وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۴۱ مطلب در آذر ۱۴۰۱ ثبت شده است

۰۹
آذر

عرفان ناب (۱۳)

نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری

اوصاف ستوده

خداوند رحمان به مردمان می‌فرماید:

یَابنَ آدَمَ!
۱. هَل أَدَّیتُم فَرائِضی کَما أَمَرتُکُم؟
۲. وَ هَل واسَیتُمُ المَساکینَ بِأَموالِکُم وأَنفُسِکُم؟
٣. وَ هَل أَحسَنتُم إِلى مَن أَساءَ إِلَیکُم؟
۴. وَ هَل عَفَوتُم عَمَّن ظَلَمَکُم؟
۵. وَ هَل وَصَلتُم مَن قَطَعَکُم؟
۶. وَ هَل أَنصَفتُم مَن خانَکُم؟
۷. وَ هَل کَلَّمتُم مَن هاجَرَکُم؟
۸. وَ هَل أَدَّبَتُم أَولادَکُم؟
۹. وَ هَل سَأَلتُمُ العُلَماءَ مِن أَمرِ دینِکُم وَ دُنیاکُم؟
۱۰. فإنّی لاأَنظُرُ إِلى صُوَرِکُم وَ لا إِلى مَحاسِنِکُم وَ لکِن أَنظُرُ إِلى قُلُوبِکُم وَ أَعمالِکُم وَ أَرضى مِنکُم بِهذِهِ الخِصالِ. ۱

ای فرزندان آدم!
۱. آیا واجبات مرا، همان‌گونه که فرمانتان دادم، انجام دادید؟
۲. و آیا به وسیله مال‌ها و جان‌هایتان با بینوایان به مساوات و برابری رفتار کردید؟
۳. و آیا به کسی که با شما بدرفتاری کرد، نیکی کردید؟
۴. و آیا کسی را که (از سر نادانی) به شما جفا کرد، بخشیدید؟
۵. و آیا با کسی که (از سر غفلت و جهل) از شما پیوند برید، پیوستید؟
۶. و آیا با کسی که به شما خیانت کرد، به انصاف رفتار کردید؟
۷. و آیا با کسی که به شما قهر ورزید، سخن گفتید (و با او از در آشتی درآمدید)؟
۸. و آیا فرزندانتان را (به‌نیکی) ادب کردید؟
۹. و آیا از عالمانی (راستین) دربارهٔ مسائل دین و دنیایتان پرسیدید؟
۱۰. پس (آگاه باشید که) من به صورت‌ها و خوبی‌های ظاهری‌تان نمی‌نگرم؛ بلکه به دل‌ها و کردارتان می‌نگرم، و به این اوصاف ستوده و رفتار پسندیده (که بیان شد) از شما خشنود و راضی می‌شوم.

همسویی ایمان و کردار

عقیده وایمان، بدون رفتار و کردار پسندیده و اوصاف ستوده، همانند روح بی‌جسم است؛ همچنان که کردار و اوصاف نیکوی بدون عقیده و ایمان نیز، به‌سان جسم بی‌روح است.
در جای‌جای قرآن کریم، واژگان «ایمان» و «عمل صالح»، توأمان آمده‌اند؛ هرگاه سخن از ایمان و مؤمنان به میان آمده است، عمل و صالحان نیکوکردار نیز در پی آن نمایانند.
از آفت‌هایی که همواره گریبانگیر پیروان ادیان الاهی بوده و هست، «یکسونگری» و «یکسوگرایی» است؛ گرفتن یک جانب و رهانیدن جانب دیگر، پذیرش یک بعد و طرد بعد دیگر...
اسلام و همه ادیان الاهی - که تمامی ادیان، همانا اسلام‌اند - آن‌گاه سعادتی فراگیر را ثمر می‌دهند که همه قوانین و ابعاد و اجزایشان، بی‌تحریف و تخریب، مراعات گردند.

دل از اغیار خالی کن چو قصد کوی ما داری
نظر بر غیر مگشا چون هوای روی ما داری

ارجمندترین ثمرهٔ این مراعات همه‌جانبه، «انسان کامل است» و والاترین هدف انسان کامل، جلب رضای خداوند است و تقرب به آن ذات اقدس - جَلَّ وَ عَلا - .

۱۴ مهر ۱۴۰۱

۱. کلمةالله، صفحه ۴۶۷.

🌍 zil.ink/mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری
۰۹
آذر

عرفان ناب (۱۲)

نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری

«انسان»؛ خداگونه‌ای بی‌همتا

خداوند سبحان به انسان می‌فرماید:

یَابنَ آدَمَ!
۱. أَنَاغَنیٌّ لاأَفتَقِرُ؛ أَطِغنی فیما أَمَرتُکَ، أَجعَلکَ غَنیّاً لاتَفتَقِرُ.
۲. ... أَنَاحَیٌّ لاأَمُوتُ، أَطِعنی فیماأَمَرتُکَ، أجعَلکَ حَیّاً لاتَمُوتُ.
٣. أَنَا أَقُولُ لِلشَّیءِ کُن فَیَکُونُ؛ أَطِعنی فیما أَمَرتُکَ، تَقُولُ لِلشَّیءِ کُن فَیَکُونُ. ۱

ای فرزند آدم!
۱. من بی‌نیازی هستم که هرگز فقیر نمی‌شوم؛ مرا در آنچه به تو امر کرده‌ام اطاعت کن، تا چنان بی‌نیازت کنم که فقیر نشوی.
۲. .... من زنده‌ای هستم که هرگز نمی‌میرم؛ مرا در آنچه به تو امر کرده‌ام اطاعت کن، تا چنان زنده‌ات بدارم که هرگز نمیری.
٣. من (هرگاه به پدیدآمدن چیزی اراده کنم) به هر چه بگویم «ایجاد شو»، بی‌درنگ ایجاد می‌شود؛ مرا در آنچه به تو امر کرده‌ام، اطاعت کن تا نیرویی دهمت که به هر چه بگویی «ایجاد شو»، ایجاد گردد!

گوهر جان آدمی

گوهر اصیل وجود آدمی، «خداوَش است» روح او نفحه‌ای از نفحات الاهی است. نیرویی از قدرت بی‌انتهای خداوند در وجود وی به ودیعت نهاده شده است. کرامت و منزلتی که آفریدگار به این آفریدهٔ برگزیدهٔ خویش عطا فرموده، به هیچ‌یک از آفریدگان دیگر نبخشیده است. آفاق وسیعی را که برای تکامل و بالندگی، پیش روی آدمیان گشوده، برای هیچ‌کدام از موجودات هستی نگسترده است. راه‌هایی «از اوج آسمان» را که به روی انسان باز کرده، حتی بر فرشتگان نیز نگشوده است؛ حتی بر ملائک مقرب خویش، مانند جبرئیل امین! مگر نه آن است که جبرئیل، در سفر معراج، نتوانست پیامبر اکرم (ص) را تا پایان سفر همراهی کند و پیامر، دنبالهٔ سفر را به تنهایی پیمود؟

«رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند»!

اما این منزلت رفیع، به گزاف، به آدمی عطا نشده است، بلکه بهایی ارجمند می‌طلبد. و آن بها، «عبودیت» است؛ پرستشی ناب، حفظ پیوند با خداوند، سر به فرمان پروردگار بودن، حرمت حریم کبریایی خداوند را پاس داشتن.... و آن گاه است که «انسان»، مظهر شوکت «خدای سبحان» می‌شود و نیرو و فیض خداوند، در وجود او تجلی می‌یابد و جلوه‌گاه اسمای حسنای الاهی می‌گردد و جوهرهٔ «عبودیّت»، که همانا «ربوبیّت» است، در وجود وی جلوه‌گر می‌شود:
«العیودیة جوهرة کنهها الریوبیة»؛ ۲
بندگی خداوند، گوهری است که مغز و باطنش، خداگونگی است.

گَر به «خود» آیی، به «خدایی» رسی!

یک لحظه کسی که با تو دمساز آید
یا با تو دمی همدم و همراز آید
از کوی تو گر سوی بهشتش خوانند
هرگز نرود، و گر رود باز آید! ۳

۱۳ مهر ۱۴۰۱

۱. الجواهر السّنیّة، صفحه ۲۸۵.
۲. میزان الحمکة، جلد ۶، صفحه ۱۳.
۳. هاتف اصفهانی.

🌍 zil.ink/mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری
۰۹
آذر

عرفان ناب (۱۱)

نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری

ریاضت و معرفت

خداوند سبحان به انسان می‌فرماید:

یَابنَ آدَمَ!
۱. تَوَرَّع؛ تَعرِفنی.
۲. وَ تَجَوَّع؛ تَرَنی.
٣. وَ اعبُدنی؛ تَجِدنی.
۴. وَ تَفَرَّد؛ تَصِلنی. ۱

ای فرزند آدم!
۱. پارساباش و از حرام‌ها دوری گزین، تا مرا بشناسی و به من معرفت یابی.
۲. و گرسنگی بکش (و از پرخوری بپرهیز) تا مرا ببینی (و به معرفت شهودی برسی).
٣. و مرا عبادت کن، تا مرا بیابی.
۴. و تنهایی گزین (و از در آمیختن فراوان با مردمان بپرهیز) تا به من برسی.

مرزهای جانمان را پاس بداریم

پا فرانهادن از مرزهای ممنوع الاهی و آلودن دست و دل و اندام به گناهان و آلودگی‌ها، پردهایی ضخیم در برابر بصیرت آدمی می‌افکند و غباری غلیظ در مقابل دیدۂ عقل و قلب او می‌پراکند و بینش وی را به انحراف می‌کشاند؛ به گونه‌ای که حصول معرفت و وصول به سعادت را برایش دوردست و یا دست‌نایافتنی می‌کند.
از «حرام‌ها» که بگذریم، ارتکاب «مکروه‌ها» و نیز افراط در پاره‌ای از «مباح‌ها» هم ناهمواری‌هایی در مسیر تکامل انسان پدید می‌آورند؛ پرخوری، پرخوابی، درآمیختن فراوان با مردمان، سخن‌گفتن فراوان، کم‌ارج‌نهادن به عبادت و نیایش و مناجات با خداوند، از این قبیلند.
همچنان که دستیابی به گوهرهای ارزشمند، بهایی گران می‌خواهد، وصول به مقام‌های ارجمند معنوی و انسانی نیز مجاهدتی سترگ می‌طلبد. «بهشت را به بها دهند، نه به بهانه»!
بی‌پروایی و بی‌مبالاتی در حرام‌ها و مکروه‌ها و حتی مباح‌ها و برآوردن خواهش‌های بی‌حدوحصر غرائز لجام‌گسیخته کجا، و رسیدن به مقام‌های عالی معنوی و تحصیل بصیرت و معرفت کجا؟!

صلاح کار کجا و من خراب کجا؟
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟!

پر خور و پر خواب و پر گو و جلیس این و آن
لا جَرَم با جهل و غفلت هست دائم همعنان!

کاشکی از غیر تو آگه نبودی جان من
خود ندانستی به جز تو جان معنا دان من
هر چه بینم غیر رویت، نور چشمم کم شود
هر کسی را ره مده ای پردهٔ مژگان من!

۱۲ مهر ۱۴۰۱

۱. کلمةالله، صفحه ۴۷۵.

🌍 zil.ink/mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری
۰۹
آذر

عرفان ناب (۱۰)

نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری

گواهان آدمیان

خداوند به آدمی می‌فرماید:

یَابنَ آدَمَ!
۱. مَلائِکَتی یَتَعاقَبُونَ بِالَّیلِ وَالنَّهارِ لِیَکتُبُوا عَلَیکَ ما تَقُولُ وَ تَفعَلُ مِن قَلیلِکَ وَکَثیرِکَ.
۲. فَالسَّماءُ تَشهَدُ بِما رَأَت مِنکَ.
٣. وَالأَرضُ تَشهَدُ عَلَیکَ بِما عَمِلتَ عَلى ظَهرِها.
۴. وَالشَّمسُ وَالقَمَرُ وَالنُّجُومُ یَشهَدنَ عَلَیکَ بِما تَقُولُ وَ تَفعَلُ.
۵. وَ أَنَا مُطَّلِعٌ عَلى مَخفیّاتِ خَطَراتِ قَلبُکَ.
۶. وَ لاتَغفَل عَن نَفسِکَ.
۷. فَإِنَّ لَکَ فِی المَوتِ شُغلٌ شاغِلٌ.
۸. وَ عَن قَلیلٍ أَنتَ راحِلٌ.
۹. وَ کُلُّ ما قَدَّمتَهُ مِنَ الخَیرِ وَالشَّرِ حاصِلٌ بِلازیادَةٍ وَ نُقصانٍ.
۱۰. وَ تَستَوفی غَداً ما کُنتَ فاعِلاً. ۱

ای فرزند آدم!
۱. فرشتگانم (که مأموران منند)، شب و روز در پی تواَند و مراقب اعمال تو، تا آنچه را می‌گویی و انجام می‌دهی، چه کم و چه زیاد، بنویسند.
۲. و آسمان ۔ نیز - آنچه از تو ببیند، شهادت می‌دهد.
٣. و زمین - هم - به آنچه روی آن انجام می‌دهی گواهی می‌دهد.
۴. و خورشید و ماه و ستارگان - نیز - بر گفتار و کردارت گواهند.
۵. و من - خود - بر اندیشه‌های پنهانی قلبت آگاهم.
۶. و (اکنون که چنین است و گواهان گوناگون احاطه‌ات کرده‌اند و همگی مراقب تو اند، پس) خودت - نیز - از خویشتن غافل مباش.
۷. زیرا مرگ (در پیش است) و گرفتاری فراوان در انتظار تو است (و به توشهٔ بسیار نیازمندی).
۸. و هنگامهٔ کوچ و رحلت تو نزدیک است.
۹. و آنچه را از پیش فرستاده‌ای، چه نیکی و چه بدی، بی‌کم و کاست، آماده است.
۱۰. و فردا (در آینده‌ای نزدیک) آنچه را عمل کرده‌ای کاملا در می‌یابی.

چشمان همیشه‌بیدار!

ما آدمیان در جهانی زندگی می‌کنیم که چشمانی تیزبین و همیشه‌بیدار، نظاره‌مان می‌کنند و تمامی گفتار و رفتار و کردارمان را - با دقت و امانت - ثبت و ضبط می‌نمایند. پدیده‌های پیرامون ما، آیت‌ها و مأموران خداوندند و همگی سمیعند و بصیرند و هوشمند، گرچه با نامحرمان، خاموشند:

جمله‌اجزاء، در تحرّک، در سکون
ناطقان که: «إنّا إلَیهِ راجِعُون.»
جمله‌اجزاءِ زمین و آسمان
با تو می‌گویند روزان و شبان:
ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم
باشما نامحرمان ماخامُشیم
خامشیم ونعرۂ تکرارمان
می‌رود تا پایتخت یارمان
چون شما سوی «جمادی» می‌روید
آگه از جان «جمالی» کی شوید؟! ۲

و هنگامهٔ برپایی دادگاه عدل‌الاهی، که پرونده‌هامان گشوده می‌شود، حضور می‌یابند و بر آنچه دیده و شنیده‌اند، گواهی می‌دهند. و برتر از این همه، خودخداوند، نظاره‌گرمان است و علاوهٔ بر اعمالمان، بر اندیشه‌های پنهان و موج‌های خفیفی که بر شیارهای مغز و لایه‌های قلبمان می‌گذرد نیز آگاه است و همه را به حساب می‌آورد.

اللّه تویی، از دلم آگاه تویی
درمانده منم، دلیل هر راه تویی
گر مورچه‌ای دم زند اندر ته چاه
آگه زِ دَم مورچه در چاه تویی

به یاد داشتن این نظارت فراگیر، سبب هشیاری آدمی می‌شود و او را از فرو افتادن در غفلت‌ها و تباهی‌ها باز می‌دارد.

۱۰ مهر ۱۴۰۱

۱. کلمةالله، صفحه ۴۷۹.
۲. مولوی، مثنوی معنوی.

🌍 zil.ink/mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری
۰۷
آذر

عرفان ناب (۹)

نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری

امداد الاهی، در مسیر پارسایی

خداوند، به آدمی می‌فرماید:

یَابنَ آدَمَ!
۱. إِن نازَعَکَ بَصَرُکَ إِلى بَعضِ ما حَرَّمتُ عَلَیکَ، فَقَد أَعَنتُکَ عَلَیهِ بِطَبَقَینِ، فَأَطبِق وَ لاتَنظُر.
۲. وَ إِن نازَعَکَ لِسانُکَ إِلى بَعضِ ما حَرَّمتُ عَلَیکَ، فَقَد أَعَنتُکَ عَلَیهِ بِطَبَقَینِ، فَأَطبِق وَ لاتَتَکَلَّم.
۳. وَ إِن نازَعَکَ فَرجُکَ إِلى بَعضِ ما حَرَّمتُ عَلَیکَ، فَقَد أَعنتُکَ عَلَیهِ بِطَبَقَینِ، فَأَطبِق وَ لاتَأتِ حَراماً.

ای فرزند آدم!
١. اگر چشمت، برای نگاه به آنچه بر تو حرام کرده‌ام، با تو ستیز کرد (و خواست به نگاه حرامت وادارد،) من با دو پوشش (پلک‌های چشم) تو را یاری کرده‌ام؛ پس، چشم فروبند و نگاه نکن.
٢. و اگر زبانت برای واداری‌ات به گفتن آنچه بر تو حرام کرده‌ام، با تو ستیز کرد، من با دو پوشش (لب‌ها) تو را مدد کرده‌ام؛ پس، دهان فروبند و سخن مگو.
٣. و اگر عضو جنسی‌ات، برای واداشتن تو به انجام آنچه برایت حرام کرده‌ام، با تو به ستیز برخاست، من با دو پوشش، تو را یاری کرده ام؛ پس، از گناه در گذر و عمل حرام انجام مده.

حکمت غرائز

آفریدگار حکیم، هریک از اعضای بدن آدمی و هرکدام از غرایز وجودی او را بر اساس حکمت آفریده است. هر یک از اعضا، در سیر تکاملی انسان، نقش مخصوصی بر عهده دارند. برخی از اعضا و غرایز، به‌گونهٔ «خودکار» و بدون اختیار و دخالت آدمی، به ایفای وظایف خود می‌پردازند؛ اما خداوند، باز هم از سر حکمت، زمام اختیار پاره‌ای از غرایز و اندام‌های انسان را به دست خود او سپرده است و شیوهٔ کاربرد صحیح آن‌ها را نیز، به وسیله پیامبران و امامان و عقل و الهام فطری، به وی آموخته است. این تفویض و وانهادن اختیار و انتخاب به انسان، از الطاف و انعام گران‌قدر خداوندی به آدمی است که بسیاری از آفریدگان دیگر از آن بی‌بهره‌اند.
اعطای این موهبت، نشان لیاقت و کرامت انسان نزد خداوند سبحان است.
اما و صد امّا که در برابر این موهبت گرانسنگ «حق انتخاب و داشتن اختیار»، دشمنانی پرنیرنگ در کمین نشسته‌اند تا آدمیان را از همین راه «انتخاب و اختیار» به انحراف و تباهی بکشانند و به آلودگی‌ها بیالایند. ابلیس و هواهای نفسانی و غرایز شهوانی، در جبهه‌ای متحد، به مصاف انسان می‌آیند و به ستیز با او برمی‌خیزند و به فریب وی می‌پردازند و می‌کوشند تا آدمی را به سوء استفاده از «اختیار خویش» وادارند.

زشت‌ها را خوب بنماید شَرَه
نیست چون شهوت بَتَر ز آفاتِ ره
صدهزاران نام خوش را کرد ننگ
صدهزاران زیرکان را کرد رنگ

اما خداوند رحمان، آدمی را در این کارزار، بی‌دفاع و بدون یاور واننهاده است؛ بلکه برای مهار هر یک از غرایز سرکش، لگامی ویژه در دسترس او نهاده و وی را در رام‌کردن آن‌ها مدد فرموده است.

دام سخت است، مگر یار شود لطف خدا
ورنه آدم نبَرد صرفه ز شیطان رجیم

حسابرسی و کیفر و پاداش در جهان آخرت نیز بر همین اساس است. اگر انسان، توان مهار غرایز و هوس‌های لگام‌گسیخته را نمی‌داشت و ناچار به تسلیم در برابر آن‌ها می‌بود، دیگر حساب و کتاب و کیفر و پاداش، معنا نداشت.

۹ مهر ۱۴۰۱

۱. الجواهر السّنیّة، صفحه ۱۰۳.

🌍 zil.ink/mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری
۰۷
آذر

عرفان ناب (۸)

نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری

طالبان بهشت کجایند؟!

خداوند رحمان به مردمان می‌فرماید:

یَابنَ آدَمَ!
۱. إِذا کانَتِ المُلُوکُ تَدخُلُ النّارَ بِالجَورِ.
۲. وَالعَرَبُ بِالعَصَبیَّةِ.
٣. وَالعُلَماءُ بِالحَسَدِ.
۴. وَالفُقَراءُ بِالکِذبِ.
۵. وَالتُجّارُ بِالخیانَةِ.
۶. وَالحُرّاثُ بِالجَهالَةِ.
7.وَالعُبّادُ بِالرِّیاءِ.
۸. وَالأَغنیاءُ بِالکِبرِ.
۹. وَالقُرّاءُ بِالغَفلَةِ.
۱۰. وَالصُّبّاغُ بِالغِشِّ.
۱۱. وَ مانِعُ الزَّکاةِ بِمَنعِ الزَّکاةّ.
فَأینَ مَن یَطلُبُ الجَنَّةَ؟! ۱

ای فرزند آدم!
١. اگر چنین است که پادشاهان و حاکمان، به سبب «ستمگری» به آتش جهنم می‌روند،
٢. و عربان، به سبب «تعصب‌ورزی» و نژادپرستی،
٣. و عالمان، به وسیله «حسدورزی»،
۴. و فقیران، با «دروغ‌گویی»،
۵. و تاجران، با «خیانت‌ورزی»،
۶. و کشاورزان، به سبب «جهالت» و دانش نطلبیدن،
۷. و عابدان، به سبب «ریاورزیدن در عبادت»،
۸. و ثروتمندان به وسیله «تکبر ورزیدن»،
۹. و خوانندگان کتاب‌های آسمانی، با «غفلت ورزیدن» (وعدم ژرفنگری در معانی آنچه می‌خوانند)،
۱۰. و رنگرزان، با «تقلب در کارشان»،
۱۱. و زکات‌نادهندگان، به سبب «ندادن زکات مالشان»،
(اگر اینان به سبب این امور و با این رفتار و کردار، به جهنم می‌روند،)
پس، طالبان بهشت، کجایند (و به بهشت روندگان، کیانند)؟!


مراقب دامگاه باشیم!

در هر گام از راه‌های این جهان، دامی نهفته است، که رهیدن از آن‌ها هشیاری و بیداری هوشمندانه و زیرکانه‌ای می‌طلبد. به‌سلامت رساندن «بار امانت» به مقصد نهایی، کیاست و فطانتی عظیم می‌خواهد. شیطان و هواهای نفسانی، هرکس را به گونه‌ای ویژه می‌فریبند، و هرکس مسئولیت و موقیعتش سنگین‌تر و خطیرتر باشد، دام فریبش نیز محکم‌تر و فریبنده‌تر است.

آدمی، اگر به خود وانهاده شود و به دستاویزی استوار و مطمئن چنگ نزند، هلاکت و تباهی‌اش حتمی است؛ همچنان که گمراهی کودک راه‌ناشناس و بی‌راهنما.

الله! به فریاد منِ بی‌کس رس
فضل و کرمت یار منِ بی‌کس بس
هر کس به کسی و حضرتی می‌نازد
جز حضرتِ تو ندارد این بی‌کس، کس

بهترین و استوارترین و مطمئن‌ترین دستاویز و مشعل هدایت، و یا تنها راه نجات آدمیان از مهلکه‌ها، چنگ‌افکندن در دامان پر مهر خداوند است و پناه‌بردن به دژ استوار او. شیطان نیز اعتراف کرده که از فریفتن «مخلَصان»، ناتوان است. آنان که زیر لوای «الله» درآیند، از گزند تباهی‌ها در امان‌اند.

قد بلند تو را تا به بر نمی‌گیرم
درخت بختِ مرادم «به بر» نمی‌آید
مگر به روی دلارای یار ما، ور نی
به هیچ وجه دگر، کار بر نمی‌آید

۸ مهر ۱۴۰۱

۱. کلمةالله، صفحه ۴۷۵.

🌍 zil.ink/mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری
۰۷
آذر

عرفان ناب (۷)

نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری

تمثیل‌های عبرت آموز

خدای رحمان به آدمیان می‌فرماید:

یَابنَ آدَمَ!
۱. مَثَلُ العَمَلِ بِلاعِلمٍ، کَمَثَلِ الرَّعدِ بَلامَطَرٍ.
۲. وَمَثَلُ العِلمِ بِلاعَمَلٍ، کَمَثَلِ الشَّجَرِ بِلاثَمَرٍ.
٣. وَمَثَلُ العِلمِ بِلازُهدٍ وَ خَشیَةٍ، کَالمالِ بِلازَکاۃٍ وَ الطَّعامِ بِلامِلحٍ وَ کَزَرعٍ عَلَى الصَّفا.
۴. وَمَثَلُ العِلمِ عِندَ الاَحمَقِ، کَمَثَلِ الدُّرِّ وَالیاقٌوتِ عِندَ البَهیمَةِ.
۵. وَمَثَلُ القُلُوبِ القاسیَةِ، کَمَثَلِ الحَجَرِ الثّابِتِ فی الماءِ.
۶. وَمَثَلُ المَوعِظَةِ عِندَ مَن لایَرغَبُ فیها، کَمَثَلِ المِزمارِ عِندَ اَهلِ القُبُورِ.
۷. وَمَثَلُ الصَّدَقَةِ بِالحَرامِ، کَمَثَلِ مَن یَغسِلُ العَذَرَةَ بِبَولِه.
۸. وَمَثَلُ الصَّلاةِ بِلازَکاةِ المالِ، کَمَثَلِ الجَسَدِ بِلارُوحٍ.
۹. وَمَثَلُ العَمَلِ بِلاتَوبَةٍ، کَمَثَلِ البَنیانِ بِلاأَساسٍ.
۱۰. أَفَأَمِنُوا مَکرَ الله؟! فلایَأمَنُ مَکرَ الله إِلَّا القَومُ الخاسِرُونَ. ۱

ای فرزند آدم!
۱. عمل و کردار بدون دانش و معرفت، همانند «رعد بی‌باران» است.
۲. و دانش بدون عمل و کردار، به‌سان «درخت بی‌ثمر» است.
۳. و دانش بدون زهد، و خشیت، همچون «ثروت بی‌زکات و غذای بی‌نمک و کشت و کار بر سنگ صاف» است.
۴. و دانش نزد احمق، به‌مانند «در و یاقوت نزد چهارپایان» است.
۵. و دل‌های سخت شده و قساوت‌اندود، مانند «سنگ فرورفته در آب» است. (و همچنان که آب در سنگ نفوذ نمی‌کند، موعظه نیز در دل‌های قساوت‌آلود، اثر نمی‌بخشد.)
۶. و موعظه نزد کسی که به آن میل و رغبت ندارد، چونان «ساز و آهنگ نزد مردگان» است.
۷. و صدقه‌دادن با مال حرام، مانند «شستن مدفوع با ادرار» است.
۸. و نماز بدون زکات مال، همسان «بدن بی‌روح» است.
۹. و عمل و کردار بدون توبه (و بازگشت به خداوند) چونان ساختمان بی‌پایه و اساس» است.
۱۰. آیا مردمان، از مکر و تدبیر خداوند، غفلت ورزیده و خود را از آن در امان پنداشته‌اند؟! پس، کسی خویشتن را از تدبیر و کیفر خداوند در امان نمی‌بیند، مگر مردمان زیانکار.

هماهنگی دانش و کردار

آیین الاهی، مجموعه‌ای است دارای ابعاد و اجزای گوناگون و هماهنگ. این آیین، آن‌گاه سعادتی جاوید و حیاتی طیبه را به ارمغان می‌آورد و پیروان خود را به زندگی خجسته رهنمون می‌شود و آنان را به قلهٔ کمال و
شهد وصال می‌رساند که به همهٔ ابعاد آن توجه شود و تمامی قوانین آن جامهٔ عمل بپوشند و رهروان راستین آن، به مجموع اجزای آن، دل بسپارند. گرفتن پاره‌هایی از اوامر و نواهی و قوانین دین و وانهادن پاره‌هایی دیگر، گرچه در برخی از موارد و به همان مقدار أخذشده، سودمند است، اما نمی‌توان از آن انتظاری در خور داشت، و ای بسا که پاره‌پاره‌کردن دین و گرفتن برخی از آن و وانهادن بعضی دیگر، نتیجة معکوس بدهد و رهاوردی نامبارک به‌بار آورد.
از پیکری «مُثله‌شده» و پاره‌پاره، چه انتظاری می‌توان داشت؟!

ای ز من دزدیده علمی ناتمام
ننگت آمد که بپرسی حال دام
هم بچیدی دانه مرغ از خرمنش
هم نیفتادی رَسَن در گردنش
دانه کمتر خور مکن چندین رفو
چون «کُلُوا» خواندی، بخوان «لاُتسرِفُوا»!

۷ مهر ۱۴۰۱

۱. کلمةالله، صفحه ۴۷۶.

🌍 zil.ink/mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری
۰۷
آذر

عرفان ناب (۶)

نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری

به من پناه آورید!

خداوند رحمان به مردمان می‌فرماید:

یَابنَ آدَمَ!
۱. کُلُّکُم ضآلُّ إِلاّ مَن هَدَیتُهُ.
۲. وَ کُلُّکُم مَریضٌ إِلاّ مَن شَفَیتُهُ.
۳. وَ کُلُّکُم فَقیرٌ إِلاّ مَن أَغنَیتُهُ.
۴. وَ کُلُّکُم هالِکٌ إِلاّ مَن أَنجَیتُهُ.
۵. وَ کُلُّکُم مُسیئٌ إِلاّ مَن عَصَمتُهُ.
۶. فَتُوبُوا إِلَیَّ أَرحَمکُم.
۷. وَ لا تَهتِکُوا أَستارَکُم عِندَ مَن لا یَخفى عَلَیهِ أَسرارُکُم. ۱

ای فرزندان آدم!
۱. همه‌تان گمراهید، مگر آن کس که من هدایتش کنم.
۲. و همه‌تان بیمارید، مگر آن کس که من شفایش دهم.
٣. و همه‌تان بینوایید، مگر آن کس که من بی‌نیازش کنم.
۴. و همه‌تان هلاکید، مگر آن کس که من نجاتش دهم.
۵. و همه‌تان بدکارید، مگر آن کس که من صیانتش کنم و از تبهکاری بازش دارم.
۶. پس (اکنون که چنینید و پی عنایت من، راه به جایی نمی‌برید)، به سوی من باز آیید (و به دژ استوارم پناه آورید) تا رحمتتان کنم.
۷. و پرده‌های (عفت و عصمت) خویش را در پیشگاه کسی که اسرارتان بر او پوشیده نیست، ندرید.

در دامان خدا

انسان، بدون پیوند با خداوند و آویختن به دامان عنایت او، هیچ است؛ همانند قطرهٔ دورافتاده از دریا، که هیچش قرار و امان نیست و همواره با نیستی و تباهی، قرین است و یگانه راه نجات و امانش پیوستن با دریاست و جای‌گرفتن در آغوش اقیانوس؛ و آن‌گاه است که «دریاوَش» می‌شود.

باد ما و بود ما از داد توست
هستی ما جمله از ایجاد توست

آدمیان، از آغاز آفرینش تا اکنون، راه‌های بسیاری را برای دستیابی به سعادت، پیموده‌اند و وادی‌های گوناگون را گشته‌اند و مسلک‌ها و مکتب‌های فراوان و جورواجوری را تجربه کرده‌اند و اینک نیز همچنان در حال تجربه‌اند؛ اما آن‌گونه که تاریخ نشان می‌دهد و قرآن کریم از سرگذشت پیشینیان پرده برمی‌دارد، همهٔ راه‌هایشان به «بیراهه» رسیده و تمامی تجربه‌هایشان به «شکست» انجامیده است، مگر راهی که خداوند نمایانده باشد و آیینی که پیامبران از جانب پروردگار آدمیان آورده باشند.


اشارت مصلحان

مصلحان صالح و فرزانگان اندیشمند نیز همواره مردمان را به همین سو هدایت کرده‌اند و هرگاه بشریت را سرگشته یافته‌اند و آدمیان را در گرداب و غرقاب دیده‌اند، انگشت هدایتشان عالم قدس را نشانه رفته است. و تا ابد و همیشهٔ تاریخ حیات انسان، راه رستگاری و کشتی نجات، همین است و آدمی، تنها در دامان مهر خداوند، امان می‌یابد.
وَ إِلَى اللهِ المَصیرُ وَ هُوَ الغایَةُ القُصوى؛
سرنوشت و جهتگیری حیات، به سوی خداوند است و همو برترین هدف است.

زندگی، بی‌دوست، جان‌فرسودن است
مرگِ حاضر، غایب از حق بودن است
عمر و مرگ، این هر دو، با حق خوش بُوَد
بی‌خدا، آب حیات، آتش بُوَد

۴ مهر ۱۴۰۱

۱. کلمةالله، صفحه ۴۵۹.

🌍 zil.ink/mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری
۰۷
آذر

عرفان ناب (۵)

نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری

بیهوده‌تان نیافریده‌ام!

خداوند رحمان به آدمیان می‌فرماید:

یَابنَ آدَمَ!
۱. إِنی لَم أَخلُقکُم عَبَثاً.
۲. وَ لا جَعَلتُکُم سُدًی.
٣. وَ لا أَنَا بِغافِلٍ عَمّا تَعمَلُونَ.
۴. وَ أَنَّکُم لَن‌تَنالُوا ما عِندی إلّا بِالصَّبرِ عَلى ما تَکرَهوُنَ فی طَلَبِ رِضائی.
۵. وَ الصَّبرُ عَلى طاعَتی أَیسَرُ عَلَیکُم مِنَ الصَّبرِ عَلى حَرِّ النّارِ.
۶. وَ عَذابُ الدُّنیا أَیسَرُ عَلَیکُم مِن عَذابِ الآخِرَةِ. ۱

ای فرزندان آدم!
۱. من شمایان را بیهوده نیافریده‌ام.
۲. و به حال خود رهایتان نکرده‌ام.
٣. و من از آنچه می‌کنید غافل نیستم.
۴. و شمایان، به آنچه نزد من (از رحمت و نعمت) است نمی‌رسید، مگر با شکیبایی بر ناگواری‌ها در راه طلب رضای من.
۵. و شکیبایی بر طاعت من برایتان آسان‌تر است از تحمل سوزندگی آتش دوزخ.
۶. و ناگواری‌های این جهان، بر شمایان، آسان‌تر است از عذاب جهان دیگر.

جهان‌بینی توحیدی

چگونگی نگرش آدمی به «جهان» و «انسان» و نوع جهان‌بینی او، بر رفتار وی تأثیری ژرف دارد. «هدفمند» دانستن نظام آفرینش و حکیم و عادل دانستن آفریدگار جهان و انسان، بازتابی آشکار در حیات آدمی دارد و به هدفمندی زندگی او می‌انجامد و اعمال و کردار وی را اعتدال و انسجام می‌بخشد.
و نیز خداوند را ناظر بر رفتار و گفتار و حتی اندیشه و افکار خویش دانستن و همواره او را مراقب خود یافتن، آثار خجسته‌ای را ثمر می‌دهد؛ که «پارسایی» یکی از نمودهای فرخندهٔ این بینش عقلی و ایمان قلبی است. و همچنین، امیدبستن به رحمت بی‌منتهای الاهی و خوف و خشیت‌داشتن از کیفر و عذاب تحمل‌ناپذیر او، و آن‌گاه تلاش و استقامت برای تحصیل آن رحمت و گریز از این کیفر، از عوامل مهمی‌اند که حیاتی سعادتمند و فرحناک را برای آدمیان به ارمغان می‌آورند.

بگشای دری، که درگشاینده تویی
بنمای رهی، که ره نماینده تویی
من دست به هیچ دستگیری ندهم
کایشان همه فانی‌اند و پاینده تویی

۲ مهر ۱۴۰۱

۱. کلمةالله، صفحه ۴۵۸.

🌍 zil.ink/mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری
۰۷
آذر

عرفان ناب ۴

نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری

غفلت چرا؟!

خداوند رحمان به آدمی می‌فرماید:

یابن آدم!
۱. إِذا کانَ الله تَعالى قَد تَکَفَّلَ لَکَ بِرِزقِکَ فَطُولُ اهتِمامِکَ لِماذا؟!
۲. وَ إذِا کانَ الخَلقُ مِنّی حَقّاً فَالبُخلُ لِماذا؟!
۳. وَ إِذا کانَ إِبلیسُ عَدُوّاً لی فَالغَفلَةُ لِماذا؟!
۴. وَ إِذا کانَ الحِسابُ وَالمُرُورُ عَلَى الصِّراطِ حَقّاً فَجَمعُ المالِ لِماذا؟!
۵. وَ إِن کانَ عِقابُ اللهِ حَقّاً فَالمَعصیَةُ لِماذا؟!
۶. وَ إِن کانَ ثَوابُ اللهِ تَعالى فِی الجَنَّةِ حَقّاً فَالِاستِراحَةُ لِماذا؟!
۷. وَ إِن کانَ کُلُّ شَیءٍ بِقَضائی وَ قَدَری فَالجَزَعُ لِماذا؟!
۸. لِکَیلا تَأسَوا عَلى ما فَاتَکُم وَ لا تَفرَحُوا بِما آتیکُم. ۱

ای فرزند آدم!
١. اگر خداوند، رزق و روزی‌ات را به عهده گرفته است، پس نگرانی و تلاش طولانی (و بیجا و حرص بر دنیا) چرا؟!
٢. و اگر آفرینش همهٔ اشیاء، به‌راستی از آن من است، پس بخل ورزیدن چرا؟!
۳. و اگر شیطان، دشمن من (و تو) است، پس غفلت چرا؟!
۴. و اگر حسابرسی و عبور از صراط، حق است، پس جمع‌کردن مال چرا؟!
۵. و اگر کیفر خداوند، حق است، پس گناه‌کردن چرا؟!
۶. و اگر پاداش و ثواب خداوند متعال در بهشت، حق است، پس استراحت و سُستی) چرا؟!
۷. و اگر همه چیز (و تمامی حوادث جهان) به قضا و قَدَر من است، پس بی‌تابی و جَزَع و فَزَع چرا؟!
۸. برای آنچه از دستتان می‌رود، تأسف نخورید و - نیز - برای آنچه به شمایان می‌دهم، شادمانی نکنید (و مغرور نشوید، زیرا این‌ها همه وسیلهٔ امتحان الاهی است).

کمتر عاملی را می‌توان نشان داد که چونان «غفلت»، آدمی را به «هلاکت» افکند. منشاء بسیاری از تباهی‌های مردمان و انحطاط جوامع بشری، غفلت است. از این روی، ادیان الاهی، انسان را به هشیاری همیشگی فرا می‌خوانند و او را از «خودفراموشی» و «خدافراموشی» بر حذر می‌دارند.

هر آن کو غافل از حق، یک زمان است
در آن دم کافر است، اما نهان است
اگر آن غافلی، پیوسته بودی
در اسلام بر وی بسته بودی

این همه تأکید اسلام بر مراقبت از خویشتن و محاسبهٔ نفس، برای رهانیدن آدمیان از دام غفلت است.

غیر ره دوست، کی توانی رفتن؟!
جز مدحت او کجا توانی گفتن؟!
هر مدح و ثنا که می‌کنی، مدح وی است
بیدار شو ای رفیق! تا کی خفتن؟! ۲

۳۱ شهریور ۱۴۰۱

۱. کلمة‌الله، صفحه ۴۷۱.
۲. امام خمینی، دیوان امام، صفحه ۲۳۰.

🌍 zil.ink/mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری