#نویسنده_و_مشاور:
#علیاکبر_مظاهری
⭕️ ریشههای طلاق (۱۴)
ما که زمانهای پیشین را دیدهایم، باور نمیکردیم روزی جامعهٔ ما، چنین وخیم، گرفتار اعتیاد شود، اما شد. اکنون حجم عظیمی از طلاقها به سبب اعتیاد مردان است. کمتر دیدهایم که این بلا، با این حجم، بر سر زنانمان آید. زنان نیز معتاد میشوند، اما ایشان، در این بلا، بسیار کمتر از مردان، گرفتارند؛ به دلایل ساختاری روحی ایشان و نیز به دلیل لطافت و نجابت ایشان. خدا را بر این نعمت نجابت، شکرگزاریم.
از آمار معتادان سخن نمیگوییم، زیرا حالمان را خراب میکند. و نیز مردم، خود، از آن باخبرند.
ما اکنون، در مشاورههایمان، شاهد طلاقهای اعتیادی هستیم که بیشتر یا همهٔ آنها به درخواست و اقدام خانمهاست. از اینکه آقایان به این بلا گرفتارند، سوگمندیم، اما از اینکه خانمها به این مصیبت گرفتار نیستند یا گرفتاری ایشان اندک است، خدا را شاکریم.
🔹 یکی از پنجطلاق
قبلاً گفتهایم که از هر پنج طلاق، چهارتای آن ناروا است و یکی روا. اگر اعتیاد عمیق شود و معتاد، تن به درمان ندهد، میتواند سبب طلاق شود؛ طلاقی اسفبار، اما شاید روا؛ عمل جراحی؛ یکی از پنجطلاق.
دربارهٔ اعتیاد و عوامل ایجاد آن و آمار و حجم آن، هیچ نمیگوییم. جامعهمان به اندازهٔ کافی خبر دارد. دربارهٔ پلیدبودن آن و زیانهای آن نیز نمیگوییم. همگان، بیش یا کم، از این پدیدهٔ شرمآور، باخبرند، اما اکنون دو سخن داریم؛ یکی با خود معتاد، دیگری با همسر او. با دقت، همراهیمان کنید.
۱. با خود معتاد
ما شما را «بیمار» میدانیم، نه «جنایتکار». اما اگر بیمار، تن به درمان ندهد و بر بقای بیماریاش پای فشارد تا به مرگ او انجامد، آنگاه است که این دیگر جنایت است و این بیمار، جنایتکار است.
شما بیش از هر کس درک میکنید که دارید هستی خود و خانوادهتان را تباه میکنید. این تباهکاری، همانا جنایتکاری است. و شما میدانید که کارتان از منظر دیانت، حرام است. از منظر اخلاق، پلید است. از منظر حیثیت اجتماعی، آبروبَرَنده است. و زیانهای بسیار دیگر. ما نه قصد سرزنش شما را داریم، نه میخواهیم پندتان دهیم. میخواهیم تلنگری به عقل و ایمان و وجدانتان بزنیم. بیندیشید که دارید چه را فدای چه میکنید.
ما درد شما را درک میکنیم. از عذابی که میکشید، رنج میبریم. میخواهیم که چنین نباشید. انتظارمان از شما این است که خودتان نیز حال خود را درک کنید. وخامت وضعیت خود و گرفتاری خانوادهتان را فهم کنید. عزمتان را برای رهایی از این دام بلا، جزم کنید. دنیای خودتان و زندگی خانوادگیتان را از این تباهی، نجات دهید.
🔻 هشداری و بشارتی
هشدار: ادامهٔ این بیراهه، تباهی خودتان و فروپاشی خانوادهتان را در پی دارد. این جهان و آن جهانتان را تباه میکند. ناروا است که برای این ارضای پلید، خودتان و خانوادهتان و هر دو جهانتان را بر باد فنا دهید. از معتادانی که چنین خسارتی کردهاند، عبرت بگیرید. پای از این کجراههٔ سنگلاخی، بیرون نهید. استمرار این راه جهنمی، علاوه بر خسارتهای پیشین، غیرت و عزتتان را نیز میسوزاند. بسیاری از پلیدکاریهای معتادان، به سبب سوختن غیرت و عزت ایشان است. برخی از معتادان، که پیش از اعتیاد، غیرتمند و عزتمند بودهاند، بر اثر اعتیاد، چندان بیغیرت و بیشرافت میشوند که دیگر ننگ دزدی و پلیدیهای دیگر را درک نمیکنند.
بشارت: ترک اعتیاد، هر چه که باشد، امکانپذیر است. هرگز مپندارید که این بیراهه، بیبازگشت است. ما و نیز شما کسانی را دیدهایم که از این کجراههٔ جهنمی، بازگشتهاند و خود و زندگیشان را سامانی دوباره دادهاند. این بازگشت، مانند بازگشت گناهکاران از گناهانشان است. ما و شما فراوان دیدهایم گناهکارانی را که توبه کردهاند و انسان دوبارهای شدهاند. با توکل به خدا و یاریطلبی از او، توبه کنید. باز ایستید. بازگردید. لذت پاکی را میچشید. باز محبوب میشوید. زندگیتان سامان میگیرد. یا الله بگویید. همگان کمکتان میکنند تا جایگاه پیشینتان را دوباره به دست آورید. از خدا پاکی از اعتیاد را بطلبید. اگر لازم است، از مشاور و روانپزشک، کمک بگیرید. ورزش کنید. حتی اگر ضرورت دارد، به کمپ ترک اعتیاد بروید. زود خود را پاک کنید. به امید خدا.
۲. با خانوادهٔ معتاد
شما زود زندگی را فرو نباشید. معتادتان بیمار است. او را درمان کنید. با مشاوری دانا و توانا ارتباط بگیرید. امیدتان را نبازید. نگویید او دیگر قابل بازگشت نیست. چرا، هست. زود اقدام به طلاق نکنید. دهها راه قابل آزمودن، در پیش است. گرفتن طلاق که هنر نیست. بازگرداندن بیمار معتاد و ساماندهی دوبارهٔ زندگی، هنر است. با بیمارتان همدلی کنید. امیدش دهید. صبوری ورزید. دست بر دامان خدا بگیرید. دستتان را از دست مشاور دانا و توانایتان بیرون نکنید. به امید خدا.
📌 پرسش
خانمی گفته و پرسیده است:
زنی ۳۶ سالهام و دارای دو دختر؛ دوساله و هشتساله هستم. مدت نُه سال است که ازدواج کردهام. در یک سال اخیر، شوهرم خانه را ترک کرده، در منزل مادرش زندگی میکند. او چون تریاک میکشد و من اصرار به ترک داشتم، قهر کرده و دادخواست طلاق داده است، ولی من فقط برای دخترهایم طلاق نمیخواهم، چون دوست ندارم سرنوشت آنها، به سبب خودخواهی من و پدرشان، خراب شود. از شما میخواهم راهنماییام کنید که چگونه او را از تصمیم خود منصرف کنم؟ الآن در فشار روحی هستم. خواهش میکنم جواب بدهید.
🔻 پاسخ ما
شما از وضعیت خود و پیشینۀ روابطتان مطلبی نگفتهاید تا بدانیم که چرا کارتان، بعد از نُه سال، به اینجا کشیده است. شاید عللی داشته باشد که با برطرفشدن آنها زمینه برای ترک اعتیاد همسرتان هم مساعدتر شود. خوب بود سخن همسرتان را نیز میشنیدیم؛ شاید او هم حرفهایی داشته باشد که باید شنیده شود. اکنون بر مبنای آنچه شما گفتهاید، میگوییم:
۱. همسرتان معتاد است و معتاد، بیمار است. اگر کسی بخواهد درمانش کند، باید طبیبانه و با مهارت رفتار کند.
۲. معتاد، بسته به شدت اعتیاد، ممکن است همهچیز را فدای اعتیادش کند. بنابراین، اگر با او تندی کنید، ممکن است دیگر برنگردد، بهخصوص که جای فرار هم دارد.
۳. با مشاوری دانا و توانا در تماس باشید، تا با مهارت و مدارا، همسرتان را به خانه بازگردانید و با مهربانی و محبت زنانۀ خود، او را به فکر درمان بیندازید یا لااقل به حدی برسید که اعتیاد ایشان آسیب جدیای برای زندگیتان نداشته باشد.
اکنون در بعضی از خانوادهها شوهر، معتاد است، اما در اثر مدیریت و صبر آگاهانۀ خانم، آسیبها کمتر است تا بچهها بهآرامی بزرگ شوند. برای مدیریت بهتر زندگی با معتاد و نیز برای رفتار صحیح با فرزندانتان، هم مشاوره بگیرید، هم مطالعه کنید.
۴. اگر توانستید ایشان را به خانه بازگردانید، با آرامش و مهربانی و انجام توصیههای مشاور، به دنبال تغییر فکر و عقیدهاش باشید، تا کمکم به فکر ترک اعتیاد بیفتد. آنگاه میتواند در مراکز ترک اعتیاد، دنبال درمانش باشد. مردان، تحکم و دستور زنان را برنمیتابند، اما شما میتوانید از درد و رنجهای خود بگویید و از او استمداد کنید.
۵. کار شما در این راه، مجاهدت بزرگی است که صبر و درایت میطلبد. از خدا مدد بگیرید و اگر شخص مورد اطمینان و محرمی دارید، از او بخواهید که در این مسیر همراهتان باشد تا تحمل وصبرتان بیشتر شود.
۶. معمولاً افراد معتاد، عزت نفسشان پایین است. شما با تشویق و احترام میتوانید عزت نفس او را بالا ببرید و مردانگیاش را تقویت کنید. هر اندازه کسی احساس ارزشمندی نماید، از کارهای زشت، دوری میکند.
این سخن امام علی علیه السلام را ببینید:
«مَنْ کرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیْهِ شَهَوَاتُهُ»؛۱
آن کس که خویشتنش نزد خودش بزرگوار شد و احساس کرامت و شایستگی کرد، خواهشهای پلید نفسش در نظرش حقیر میآید (و تن به ذلت و رذیلت نمیدهد).
در این مواقع، سرزنش زیاد، نتیجۀ معکوس میدهد.
این سخن امام علی علیه السلام را نیز بنگرید:
«اَلْإِفْرَاطُ فِی اَلْمَلاَمَةِ یَشَبُّ نِیرَانَ اَللِّجَاجِ»؛۲
زیادهروی در ملامت و سرزنش، آتش لجاجت را برافروزد.
اگر همۀ اقدامهای لازم را انجام دادید و نتیجهبخش نبود، دو راه دیگر پیش روی شماست:
الف) اگر آسیبی به شما نمیخورَد و میتوانید زندگی را اداره کنید، کاری به کارش نداشته باشید و به بچههایتان برسید تا مقداری بزرگ شوند و بعد تصمیم بگیرید.
ب) شکایت کنید تا دادگاه تکلیفتان را روشن کند و همسرتان مجبور شود نفقه و مهریه را بپردازد؛ شاید هم مقداری متنبه شود.
در این موارد، طلاق، آخرین توصیه است. این مراحل را هم حتماً با کمک یک حقوقدان انجام دهید. امیدواریم که کار به این مرحله نکشد!
تذکر: یادتان باشد آنچه گفتیم، بر مبنای سخنانی بود که شما برایمان نوشتهاید. شاید همسرتان هم حرفهایی داشته باشد که باید شنیده شود.
خداوند سبحان یاورتان باشد! ۳
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
۱. نهجالبلاغه، حکمت ۴۴۹.
۲. بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۲۳۲.
۳. کتاب «از زبان مشاور»، از نگارنده، نشر جمال، صفحهٔ ۲۸۵.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1