابطه میان سه بخش سؤالتان؛ گرفتن فوق لیسانس، ازدواج با دختری که دوست دارید، کم توانایی تان در برقراری ارتباط اجتماعی، خیلی واضح نیست.
اکنون ما، به ناچار، به اختصار، پاسخ می دهیم. اگر پاسخمان کافی نبود، سؤالتان را واضح تر و مشروح تر مطـرح کنید تا پاسخی واضح تر و مشروح تر بدهیم.

اما پاسخ اکنونی ما:

  • علی اکبر مظاهری
۲۸
مرداد
مشاوره اخلاقی - تربیتی
اشاره:
اخیرا دو مطلب مشاوره ای درباره یک انحراف جنسی نوشتم و در کانال و وبلاگ و جراید منتشر کردم؛ یکی به نام "جوان پاکی خواه" و دیگری به نام "جوانان را دریابیم". 
انتشار این این دو مطلب، بازتاب گسترده ای داشت و سوال های بسیاری را مطرح کرد که هم نگران کننده است و هشدار دهنده، هم امید بخش است. اما نگران کنندگی و هشداردهندگی اش از این بابت است که جوانان ما، بر اثر ازدواج نکردن، دارند آسیب می خورند. اما امیدبخشی اش به این سبب است که بسیاری از جوانانمان خواهان پاکی اند و نمی خواهند آلوده باشند.
اکنون یکی از پرسش های دانه درشت این عزیزانمان را بیان می کنیم و به آن  پاسخ می دهیم. با حوصله و دقت، همراهی مان کنید. 
گفته و پرسیده اند: 
هرچه سعی می کنم نمی توانم نفس اماره ام را کنترل کنم. فکر و قلبم درگیر افکار پلید است و مرا تا سرحد - نعوذ بالله - آن معصیت بزرگ می کشاند و مدام عذابم می دهد. لطفا راه نجاتش را برایم توضیح دهید.
پاسخ ما:
تحلیل مساله:
استمناء و خودارضایی، ناروا است. اگر هیچ دلیلی بر ناروایی آن نداشتیم - که داریم - همین که در تعالیم دینی، ممنوع شده است، کافی است آن را ناروا بشماریم.
بسیاری از دانشمندان غیر مسلمان، اما باانصاف، نیز آن را ناروا شمرده اند.
اکنون به تفصیل این تحلیل نمی پردازیم؛  ان شاءالله در مجالی فراخ تر، آن را می کاویم و بسط می دهیم.
 
اما پاسخ به شما:
درود بر شما که چنین پاکی خواه اید. سلام فرشتگان به شما که این گونه تقواپیشه اید. رحمت خدا بر شما که جان و وجدانتان اینچنین بیدار است و هشداردهنده. 
اینک راهکاری عملی:
  • علی اکبر مظاهری
۲۰
مرداد

   

 » از زبان مشاور

     پرسیده اند:

حمیدآقا، که جوانی عفیف و بااخلاق است و در برخی از کارهایش با من مشاوره می کند، پرسیده است: یک سال است ازدواج کرده ام و کار درست و حسابی ای ندارم. به نظرتان بهتر نبود اول کارم ردیف می شد، بعد ازدواج می کردم؟

پاسخ ما

تحلیل مسئله:
1. «مسئله» اشتغال جوانان، در جامعه ما، به یک «مشکل» تبدیل شده است؛ مشکلی که حل آن، اراده و همت همگانی را می طلبد. عقلای قوم باید برای حل این مسئله و رفع این مشکل، چاره ای بیندیشند و همگان، به قدر توان، اقدام کنند؛ اقدامی راهگشا و چاره ساز.
2. خانواده ها باید جوانان را یاری کنند تا بتوانند زندگی مشترکشان را سر پا کنند و به تدریج از کمک خانواده بی نیاز شوند.
3. گره زدن سرنوشت ازدواج با کار، گره زدنی نامبارک است؛ به ویژه که کار و خانه و ثروت را در ردیفی جلوتر از ازدواج بنشانیم. این فرهنگ نادرست، در جامعه ما، فراگیر شده است و دارد از جوانان و خانواده ها و جامعه، دمار بر می آورد.
منتظر کار «درست و حسابی» (به تعبیر حمیدآقا) ماندن، ازدواج را از فصل مناسب آن، که آغاز جوانی است، عقب می اندازد. بسیاری از جوانانمان، با همین اندیشه، مجرد مانده اند.

اما پاسخ به حمیدآقا:

  • علی اکبر مظاهری
۲۰
مرداد

    

» از زبان مشاور

     پرسیده اند:
کمال‌طلبی چه نشانه‌هایی دارد؟ چگونه باید به افراد کمال‌طلب کمک کرد و چگونه با ایشان رفتار نمود تا از مبتلا شدن‌شان به اضطراب و افسردگی پیشگیری کرد؟

پاسخ ما:
کمال‌طلبی، اگر به اعتدال باشد و به افراط نگراید، صفت و حالت مثبتی است و در رشد و بالندگی انسان، تأثیری نیکو دارد.

1. نشانه‌های کمال‌طلبی مثبت:
- کمال‌طلبان مثبت، هدف‌هایشان بلند است. ایشان به اهداف کوچک قناعت نمی‌کنند، اما در هدف‌گیری‌ها عاقبت‌اندیش‌اند، بی‌نقشه راه نمی‌روند و بی‌گدار به آب نمی‌زنند.
- عزت‌نفس ایشان بالاست، احساس توانمندی می‌کنند و خودباوری بالایی دارند.
- شجاع و دلیرند. اهل خطر کردن و ریسک‌اند، اما ریسک عاقلانه و هوشمندانه. حساب کار دست‌شان است که به بی‌باکی متهورانه دچار نشوند.
- راه ورود به کارها و خروج از آن‌ها را پیدا می‌کنند.
- در کارهایشان منتظر کمک دیگران نمی‌مانند، اگرچه از یاری دیگران مدد می‌جویند. میان یاری جستن از دیگران و با معطل یاری آنان ماندن فرق می‌گذارند.

  • علی اکبر مظاهری
۲۰
مرداد

     » از زیان مشاور

خانم عزتخواه به مشاوره آمد. پریشان بود و بدحال. از همسرش گلایه داشت. همسرش را می شناختم. او گفت: « از همسرم علی آقا رنجیده ام.»

پرسیدم: چرا؟

گفت: «با او، برای خرید، به بازار رفته بودیم. با فروشنده ای، حرفمان شد. آن فروشنده، به شوهرم بد گفت. به هردوی ما اهانت کرد. اما علی آقا جوابش را نداد و بدون هیچ عکس العمل، از مغازه اش بیرون آمدیم. این پیشامد، برای من تلخ بود. بیش از آن که از آن فروشنده بی ادب ناراحت شوم، از همسرم رنجیده شدم که چرا این طور ذلیلانه عمل کرد.»

من که می دانستم علی آقا دلاور است، اما دلاوری صبور، دانستم که آن صحنه را عرصه نبرد ندانسته و آن بی ادب را قابل هماوردی ندیده است.

به خانم عزتخواه گفتم:

  • علی اکبر مظاهری
۱۳
مرداد

    

    » از زبان مشاور

    پرسیده اند:
دختری بیست‌وسه‌ساله‌ام. حدود یک سال عقد بودم. الان شش ماه است که جدا شده‌ام. با اینکه از جدایی‌ام راضی‌ام، اما احساس می‌کنم هنوز حالم بد است. به شدت نیاز دارم که دوباره عاشق یک نفر بشوم. چه کنم؟

    پاسخ ما:
آدمی، در سن و موقعیت شما، نیازمند همسر است. این یک قانون تکوینی الهی است. یارخواهی و همسرطلبی، برای انسان بالغ و رشیدی چون شما، یک نیاز طبیعی و فطری است. اگر حالتان و احساستان غیر از این بود که گفته‌اید، باید در سلامت خود تردید می‌کردید. اینک چند نکته:

1. اکنون باید این خلأ را پر کرد و این شکست را جبران نمود؛ به وسیله ازدواج با انسانی رشید و عاقل. «عشق را عشقی دگر بُرَّد مگر.» باز ازدواج کنید؛ با همسری همتا، همراه، رشید.

2. مراقب باشید که دیگر آن تجربه تلخ، تکرار نشود. ازدواج جدیدتان باید ازدواجی موفق و نهایی باشد؛ نه جدایی دوباره و نه زندگی رنج‌بار سوختن و ساختن.

3. هیچ خواستگاری را

  • علی اکبر مظاهری
۰۸
مرداد

    » از زبان مشاور

آقای «پارسا»ی نوجوان، گفته و پرسیده اند: 

من یک مطلب درباره «ازدواج در نوجوانی» از شما خواندم. اکنون سوالم این است: 

وظیفه من نوجوان هفده ساله چیست؟ من حتی برخی از مسائل ساده تر را نمی توانم با خانواده ام مطرح کنم، چه رسد به ازدواج! از طرفی، استمناء، پدرم را درآورده. هر چه می شد، خودم را محدود کنم، کردم. هر کاری که می شد انجام دهم، دادم.، اما نتوانستم ترک کنم. 

اگر بخواهم ازدواج را مطرح کنم، که به تمسخر و سرزنش، دچار می شوم و و اگر به این رویه ادامه دهم، « خسر الدنیا و الاخره». 

با این شرایط، چه کاری می توانم انجام دهم؟ 

پاسخ ما: 

تحلیل مساله:

  • علی اکبر مظاهری