«جوانان ما؛ شکوفههای بوستان زندگی ما» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع)/ نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش هفتم
شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیهای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.
استاد مظاهری در بخش هفتم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:
فاختههای جدا آشیانه
دختر و پسری شیرازی – که تازه عقد کرده بودند – نزدم آمدند که برایشان دربارهٔ «بهتر زندگی کردن» سخن بگویم. مشکلی نداشتند که در پی حل آن آمده باشند؛ آمده بودند که مشکلی پیش نیاید.
به ایشان آفرین گفتم که چنین فهیماند و در طلب حیاتی فرخندهاند.
گفتم: دوست دارید از کجا بگوییم؟
گفتند: دربارهٔ زندگی جدیدمان برایمان سخن بگویید. چه کنیم که این خوشبختیمان که داریم، برایمان بماند و زندگیمان بهتر شود و مشکلی برایمان پیش نیاید.
گفتم: پس میخواهید در چهار موضوع گفتوگو کنیم:
یکی، ماهیت زندگی کنونیتان؛
دوم، ماندگاری خوشبختیتان؛
سوم، بهتر شدن زندگیتان؛
و چهارم، پیشگیری از آفتهای احتمالی آینده.
گفتند: بله. همینها را میخواهیم. بهعلاوه هر چیز دیگری که خودتان صلاح میدانید.
و اینگونه صحبت دربارهٔ این چهار موضوع را آغاز کردم.
اول: ماهیت زندگی اکنونیتان
زندگی اکنونی شما مانند یک نهال است؛ نهالی نوپا، سرزنده، شاداب و ظریف. این نهال، مانند هر موجود زنده، نیازمند تغذیهٔ مناسب و باغبانی ماهرانه است. نیز مراقبتی زیرکانه و هوشیارانه لازم دارد تا آفتی به آن نخورد و اگر آفت خورد، بی درنگ و طبیبانه، آفتزدایی شود.
غذای این نهال، عشق است. عشق، محور زندگی است. عشقورزیدن و ابراز محبتکردن زوجها، ضرورتی است حتمی. وجود عشق و نهانداشتن آن در دل، کافی نیست، باید آن را بروز داد و ابراز کرد. این که پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند:
«قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرأَهِ إنّی أحِبُّک لایَذهَبُ مِن قلبِها أبَداً؛ [۱]
اینکه مرد به همسرش بگوید: دوستت دارم، هیچگاه از قلبش بیرون نمیرود.»
بیانکنندهٔ این است که باید عشق را ابراز کرد؛ هم ابراز زبانی، هم ابراز رفتاری. این سخن لطیف و حکیمانه پیامبر، منحصر به زن نیست، بلکه زن نیز که به شوهرش ابراز عشق کند، همان ثمرهٔ خجسته را به بار میآورد، اما چون خانمها لطیفترند، تأثیرپذیرترند.
دوم: ماندگاری خوشبختیتان
نگهداری از یک پدیده و استمرار حیات آن، از پدیدآوردن آن مهمتر و دشوارتر است.
خوشبختبودن، بسیار ارجمند است، اما خوشبختماندن بسیار ارجمندتر است. برای استمراربخشیدن به خوشبختی فعلیتان، علاوه بر توصیهٔ پیشین (عشقورزیدن) اینها نیز لازم است:
۱. قدر خوشبختی را دانستن.
خوشبختی از گرانبهاترین نعمتهاست. اگر آدمی این «گرانبهایی» را درک کند و ارزش آن را بداند، بهراحتی آن را از کف نمیدهد و تباه نمیکند و نیز در نگهبانی از آن، میکوشد.
۲. پرهیز از مجادلهکردن.
نزاع و جدال، از آفتهای تباهکنندهٔ خوشبختی است.
٣. گذشت و فداکاری. زندگی مشترک حتماً به عنصر گذشت و ایثار نیازمند است.
۴. کشیدن حصاری استوار بر گرداگرد زندگی شخصی؛ حصاری نفوذناپذیر. هیچکس و هیچچیز نباید به این حصار نفوذ کند. یکی از معانی تقوا، حصار است. تقوای خانوادگی، از ارجمندترین تقواهاست و یکی از نمودهای آن، خصوصینگهداشتن زندگی مشترک و محافظت از آن است.
سوم: بهتر شدن وضع موجود
این توقع و انتظار، توقع مبارکی است. هر «خوب»، «خوبتری» دارد. در مسیر کمال و در ساحَت خوبیها، هر چه بالاتر، بهتر.
در این باب چنین کنید:
۱. معرفت خود را دربارهٔ حیات، افزایش دهید. منظور، اصل حیات و هستی است؛ حیات خانوادگی، بخشی از حیات کلّی است. هر چه معرفت آدمی از حیات بیشتر شود، معرفت او به حیات خانوادگی نیز افزایش مییابد. «هستی شناسی» از ارجمندترین شناختهاست.
کسی که نظام آفرینش را نیکو بشناسد، به این حقیقت نیز آگاه میشود:
«وَمِن آیاتِهِ أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکم أزواجاً لِتَسکُنوا إلَیها وَجَعَلَ بَینکُم مَوَدَّهً وَرَحمَه؛ [۲]
از نشانههای حکمت خداوند در آفرینش هستی این است که برای شما، همسرانی از جنس خودتان آفرید تا همدم و مونس هم باشید و در کنارشان آرامش یابید و میان شما را با مهربانی و رحمت، پیوند داد.»
نگریستن عالمانه و عارفانه به نظام هستی، کل جهان را در نگاه انسان، فرخنده مینمایاند و حیات خانوادگی را نیز – که جزئی از آن کل است – حیاتی طیبه میسازد.
٢. معرفت خود را در باب حیات خانوادگی افزایش دهید؛ با کتابخواندن، آموزشدیدن، مشاوره با مشاوران دانا و….
٣. شیوهٔ زندگانی معصومان(ع) و بزرگان را بررسی و مطالعه کنید؛
درسهای بسیاری میتوان از حیات فرخندهٔ آن فرخندگان آموخت.
۴. ایمان مذهبی خود را تقویت کنید.
مؤمنان، مؤمنانه زندگی میکنند و زندگانی مؤمنانه، فرخندهترین زندگیهاست. آدمی هرچه حضور خداوند را بیشتر در زندگی احساس کند، خوبتر زندگی میکند. ایمان، گوهری بیبدیل است. انسان هرچه مؤمنتر باشد، اخلاقش بهتر است و هرچه اخلاقش بهتر باشد، زندگی شیرینتر میشود. مؤمن به هیچکس ستم نمیکند، به خصوص به همسرش و حق کسی را تباه نمیکند، خصوصاً حق همسرش را. ایمان، قلب را صفا و جلا میدهد و صفا و جلای قلب، زندگی را باصفا و تابناک میسازد. وفادار ترین و متعهدترین آدمیان به زندگی و خانواده، مؤمناناند.
چهارم: پیشگیری از مشکلات احتمالی
همیشه گفته و شنیدهایم که پیشگیری بر درمان مقدّم است. این قاعده در زندگی خانوادگی نیز صادق است. در اینباره چند نکته را در نظر بگیرید:
١. این سخن رایج در جامعهٔ ما که «زندگی زن و شوهری بدون دعوا و نزاع نمیشود»، سخن ناصوابی است و نیز این که عوام میگویند: «قهر و دعوا نمک زندگی است» حرف ناروا و خطرناکی است. سخن درست آن است که زندگی با دعوا، خلاف طبیعت حیات مشترک است. اصل آن است که زندگی زن و شوهری، بینزاع و بیجدال است و با تفاهم و همراه عشق، فداکاری و گذشت است. دعوا و جنجال، خلاف اصل کلی حیات معقول و خلاف طبیعت سالم زندگی است و نیز قهر و دعوا، سمّ زندگی است، نه نمک زندگی. بکوشید زندگیتان بر اساس صفا، سلامت و محبت باشد. هرگز به «آفت نزاع» اجازه ورود به زندگیتان را ندهید. .
۲. دیگران نباید به حریم زندگی خصوصیتان راه یابند؛ چه دوستان نادان و بیغرض و چه دشمنان موذی و باغرض. آمار و تجربه نشان میدهد که دخالت نابجای دیگران، بیشترین آسیب را به زندگانی زوجهای جوان و غیر جوان میزند و عامل بسیاری از طلاقها همین عامل خطرناک است. احترام بزرگترها را نگهدارید، امّا دریچهٔ ذهن، دروازۂ دل و در بوستان زندگیتان را به روی دیگران باز نگذارید. اگر هم در مواردی لازم شد کسی به این بوستان فرخنده درآید، اولاً باید به انتخاب خودتان و ثانیاً فردی کاردان، با ایمان و تجربهدار باشد؛ آن هم بسیار محدود و برای یاری، خدمت، هدایت.
٣. چشم و دلتان را فقط به همدیگر بدوزید و از نگریستن به دیگران یکسره چشم بپوشانید. عفت و غیرت، دو عنصر گرانسنگ وجود انسان است. این دو عنصر، در خجستگی حیات مشترک، تأثیر بسیاری دارند. از موهبتهای مبارک حیات، آن است که شما دو نفر برای همدیگر آفریده شدهاید. پس برای هم باشید و به هیچکس چشم طمع ندوزید.
دلارامی که داری دل در او بند
دگر چشم از همه عالم فروبند [۳]
۴. مقایسه ممنوع! خودتان باشید. به دیگران کاری نداشته باشید. مقایسه، حسرت و اندوه میآورد. همسرتان و زندگیتان را با همسران دیگران و زندگی دیگران هرگز مقایسه نکنید؛ نه در دل، نه در زبان و نه به هیچ شکل دیگر.
آنگاه گفتم: خوب، دیگر بس است. فعلا همینها را داشته باشید و عمل کنید.
گفتند: چند سؤال داریم.
گفتم: در این نوبت، هرکدامتان یک سؤال بپرسید.
پسر گفت: این که بعضیها می گویند: «به همسر نباید خیلی محبت کرد، لوس میشود»، درست است یا نه؟
گفتم: عشقورزی و محبت، از عناصری است که هرچه بیشتر باشد، بهتر است. کسی را هم لوس نمیکند. آن چیز که ناپسند است، جلفگری و حریمشکنی است. صمیمیت و محبت نباید سبب بیاحترامی و بیادبی شود. از اینرو، باید حریمی مؤدبانه و عاشقانه میان زن و شوهر باشد؛ حریمی به نرمی حریر و لطافت شبنم. ادبورزی با عشقورزی منافات ندارد. آنچه ناپسند است، بیادبی است. با احترام به یکدیگر، به هم عشق بورزید و محبت کنید. حفظ احترام و حرمت همسر سبب افزایش علاقه و عشق میشود. برخی از شوخیهای رکیک و بیپروا باعث رنجیدن دلها میگردد. اینها محبت نیست؛ ضدمحبت است.
دختر گفت: دربارهٔ رابطه با خانوادههایمان چه کنیم؟ حدود آن چقدر است؟ اگر پدرم مرا از رفتن به خانهٔ همسرم نهی کرد، چه باید بکنم؟
گفتم: معمولاً چنین است که پدر نهی و منع کامل نمیکند، بلکه از افراط در روابط هراس دارد و حق با اوست. اگر چه شما همسر شرعی و قانونی هم هستید، تا عروسی نکردهاید و نزد والدین زندگی میکنید، باید حریم زندگی ایشان را محترم بدارید. پدر، نگران آبروی خود و خانواده و نیز نگران حرفهای مردم است. کار شب زفاف را در دوران نامزدی انجامدادن و نیز حاملگی دختر در این دوران، خلاف شرع و قانون نیست، اما جامعهٔ ما نمیپسندد و این، ناپسندیدنی حیامندانه و نجیبانه است. غیرتورزی حیامندانه غیر از غیرتورزی متعصبانه است.
بنابراین، بکوشید حرمت والدین را نگهدارید و به اعتماد آنان احترام بگذارید و هراس و نگرانیشان را رفع کنید. تا عروسی نکردهاید، در رابطههایتان اندازه نگه دارید: «اندازه نگه دار که اندازه نکوست».
آنگاه آن دو فاختهٔ جداآشیانه، امیدوار و سرخوشانه رفتند تا آیندهای خجسته را بسازند و در تدارک همآشیانهشدن برآیند.
الاهی خوشبخت باشند.
پینوشت:
۱: کلینی، کافی، ج۵، ص۵۶۹.
۲: روم، آیهٔ۲۱.
۳: سعدی، گلستان.