تربیت رشیدانه (۲)
نویسنده: علیاکبر مظاهری
سرمایهٔ تربیت
رهتوشهٔ راه تربیت و سعادت و هدایت را خداوند در وجود نوزاد به ودیعت نهاده و آن، «فطرت توحیدی» است. یعنی خمیرمایهٔ یکتاپرستی و زمینهٔ کسب کمالات معنوی را نوزاد با خود به این جهان میآورد.
این فطرت توحیدی، زیربنای ارزشها و خوبیهاست؛ اما والدین و مربیان باید آن را پرورش دهند و موانع شکوفاییاش را بردارند. نگذارند دچار «آفتزدگی» شود و اگر دچار آفتی شد، «آفتزدایی» کنند. این است معنای تربیت.
پیامبران الاهی نیز برای تربیت بشر، همین کار را میکردند.
خداوند، دربارهٔ این سرمایهٔ الاهی فرموده است:
«فِطرَةَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها»؛ خداوند مردمان را براساس فطرت خدایی آفریده است.
امام صادق (علیهالسّلام) نیز در این خصوص فرموده است:
«کُلُّ مَولُودٍ یُولَدُ عَلَی الفِطرَةِ»؛
هر نوزادی بر مبنای سرشت خدایی متولد میشود.
مراحل تربیت
برای تربیت کودک و نوجوان و رساندن آنان به مدارج عالی انسانی، نیز برای استفادهٔ شایسته از استعدادها و قابلیتهای نهفته در وجود آدمی، پیمودن سه مرحله، لازم است:
۱. مرحله کشف:
مربی لایق، ابتدا باید استعدادهای نهفتهٔ درونی فردِ تحتِ تربیتِ خود را کشف کند تا بتواند مراحل بعدی را بپیماید.
آدمیان، دارای استعدادهای یکسان نیستند؛ بلکه استعدادهای گوناگونی در وجود افراد مختلف نهفته است که شناسایی آنها برای تربیت مطلوب، ضرورتی حتمی است.
امام صادق (علیهالسّلام) در اینباره فرموده است:
«اَلنّاسُ مَعادِنُ کَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَ الفٍضَّة»؛ مردمان، معدنهایند، چونان معادن طلا و نقره.
همانگونه که معدنها انواع گوناگون دارند، انسانها نیز دارای استعدادهای مختلفاند.
نخستین مرحلهٔ مواجهه با آنها، مرحلهٔ «کشف و شناسایی» است.
بسیاری از استعدادهای آدمیان، حتی برای خود آنان، ناشناخته میماند. وظیفهٔ پدر و مادر و مربی است که با دقت و مهارت، به جستوجو و کشف آنها بپردازند.
۲. مرحله استخراج:
پس از شناسایی استعدادها، نوبت به استخراج آنها میرسد؛ همانگونه که پس از کشف معدن، نوبت استخراج آن است.
استخراج استعدادها، یعنی آنها را از حالت «قوّه» به «فعل» درآوردن.
۳. مرحلهٔ هدایت:
پس از کشف و استخراج، مرحلهٔ «هدایت» فرامیرسد؛ همانگونه که پس از کشف و استخراج معدن، نوبت شکلدهی و استفادهٔ مطلوب از آن میرسد.
مربی لایق، که نیروهای متربّی را به فعلیت رسانده است، اکنون باید آنها را در مسیری شایسته، هدایت کند؛ همانگونه که مواد استخراج شده از معدن را ذوب میکنند و در قالبها میریزند تا شکل بگیرد و قابل استفاده شود.
▫️مثالی دیگر:
مردمان یک روستا، از کمآبی در رنجاند. میاندیشند: ما که خواهان آسایشیم، باید در پی آب برآییم.
سپس در کوهها و دشتهای اطراف روستا، به جستوجوی آب برمیخیزند. پس از کندوکاوهایی، در دامنهٔ کوهی، آثاری از آب مییابند (مرحلهٔ کشف)،
اما سنگها مانع بیرون آمدن آب شدهاند. باید سنگها را شکافت و موانع را زدود.
ابزار کار را فراهم میکنند و دل سنگها را میشکافند. ناگاه آب فَوَران میزند (مرحلهٔ استخراج).
خب، خدا را شکر که آب بهدست آمد؛ اما هنوز مردم روستا سیراب نشدهاند، زیرا آب چشمه، پراکنده شده و به روستا نرسیده.
کانالی لازم است تا آب را به روستا برساند و از هدررفتن آن جلوگیری کند.
نقشهٔ یک جوی را میکشند و از نزدیکترین راه میان چشمه و روستا، نهری میسازند. و چنین میشود که آب به روستا میرسد و مردمان از آن بهرهمند میشوند (مرحلهٔ هدایت).
۷ شهریور ۱۴۰۰
📌برای دنبال کردن رسانههایمان به لینک زیر مراجعه کنید:
🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1