جانمایۀ زندگی
برای پیریزی یک زندگی خجسته، به جانمایه هایی نیاز است؛ بهویژه در آغاز زندگی مشترک، که فصل پیوند و شکفتن است. جانمایههایی که به آن نیازمندیم، گوناگون و پرشمارند. یکی از بُنمایههای دانهدرشت، که زوجهای جوان و همگان به آن سخت محتاجاند، «امید» است. نقش امید در خجستگی زندگی خانوادگی، نقشی برجسته است. این پدیده، نیروهای نهفتۀ درون آدمی را بیدار میکند و انرژیهای خاموش وجود انسان را برمیانگیزد. یکی از معیارهای سنجش سعادتمندی فرد، خانواده، جامعه و ملّت، اندازۀ «سطح امید» آنهاست.
امیدواری، پایداری را افزون میکند و بوستان حیات را خرّمی میبخشد و راه وصول به اهداف را هموار میسازد و تنگناهای پیش روی آدمی را فراخ میکند و عبور از رهگذرهای دشوار را آسان مینماید. امید، حیاتبخش است و شادیآفرین و نیروزا. امید، روح حیات انسانی است.
بسیاری از کسانی که موفقیتهای بزرگی در زندگی نصیبشان شده و در عرصهای یا عرصههایی پیروزیهایی کسب کردهاند، مدیون امیدند. در واقع، نیروی پیشبرندۀ ایشان، همانا احساس امیدواریشان بوده است. همچنین بسیاری از کسانی که در میدان زندگی، دچار شکست شدهاند، بدان جهت بوده است که امیدشان را باختهاند. ناامیدی، نوعی مرگ، و امیدواری، حیات است. امید برای پیروزی در زندگی، چونان بال است برای پرواز پرندگان.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله دربارۀ خجستگی امید فرموده اند:
«الأمَلُ رَحمَةٌ لِأُمَّتی وَلَولا الأمَلُ مارَضَعَت والِدَةٌ وَلَدَها وَلاغَرَسَ غارِسٌ شَجَراً»؛[1]
امید و آرزو، رحمتی است برای امّت من؛ و اگر امید و آرزو نمیبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمیداد و هیچ کارندهای درختی را نمیکاشت.
افزایندهها و کاهندههای سطح امید
بالایی یا پایینی سطح امید، علّتهایی دارد. شناختن این علل، دارای این فایده است که آدمی خویشتن را واپاید و آنچه را میتواند، اصلاح کند؛ از کاهندهها بکاهد و افزایندهها را افزون نماید و ناگواریهایی را که اصلاح آنها از اختیار و توانش بیرون است، با صبوری بپذیرد. این شناخت، شناختی سودمند است.
اکنون برخی از این عوامل را مینگریم.
1. عوامل ذاتی
برخی از آدمیان ذاتاً خوشبین و امیدوارند. ایشان به همه چیز، خوشبینانه و مثبتگونه مینگرند. رخدادهای امیدبخش، اینان را دوچندان امیدوار میکند و امور ناخوشایند، تنها اندکی اندوهناکشان مینماید؛ آن هم زودگذر و کماثر.
ناگواریهایی که مردمان عادی را سخت مصیبتزده میکند و سطح امیدشان را به صفر و زیر صفر فرو میکشاند، ایشان را چندان برنمیآشوبد، چون همیشه به جنبههای مثبت و خوشایند قضایا مینگرند. سنگینیهای ـ بهظاهر یا بهواقع ـ کمرشکن، چندان فشاری بر گُردۀ جسم و جان این افراد نمیآورد. ایشان بهراستی خوشاحوالان این جهاناند.