وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی
۲۱
تیر



پاسخ یکی از خوانندگان‌مان به پرسش پست پیشین:
منظور مخالفت با عقد موقت از همان ابتدای آشنایی است که هنوز هیچ مشخص نیست که دو طرف به تفاهم می‌رسند یا نه، نه در دورانی که دو طرف قطعا به شناخت رسیده‌اند و عقد موقت می تواند فرصتی برای تدارکات تا زمان مراسم ازدواج باشد، که گاهی ممکن است به علت - مثلا - اوضاع مالی یا هر شرایط احتمالی دیگر، این مدت طولانی شود.
عیب‌جویی نیست، بلکه اشکال از این جهت است که خانواده‌ها، به‌خصوص خانواده‌های مذهبی، با رعایت حریم و نظارت، می‌توانند جلسات مذاکرات و آشنایی دو نفر را فراهم کنند، نه لزوما باعقد موقت، که در صورت عدم تفاهم و به‌هم‌خوردن، بیشترین ضربه را دختر در عقد موقت خواهد خورد.

پاسخ ما:
بله. منظورمان همین است. یعنی از همان آغاز، عقد موقت نکنند. مذاکرات دختر و پسر و خانواده‌ها آغاز شود و ادامه یابد تا تکلیف مشخص شود.
بسیاری از خواستگاری‌ها، پس از دیدارها و گفت‌وگوهای نخستین، منتفی می‌شود. در این صورت، اگر عقد موقت کرده باشد، دختر زیان می‌کند.

علی‌اکبر مظاهری



  • علی اکبر مظاهری
۲۱
تیر



اشاره:
قابل انتظار بود که انتشار دو پست "خواستگاری و عقد موقت"، بازتاب‌هایی داشته باشد، چون این مطلب با فرهنگ مردمان درآمیخته است. برخی از بازتاب‌ها را ببینید:

یک دخترخانم:
ان‌شالله که رعایت کنند.
خیلی از خانواده‌های پسران، مطرح‌کننده عقد موقت‌اند و به این مسئله فکر نمی‌کنند که در صورت به‌هم‌خوردن، این دختر است که بیشترین صدمه را می‌خورد. و زمانی که خانواده دختر با عقد موقت مخالفت می‌کند، مورد ملامت خانواده پسر واقع می‌شود... . کاش بفهمند.

پاسخ ما:
بله. ای‌کاش. عجب این‌که در این مورد، برعکس بوده است؛ خانواده دختر، خواهان عقد موقت بوده‌اند و خانواده پسر، مخالف. البته ما جواب را عمومی دادیم که شامل هردو طرف بشود.

دخترخانمی دیگر:
چه ایرادی دارد که دختر و پسر، به عقد موقت همدیگر درآیند، اگر طرفین به شناخت درستی از هم رسیده‌اند و می‌دانند که عقد موقت برای راحتی بیشتر است و حد و مرزهایی دارد که هر دو طرف باید مدیریتش کنند؟
الان دودستگی به‌وجود آمده؛ یا انگشتر دست می‌کنند و نامحرم می‌مانند تا زمانی که عقد دائم کنند، که اگر طرفین مقید باشند، همین نامحرم بودن مشکلات خودش را دارد. و اگر هم بلافاصله عقد دائم کند، بازهم مشکلات خاص خود را دارد؛ چون ازدواج، هندوانه دربسته است؛ هر چند که شناخت زیاد باشد، اما بعضی خصوصیات خلقی، طی زمان و رفت و آمد بیشتر و نزدیکتر، مشخص و آشکار می‌شود و در آن بازه زمانی، اگر به مشکل بخورند و مجبور به طلاق شوند، صدمه‌اش بیشتر از عقد موقت است.
من این دیدگاه منفی را متوجه نمی‌شوم که حتی از سوی خانواده‌های مذهبی مطرح می‌شود. اگر خدا عقد موقت را، مانند عقد دائم، حلال کرده، پس عیب‌جویی ما چیست؟ و اگر حرف اطرافیان مهم است، پس ما باید همه زندگی‌مان را طبق خواسته دیگران پیش ببریم، هرچند قلبا به‌ آن معتقد نباشیم.

پاسخ:
{فردا، در پست بعد. ان شاءالله.}

علی‌اکبر مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۲۱
تیر



پیامبرمان - صلی الله علیه و آله - فرموده‌اند:
"لا تُحَقِّرنَّ أحَدا مِن‌المسلمینَ، فإنَّ صَغیرَهُم عِنداللّه ِ کَبیرٌ؛ هرگز هیچ مسلمانى را حقیر مشمار؛ زیرا کوچک آنان هم نزد،خداوند، بزرگ است. (میزان‌الحکمه)

همان‌سان که بزرگان را باید بزرگ‌ داشت و احترام گزارد، کودکان و نوجوانان را نیز باید بزرگ شمرد و اکرام‌ کرد. تربیت‌ بزرگ‌منشانه و بزرگوارانه، از بهترین شیوه‌های تربیتی است و در بالندگی و طراوت ‌روانی و اخلاقی، تاثیر بی‌بدیل دارد.
اگر کودک و نوجوان، کریمانه تربیت‌ شود، چندان که در خویشتن خویش، احساس ارزشمندی کند، کمتر تن به آلودگی‌ها می‌دهد یا اصلا تن نمی‌دهد. آنان که خود را ارجمند و پربها بدانند، خویشتن را ارزان نمی‌فروشند.
امیرمؤمنان - علیه السلام - فرموده‌اند:
"مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیْهِ شَهَوَاتُهُ؛ آن کس که خویشتن‌اش نزد خودش بزرگوار شد، خواهش‌های پلید نفسش در نظرش حقیر می‌آیند (و تن به ذلت و رذیلت نمی‌دهد). (نهج‌البلاغه، حکمت ۴۴۱)
بر پدران مادران و مربیان واجب است که کودکان و نوجوانان را با عزت نفس تربیت کنند، چندان که احساس شایستگی کنند و گوهر گرانسنگ جان را به رذیلت‌ها نیالایند.
«همه ما دوست داریم مورد تکریم و تحسین دیگران واقع شویم، لکن این نیاز در برخی انسان‌ها، به ویژه نوجوانان، تامین نمی‌شود و غالباً به دنبال آن، احساس سرخوردگی و یأس، جانشین احساس مورد احترام بودن و ارزش داشتن نزد دیگران می‌گردد... .
احساس حقارت، دلسرد کننده و قهقرایی است. انسانی که در معرض این تأثیر نامطلوب واقع می‌گردد، احساس فرومایگی و بدبودن می‌کند و به‌تدریج از قله‌های رفیع منزلت و شأن انسانی، فاصله می‌گیرد و سقوط می‌کند.
در واقع باید گفت بین احساس عزت و کرامت فرد از یک سو و ابتلا به انحرافات اخلاقی از سوی دیگر، رابطه معکوس وجود دارد؛ به میزانی که خود را صاحب منزلت و احترام بدانیم، از گناهان و لغزش‌ها فاصله می‌گیریم، و به نسبتی که خود را دون‌مایه و تهی بیابیم، در وادی انحرافات می‌غلتیم و خود را از دست می‌دهیم.» (دکتر محمدرضا شرفی، دنیای نوجوانان، ص ۲۰۰)
از این‌رو است که امیرمومنان فرموده‌اند:
آن‌کس که خویشتن را ناچیز انگارد و برای خود عزت و کرامتی قائل نباشد، باید از شر او برحذر بود و به خیر او امید نداشت؛ من هانت علیه نفسه فلاتامن شره... فلاترجوا خیره. (غررالحکم)

علی‌اکبر مظاهری




  • علی اکبر مظاهری
۱۷
تیر



مشاوره ازدواج

دنباله راهکارها:
۲. اگر دختر و پسر و خانواده‌ها به توافق رسیدند و از مراحل خواستگاری به سلامت گذشتند و به توافق قطعی رسیدند و هیچ مانعی برای ازدواج وجود نداشت، عقد دائم کنند و دوران عقد داشته باشند.
این که پرسیده‌اید: «آیا شما ازدواج بدون نامزدی را تأیید می‌کنید؟» می‌گوییم: چرا ازدواج بدون نامزدی؟ این دوران را با عقد دائم داشته باشید نه با عقد موقت. این که بر این دوران، نام «دوران نامزدی» می‌گذاریم، به زبان مردم سخن می‌گوییم. وگرنه نام این دوران، «دوران عقد» است.
۳. اگر دختر و پسر و خانواده‌ها به توافق قطعی رسیدند و بنا را بر ازدواج گذاشتند و هیچ مانعی و تردیدی برای ازدواج وجود نداشت، آنگاه اگر خواستند عقد دائم را در فلان زمان یا مکان مقدس انجام دهند یا فلان شخص معین، که الآن به او دسترسی نیست، عقد را بخواند، می‌شود عقد موقت کرد تا به آن زمان یا مکان یا شخص برسیم و عقد دائم کنیم.
تأکید می‌کنیم که عقد موقتی را تأیید می‌کنیم که صددرصد به عقد دائم بینجامد.

مسأله‌ای شرعی:
اگر عقد موقت انجام گیرد، سپس بخواهند عقد دائم کنند، باید زمان عقد موقت تمام شود و نامحرم شوند، آنگاه عقد دائم منعقد شود. اگر زمان عقد موقت هنوز باقی است، آقا باید زمان باقی‌مانده عقد موقت را ببخشد تا نامحرم شوند، سپس عقد دائم کنند. عاقدها این مساله را می‌دانند. از ایشان مدد بگیرید.
خدای سبحان راهنما و یاورتان باشد. الاهی خوشبخت باشید.

علی‌اکبر مظاهری


  • علی اکبر مظاهری
۱۷
تیر



مشاوره ازدواج

پرسش:
دخترخانمی پرسیده‌اند:
دختری ۱۸ ساله‌ام. با خواستگاری که برایم آمده و با خانواده‌اش، به تفاهم رسیده‌ایم، اما نکته‌ای که باعث اختلاف شده این است که خانواده ما معتقدند باید چند ماه صیغه عقد موقت جاری کنیم و بعدا عقد دائم کنیم، اما آنان مخالف‌اند. آیا شما ازدواج بدون نامزدی را تأیید می‌کنید؟ کار درست کدام است؟

پاسخ ما:
متأسفیم که در جامعه ما و نزد برخی از خانواده‌ها، مرسوم شده که دختر را، زود و بدون ضرورت، به عقد موقت خواستگار درمی‌آورند، که در موارد بسیار، زیان‌های سخت‌جبران یا بی‌جبران به روان و حیثیت دختر می‌‌زند.
اگر این عقد موقت به عقد دائم نینجامد - که بسیار هم نمی‌انجامد - دختر احساس «مُطَلَّقگی» می‌کند؛ احساس می‌کند عقدش کردند و سپس طلاقش دادند. این احساس، دختر را می‌آزارد.
زیان دیگر این عقد موقت این است که خواستگار بعدی که آمد، به او چه بگوییم؟ دختر و خانواده‌اش به پسر و خانواده‌اش بگویند که قبلا یک عقد موقت داشته‌ایم یا نگویند؟ اگر بگویند، که باید هم بگویند، پسر و خانواده‌اش چه فکرهایی می‌کنند؟ و ای بسا که سوءظن کنند. و اگر نگویند، که نباید نگویند، هم از نظر اخلاقی درست نیست هم استرس خواهند داشت که نکند بفهمند. و ای بسا که بعدا بفهمند و مشکلاتی به‌بار آید. پس چه باید کرد؟ شیوه درست کدام است؟

۱. برای دیدارها و گفت‌وگوهای دختر و پسر در دوران خواستگاری، نیازی به محرم‌شدن آنان نیست. دختر و پسر مجازند که - با مراعات حریم‌ها - مذاکره و دیدار کنند تا به نتیجه برسند. اگر به نتیجه مثبت نرسیدند، موضوع تمام می‌شود و به دختر آسیبی نمی‌خورد.
این خواستگاری را به خواستگار بعدی گفتن، مشکلی ایجاد نمی‌کند و آن سوءظنی که گفتیم را برنمی‌انگیزد. هر دختر و پسری ممکن است خواستگاری‌هایی داشته باشد، که هیچ عیبی ندارد.

۲. {دنباله مطلب، فردا. ان‌شاءالله.}

علی‌اکبر مظاهری


  • علی اکبر مظاهری
۱۶
تیر



اشاره
انتشار دو پست "دختر عفت‌پیشه"، بازتاب وسیعی داشت؛ چه مثبت، چه منفی. چه تایید، چه رد. نیز سوال‌های جدیدی را برانگیخت.
بهترین مطلبی که رسید، نوشته‌ای است از خانمی که از نوشته‌شان برمی‌آید خانم دانایی‌اند.
نوشته ارجمند ایشان را، با رخصت از خودشان، با هم می‌خوانیم:

جناب آقای مظاهری، سلام.
بنده یکی از کسانی هستم که کانال شما را دنبال می‌کنم و بسیار استفاده می‌کنم. درباره مطلبی که امروز درباره خانم جوان مجرد گذاشته‌اید، مطلبی را می‌خواستم عرض نمایم.
جسارتا از علائم این خانم مشخص است که دچار افسردگی شدید ناشی از مشکلاتشان شده‌اند.
جناب مظاهری، من هم مدتی قبل به این مشکل دچار بودم، چون شرایطی شبیه به ایشان را داشتم. جسارتا خواستم درخواست کنم ایشان را به رفتن نزد روانپزشک ترغیب کنید. مثل معده انسان که گاهی بر اثر عادات تغذیه‌ای غلط، دچار زخم می‌شود و فقط و فقط با دارو درمان می‌شود و بعد از اتمام دوره درمان، می‌توان با درست‌کردن عادات تغذیه‌ای، از زخم دوباره جلوگیری کرد. مغز انسان هم همینطور است. من مدتی قبل دچار افکار زیاد غریزی بودم و به دلیل ارضانشدن آن دچار مشکلات بسیار زیادی بودم. بعد از مراجعه به پزشک متوجه شدم که حد این افکار در من، به دلیل ارضا نشدن، از حد عادی گذشته و به صورت افکار وسواس‌گونه درآمده. دیگر با توکل و توسل و ورزش‌کردن و یا معاشرت‌های سالم و کارهایی از این دست، نمی‌توانستم از پس این افکار برآیم. در واقع نیاز به دارویی بود که اول من را درمان کند تا بعد بتوانم از راهکارهای این‌چنینی استفاده کنم. (دقیقا مثل معده‌ای که اول باید درمان شود و بعد عادات درست تغذیه را رعایت کند.)
مدتی دارو مصرف کردم. افکار بسیار زیاد من درباره این مسائل، تعدیل شد. در حال حاضر، مثل بقیه آدم‌ها، این افکار به سراغم می‌آید، ولی با سرگرم‌کردن خودم و توکل به خدا می‌توانم حواسم را پرت کنم. آنقدر شرایطم نسبت به قبل از مصرف دارو بهتر شده است که همواره خدا را شکر می‌کنم که اگر درد می‌دهد، درمان را هم می‌دهد. و آرزو می‌کنم ای کاش چند سال زودتر دارو مصرف کرده‌ بودم. چون من هم مثل خیلی‌ها رفتن پیش روانپزشک را راه آخر می‌دانستم و فکر می‌کردم مخصوص آدم‌هایی است که شرایط خاصی دارند و فکر می‌کردم داشتن نیاز جنسی، طبیعی است. ولی واقعیت این بود که حد این افکار، با غصه و اضطراب زیاد، بیش از حد طبیعی شده بود و این موضوع خودش باعث شدیدتر شدن اضطراب می‌شد و این چرخه منفی، مدام ادامه پیدا می‌کرد؛ افسردگی و افکار وسواسی، یکدیگر را تشدید می‌کردند.
البته داروهای روانپزشکی عوارضی هم دارند که باید انسان تحمل کند. مثلا در مورد من مشکلات گوارشی و تنگی نفس، در طول مدت مصرف دارو، اذیتم کرد، ولی اگر هزار هزار برابر عوارض هم داشت، بدتر از زمانی که افسرده و تحت فشار افکار غریزی بودم، نبود. با قطع دارو - خوشبختانه - عوارض آن هم به کلی از بین رفت.
بسیار خوشحالم که توانستم تجربه خودم را به شما انتقال دهم و ان‌شالله شما هم به ایشان [دختر عفت‌پیشه] منتقل کنید و ان‌شالله ایشان از این جهنمی که من بودن در آن را چشیده‌ام نجات پیدا کنند.
متشکرم.



  • علی اکبر مظاهری
۱۶
تیر



مشاوره ازدواج

دنباله راهکارها:
۳. بخشی از مساله شما مربوط به مشکلات جامعه است. جامعه ما باید قدردان دختران پاکدامنی چون شما باشد. این تفکر، اندکی شما را آرام خواهد کرد.
۴. در این مسیر، از خدای مهربان، یاری بخواهید و با توسل به معصومان - علیهم‌السلام - حاجت خود را از خدا بطلبید.
۵. خود را کسل و پژمرده نشان ندهید. کسی به طلب دختری گوشه‌گیر و بی‌نشاط نخواهد آمد. اگر از این روند دلگیر هستید، که حق دارید دلگیر باشید، آن را بروز ندهید.
۶. با افزودن فعالیت‌های شخصی و اجتماعی‌تان، مانند درس خواندن، حضور در جمع خانواده و دوستان، مسافرت، شادابی و سرزندگی خود را حفظ و تقویت کنید.
۷. ورزش کنید؛ هم فردی هم جمعی، هم در خانه هم در باشگاه. اثر ورزش، در بهبود حالتان، بی.بدیل است.
۸. برای خود و زندگی‌تان هدف‌هایی مشخص کنید؛ هدف‌هایی کوتاه‌مدت که زودتر به آن‌ها برسید؛ مانند آموختن هنر خیاطی، آموختن یا تدریس زبان خارجی، گرفتن گواهینامه رانندگی. و هدف‌هایی بلندمدت مانند ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر، ساختن بهتر شخصیت خود، دریافت تخصص در یک علم و رشته.
۹. کتاب «فرهنگ خانواده»، نوشته این‌جانب، می‌تواند یاری‌تان کند. به‌خصوص فصل‌های «زندگی هدفمند» و «سطح امید».
۱۰. گزینه «ازدواج موقت» را از ذهن خود حذف کنید. زیان‌هایی که از آن متوجه شما خواهد شد، بیش از نفعی است که گمان می‌کنید نصیبتان می‌شود. البته مشکل از ازدواج موقت نیست، مشکل از فرهنگ جامعه است.
۱۱. ما برای حل این مساله، دارویی را توصیه نمی‌کنیم؛ این در تخصص پزشکان است، به ویژه روان‌پزشکان، اما مراجعه به متخصص تغذیه را توصیه اکید می‌کنیم؛ بسیار مفید است.
۱۲. اگر کسی را برای ازدواج در نظر دارید، اقدام کنید؛ با یکی از نزدیکانتان مطرح کنید تا به صورت غیر مستقیم، خانواده پسر را به خواستگاری شما دعوت کند. با حفظ متانت و حیا، خجالت ناپسند را کنار بگذارید. برای این موضوع، کتاب «دختران و انتخاب همسر» ما را مطالعه کنید. و اگر کسی را برای ازدواج در نظر ندارید، در صورتی که در اقوام و آشنایان، فردی خردمند و دلسوز را سراغ دارید، قصد ازدواجتان را با او در میان بگذارید تا اگر در توان او باشد، واسطه خیر شود وگرنه، به مشاوری خردمند و متعهد مراجعه کنید تا در صورت امکان، او واسطه خیر شود.
خدای رحیم و رحمان، یاور و راهنمایتان باشد.

علی‌اکبر مظاهری


  • علی اکبر مظاهری
۱۶
تیر

دختر عفت پیشه

مشاوره ازدواج

پرسش:
دختری عفت‌پیشه نوشته و پرسیده‌اند:
سلام و خدا قوت.
دختری هستم که امر ازدواجم میسر نمی‌شود. دعا و قرآن زیاد خوانده‌ام. خیلی از خداوند خواسته‌ام، ولی اثری ندارد.
من از ٨ سال پیش به ازدواج نیاز داشتم و هر روز دارم با این مشکل دست و پنجه نرم می.کنم. افسرده شده‌ام. حتی در خیالم به خودکشی هم فکر کرده‌ام، ولی جرأتش را ندارم؛ چون رضایت خدا را هم از دست می‌دهم و در آن جهان نیز اقبالی برای خوشبختی ندارم.
شاگرد درس‌خوانی بودم، ولی به علت این نیاز به ازدواج و میسر نشدنش، دیگر اشتیاقی به درس‌خواندن ندارم. خیلی می‌خوابم. حوصله انجام کاری را ندارم. احساس می‌کنم انسان پوچی هستم و به درد هیچ چیز نمی‌خورم. می‌ترسم که با این وضعیت، آخر جهنمی شوم. می‌ترسم به گناه بیفتم. نمی‌دانم چه‌کار کنم.
اگر وضعیت به همین صورت پیش برود و نتوانم ازدواج کنم، آیا می‌شود ازدواج موقت کرد، آن هم بدون اذن پدر؟ چون اگر خانواده بفهمند که ازدواج موقت می‌کنی، آبرویت می‌رود. ما هم خانواده مذهبی هستیم.
همه ترسم از این است که به گناه بیفتم و خدا هم از من راضی نباشد و آخر کارم به خیر نشود.
خواهشمندم راهنمایی بفرمایید. کسی را جز خدا ندارم. شما هم واسطه خدا شوید و به من کمک کنید.
اگر برای کم شدن نیاز جنسی، دارویی وجود دارد، لطفا معرفی کنید و اینکه بفرمایید این داروها ضرر دارند یا‌ خیر؟

پاسخ ما

سلام و تحیت.
۱. به شما، برای شکیبایی و عفت‌پیشگی‌تان درود می‌فرستم. شما از عاملان به این آیه قرآن‌اید:
وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا؛
کسانی که ازدواجشان مهیا نیست، عفت پیشه کنند. (نور، ۳۳)
راه را ادامه دهید و از رحمت خدا ناامید نشوید.
۲. به خاطر داشته باشید که ازدواج، با همه اهمیتش، همه زندگی نیست، که اگر صورت نگیرد، زندگی فلج می‌شود. شما مسیر خود را، با اندکی تغییر و با صبوری، ادامه خواهید داد.
۳...ااا

[ادامه مطلب و راهکارها، در پست بعدی، فردا. ان شاءالله.]

علی‌اکبر مظاهری





سروش👇👇
https://sapp.ir/mazaheriesfahani_ir👇

  • علی اکبر مظاهری
۱۶
تیر



اگرچه نزد مردمان، آغاز حیات این‌جهانی آدمی، از هنگام ولادت است؛ امّا با نگرش تربیتی، آغاز عمر انسان، از مدت‌ها پیش از ولادت او است.
به‌گاه بسته شدن بن‌مایه وجود آدمی (انعقاد نطفه) وظیفه و مسئولیت پدر و مادر، وارد دورانی تازه می‌شود. چون در این دوران، محیط حیات انسان، محدود به فضای درونی مادر است، وظیفه اصلی تربیت نیز بر عهده او است و سعادت و شقاوت فرزند، تا اندازه زیادی، به احوال و کردار او در این دوران بستگی دارد.
بخشی از خوشبختی‌ها و بدبختی‌های آدمی، مربوط به دوران رحم است.
احوال و اوصاف نیکو یا نانیکوی مادر، در دوران بارداری، به فرزند منتقل می‌شود و آثاری نیکو یا نانیکو بر جان و روان کودک می‌نهد.

بایدها و نبایدهای دوران بارداری

مادرانی که حیات و سرنوشت فرزندشان برای‌شان مهم است و خواهان سعادت اویند، در دوران بارداری، به این نکته توجه کنند:
۱. از گناه و کردار و گفتار ناروا دوری کنند. گناه، سمّ است و سمّ از مادر به فرزند منتقل می‌شود.
۲. خستگی، عصبانیت، غصه، اضطراب، نگرانی، تشویش و آشفتگی روانی مادر، برای جنین، زیان دارد.
۳. آرامش روحی و روانی مادر و داشتن احوال معنوی، از نیازهای ضروری این دوران است. خواندن و شنیدن قرآن و دعا و مناجات، مطالعه مطالب اخلاقی و امیدبخش، ورزش های سبک و پیاده‌روی، تفریح در مکان های خوش‌آب و هوا، نگریستن بر منظره‌های دلنواز و بهجت زا، تأثیر مطلوبی در ایجاد آرامش روانی و حال معنوی کودک دارد.
۴. از خوردن غذاهای حرام و شبهه‌ناک، اجتناب شود.
۵. مصرف دخانیات و موادّ مخدّر، بر جنین، اثر سوء دارد.
۶. مراعات برنامه غذایی صحیح، در این دوران، از ضرورت‌ها است؛ غذایی که نیازهای جسمانی و روانی مادر و کودک را تامین کند.
۷. مصرف داروهای شیمیایی و حتّی غیرشیمیایی، ممکن است برای جنین زیان داشته باشد. در این باره باید نظر پزشک متخصص را مراعات کرد.
۸. مادر، در دوران بارداری، زیر نظر پزشک متخصص زنان و زایمان باشد.

نقش پدر

نقش شوهر، در دوران بارداری همسرش، باید برجسته و فعال باشد. حمایت‌ها، محبت‌ها، مراقبت‌ها و قدردانی‌های شوهر از همسرش، سبب دلگرمی و امید و شادابی او می‌شود. یادمان باشد که عشق و حمایت شوهر، بهترین پشتوانه زن در زندگی مشترک است و در دوران بارداری، اهمیت بیشتری می‌یابد.

علی‌اکبر مظاهری






سروش👇👇
https://sapp.ir/mazaheriesfahani_ir👇

  • علی اکبر مظاهری
۱۶
تیر



پرسش

پسری پرسیده است:
100 سال پیش، سن ازدواج چند سالگی بوده و امروزه برای پسرها، چه سنی برای ازدواج خوب است تا به گناه نیفتند؟

پاسخ ما

در زمان قدیم، ازدواج‌ها معمولاً «بهنگام» بود. پسران، حدود بیست سالگی و دختران زیر بیست سال ازدواج می‌کردند و زندگی‌های خوبی داشتند. نه ۱۰۰ سال پیش ـ به قول شما ـ بلکه تا چهل، پنجاه سال قبل نیز چنین بود. شما خاندان خود را ببینید. ازدواج پدر و مادرتان، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها، در چند سالگی بوده؟ آن وقت‌ها دختر مجرد بالای ۲۰ سال و پسر مجرد بالای ۲۵ سال، وجود نداشته یا اندک بوده است. در جامعة زمان پیامبر اکرم(ص) نیز چنین بوده و مشکل تجرد وجود نداشته است؛ اما اامروزه با اینکه محرک‌های غرایز جنسی بسیار بیشتر و سن بلوغ زودتر شده، ازدواج‌ها «دیرهنگام» انجام می‌شود و چنین است که همگی از آسیب‌های این «فرآیند معکوس و نامعقول» زیان می‌بینیم.
اگر بخواهیم بدون توجه به عوامل و موانع اجتماعی و بدون توجه به آداب و رسوم گوناگون، مسئله را بکاویم، باید بگوییم پاسخ این پرسش که «چه زمانی ازدواج کنیم؟» در فطرت و سرشت انسان نهفته است و به استدلال علمی و فلسفی نیاز ندارد. اگر به درون خود مراجعه کنیم، از فطرت و غرایز خود، که صادق‌اند، پاسخ درست را دریافت خواهیم کرد؛ نیاز به ازدواج هم مانند گرسنگی و تشنگی است که قانون نمی‌شناسد و نمی‌شود به انسان گفت کی غذا بخور یا کی آب بنوش؛ بلکه انسان به طور طبیعی درک می‌کند که چه زمانی گرسنه و تشنه است و کی باید بخورد یا نخورد. بله! می‌شود در امور جنبی برایش قانون وضع کرد که مثلاً «غذای فاسد و حرام نخور» یا «آب کثیف ننوش؛ بلکه غذای حلال و مفید و سالم بخور»؛ اما دربارۀ اصل گرسنگی و تشنگی و خوردن و نوشیدن، نمی‌شود زمان و قانون وضع کرد.
نیاز به همسر و تشکیل خانواده، یک نیاز فطری و غریزی است که خداوند از روی حکمت، آن را در وجود انسان نهاده و در زمان مخصوص خود، سر بر می‌آورد و «طلب» می‌کند. اگر درست و بهنگام به این نیاز پاسخ داده شود، مسیر طبیعی خود را به سوی کمال طی می‌کند و انسان را به کمال می‌رساند؛ اما اگر در برآورده کردن خواهشش تأخیر کنیم یا نادرست و غیر طبیعی به آن پاسخ دهیم، از مسیر طبیعی خود منحرف می‌شود، طغیان کرده، خودش و آدمی را فاسد می‌کند. همان‌گونه که اگر به نیاز غریزی و طبیعی گرسنگی و تشنگی پاسخ مناسب داده نشود، به انحراف کشیده می‌شود و انسان را به بیماری، فاسدخواری، حرام‌خواری و گاهی به مرگ می‌کشاند.
پس هر چه قانون در این باره وضع می‌کنیم، باید دربارۀ اعتدال این نیاز، سر و سامان دادن به آن، کمک به حل مشکلات و برداشتن موانع آن باشد؛ اما دربارۀ اینکه زمان پاسخ‌دهی به این نیاز کِی است و چه هنگام دختر و پسر باید ازدواج کنند، قانون‌بردار نیست؛ یعنی قانون تشریعی ندارد؛ بلکه قانونش تکوینی است و آفریدگار، آن را درون انسان نهاده است.
زمان ازدواج، هنگامی است که بلوغ جنسی و عقلی در آدمی به کمال مطلوب برسد. مراد از کمال، رسیدن به بالاترین حدّ ممکن نیست؛ زیرا رسیدن به این حدّ ـ به‌ویژه در بلوغ عقلی ـ بسیار بعید و مشکل است؛ بلکه مراد، رسیدن به حدّ معمول و متعارف است.
خداوند سبحان یاورتان باشد.

علی‌اکبر مظاهری

مجله "خانه خوبان"، شماره ۱۱۲، خرداد ۹۷، صفحه از زبان مشاور.



  • علی اکبر مظاهری